دلبری زن اجاره نشین

با سلام عرض ادب و احترام
اینجانب اهل یکی از شهرستان های فارس هستم یه خونه دوطبقه دارم که تصمیم گرفتیم اجاره بدیم به اسرار یکی از آشناها که می‌خواست خواهر زنش خونه مارو اجاره کنه قبول کردم وقتی اومدن برای قرار داد پول پیش کمی پیشنهاد دادم و اجاره نخواستم اما خواهر زن دوستم گفت من باید اجاره بدم حتی اگر شده مقدار کمی چون بدون اجاره حرام است و ربا و از این شرو ورا منم قبول کردم خونه رو اجاره کردن و اسباب کشی کردن
یه شب تو حیاط بساط کباب داشتم که یکی سلام کرد
سلام ای وای عدرمیخوام لباس تنم نیست ببخشید نمیدونستم منزل هستید
صدای ما رو شنیده بود و اومده بود رو تراس و مارو نگاه می‌کرد رفتم داخل و پیرهنم پوشیدم و اومدم بیرون شروع کرد به حرف زدن
چه کبابی عجب بوی داره
بفرماید بیاید پایین مهمون ما
مرسی ممنون و رفت داخل
اول فکر کردم یه تعارف بود ه و اونم قبول نکرده
اما صدای درحیاط اومد درو باز کردم دیدم خودشه
سلام خوش اومدید
ممنون
بفرماید برید داخل منم کباب آماده شد میام
خلاصه راه خانم به خونه ما باز شد منم اصلا تو این فاز ا نبودم
سفره انداختیم و نشستیم کاملا چادرش رو جوری سر سفره بازو بسته می‌کرد که اندامش تو چشم بیاد
دعوای بعد رفتنش با زنم بماند که چرا اومد و چطور اومد و این چه لباسی بود چه رفتاری و فلان
روزها گدشت و گدشت و دلبری کردن خانم ادامه داشت
یه روز سر کار بودم که یکی از استوری های اینستام و یه نفر لایک کرد و پیام گداشت که قشنگه و برام بفرست
شما کی هستید
من همسایتون مریم خانم اگر مکنه تو وات بفرستید
شماره بدید چشم
شماره گداشتن و براشون فرستادم
و لایک وضعیت وات شروع شد
یه شب دور موقع پیام داد بیدار هستید
فکر کردم مشکلی داره یا چیزی میخواد جواب دادم
بله بیدارم
خانمتون بیداره
نه خواب هست چیزی میخواید براتون بیارم
نه با خودتون کار دارم
در خدمتم
خوابم نمی‌بره
قرص میخواید جایتون درد میکنه
نه خیلی وقته شبا خواب ندارم
خیلی عصه دارم
عم عصه چرا
شوهرم
شوهرتون خونه نیست
همیشه دور میاد بهم توجه نمیکنه اهل زندگی نیست
و شروع کرد از شوهرش بد گفتن
روزها گدشت و بیشتر وقتا چت میکردیم تا این که یک روز پیام داد
شما انسان خوبی هستید مطمن هستم میتونم به شما اعتماد کنم
خوب چه کمکی میتونم بهتون بکنم
من میخوام با شما دوست بشم
با من چرا من ولی من اهلش نیستم
نمیخوام فکر کنید من از اون زن ها هستم یا فلان من به لج شوهرم میخوام این کار و بکنم
خوب بهتره یکی دیگرو پیدا کنید
میترسم ار مردها میترسم آبروم میره
خوب نکن
ولی شما آبروم نمی‌برید من به یه مرد احتیاج دارم
دوستان یکم خلاصه مینویسم خرده نگیرید
خلاصه با هم دوست شدیم و مرتب احوال هم و می‌گرفتیم فقط چت ولی هر وقت من از بیرون می‌آمدم لباس های خوشکل می‌پوشید و میومد روی تراس و دلبری می‌کرد
کم کم منم طلبه کونش شدم و پیش خودم گفتم بهتره بکنمش
بعد از مدتی به بهانه میخواید فلان جا برید منم ببرید و فلان سوار ماشینم هم میشد
فکر سکس با این خانم دیگه داشت ادیتم می‌کرد و تصمیم گرفتم ترتیبش بدم
استیکرای سکسی و فیلمای سکسی براش می‌فرستادم و حرفای سکسی میزدیم و بعد چند وقت قرار شد اول صب که شوهرش خوابه به بهانه بانک بیاد بیرون و من هم چند ساعت مرخصی بگیرم و باهم بریم بیرون شهر
