شدم زن سرگروهبان
با سلام به همه بچه های انجمن کیر تو کس این خاطره که دارین میخونین کاملا واقعی وتمام اتفاقات این داستان به سرم اومده من یک بسر 19 ساله هستم که تو رشته شنا مقام قهرمانی دارم و تمام شناگرای هم سن خودم بم حسادت میکنن اسم من اردلان قد من 175 وزنم 70 و بدن ورزیدهای دارم و این به ورزش مداوم من هست خوب بریم سر اصل مطلب از اونجایی که من برای بیشرفت تو رشته ورزشیم شنا مجبور بودم هوای مربیمونو داشته باشم و خودمم بدم نمیومد چند باری از رو شرت یا بعضی وقتا که گیرم مینداخت تو استخر تنهایی من رو میبرد تو سونا و حسابی 1 حلی به کونم میداد ولی من اجازه نمیدادم که ببره تو برای ارضا کردنش از ساک زدن استفاده میکردم ابشو میوردم راحت میشدم تا اینکه گذشت وقت خدمت سربازیم شد تقسیم شدیم من افتادم ایلام من که تا اون موقش هز خونه دور نشده بودمو توی همچین محیطی قرار نگرفته بودم هم ترسیده بودم هم احساس غربت میکردم من تو کل سربازا که توی یگان ما بودن خوشکل تر بودم و همه چشمشون دنبال من بود تصمیم گرفتم به 1نفر بناه ببرم که از من در برابر این لاشخورا محافظت کنه و تصمیم گرفتم به سر گروهبانمون که به نظر از بقیه بهتر میومد کمک بخام امان از اینکه نمیدونستم این سر گروهبان سر دسته اون لاشخورا بوده خودمو سبردم دستشو از فرداش دیگه کسی با من کاری نداشت خودمم تعجب کردم این باعث شد که بیشتر بش اعتماد کنمو هر کای بخات واسش انجام بدم تا اینکه 1روز فرماندمون مرخصی بود همه کاره یگان شده بود اون بعد از صبگاه به من گفت بیا تو دفتر منم رفتم بعد دیدم نشسته رو صندلی داره کیرش ور میره منم گفتم بله با من کاری داشتین که 1دفه دیدم دستم گرفت منو نشوند بیش خودش گفت اگه میخوایی همیشه در امان باشی کسی بات کاری نداشته باشه هر کاری مگم انجام بده منم که ترسیده بودم گفتم چشم 1دفه دیدم کیرشو در اورد گفت بخور وایی عجب کیر کلفتو سفتی بود سرش مثل گرز بود تا اومدم من من کنم همه کیرشو چبوند تو دهنم که دیگه داشتم خفه میشدمتخماش چه بوی گندی میداد بعد از چند دقیقه تمام ابشو تو دهنم خالی کرد منو مجبور کرد تا قطره اخرشو بخورم داستان از اینجا که دیگه من شدم زن سر گروهبان هر هفته به هر بهونهای میومد منو حسابی میکرد
نوشته: اردلان