صب روز موعود بیرون رفتم و یک کوچه پایین تر منتظرش بودم
آمد و با هم رفتیم بیرون شهر روی یک تپه رو به جاده جوری که بتونم هواسم باشه کسی نیاد وایسادم یکم تعریف و نوشیدنی خوردیم
دستم دور گردنش انداختم و یع دستم روی رونش و شروع کردم مالیدن رون و کسش می‌مالیدم و لب میگرفتم و بوسش میکردم انگشتم و به نافش رسوندم و سوراخ نافش و مالش میردام کم کم دستم به سینه هاش رسوندم اما لباس مانع بود دکمه هارو باز کردم دستم بردم روی کمرش و گیره سوتین باز کردم و سینه هاش اومد بیرون چندان سینه خوبی نداشت اما شروع کردم به خوردن سینه و گاز ریز گرفتن و شلوارش پاین کشیدن اما جا جلو ماشین تنگ بود و دنده و دستی و فرمان مزاحم گفتم بریم عقب صندلی هارو کامل دادم جلو و رفتیم عقب ماشین و شروع کردم لباس هایش را کندن و لختش کردن لباس های خودم هم کندم و هردو لخت بودیم روی صندلی عقب دراز کشید و من از لب و گونه و چشمش شروع کردم لیسیدن گردن و گوشش را مک میزدم و گاز ریز میگرفتم به طرف سینه هایش آمدم و کم‌کم به کصش رسیدم از روی شرت بوسش کردن و چند گاز گرفتم یکم محکمتر که آخ و واخش بالا رفت شرتش و بیرون آوردم پاهایش را روی دوشم گداشتم و کیرم بین چاک کصش حرکت دادم اون قدر خیص و لیز بود که احتیاج به هیچ روان کننده و کرمی نبود سر کیرم و دادم داخل و آروم آروم کردم کص تنگی داشت خودم رویش دراز کشیدم و دستم و دور کمرش حلقه کردم و آروم آروم شروع کردم به تلمبه زدن مدتی کردم و بلند شدم از رویش و گفتم برعکس بخواب وقتی برعکس شد یه خال کوبی روی باسنش بود که با دیدنش بدجور حشری شدم یکم کونش و با دستم بالا کشیدم و کیرم رو تو کصش کردم و تند تند میکردم چشمم رو می‌بستم و وقتی باز میکردم با دیدن تتو روی کونش حشری تر میشدم و محکم تر میکردم و کونش رو چنگ میزدم آنقدر حشری شدم که دوست نداشتم ارضا بشم میخواستم بیشتر بکنمش کیرم رو بیرون کشیدم و شروع کردم کمرش را لیس زدن زبانم روی مهره های کمرش حشری ترش می‌کرد از پایین کمرش لیس زدم تا به مهره گردنش رسیدم انگار نقطه حشرش مهره کمرش بود هر بار که لیس میزدم خودش رو جمع می‌کرد و صدا آخ و آوخ میداد من هم بیشتر میخوردم و گاز ریز میگرفتم سعی می‌کرد کصش رو به کیرم برسونه اما من عقب تر میرفتم تا داخل کصش نره و حشریتر بشه و گردنش رو میخوردم
ناکس منو کشتی بکن تو کصم با گفتن این حرف کیرم رو کردم تو کصش و تند تند شروع کردم به گاییدن یه ارضا شد و چشمهایش را بست و آرام شد رویش دراز کشیدم و دستم رو داخل موهایش کردم و نوازشش کردم و شروع کردم در کوشش حرف زدن راحت شدی خوش گدشت حال کردی
هوم خیلی خوب بود خیلی وقت بود زیر دست یه مرد ارضا نشده بودم
خوشحالم که راصی هستی
تو چی ارصا نشدی
نه مهم نیست نگران من نباش همین قدر که تو راصی باشی کافی هست
حرف میزدیم و من انگشتم رو به سوراخ کونش رسوندم و هی نوازشش میدادم و انگشت میکردم
میخوام از پشت بکنم میشه
آروم بکن اول با انگشت بازش کن
چند دقیقه ای با سوراخ کونش ور رفتم تا باز شد و سر کیرم و تف زدم و گزاشتم در سوراخ کونش و آروم کردم داخل آروم آروم کردم تا جا باز کرد و همین جور که روش دراز کشیده بودم کونش و میکردم
کون داع و با حالی داشت دیواره کونش به کیرم فشار میورد که ارضا شدم و کل آب کیرم رو تو کونش ریختم
صدای از بیرون ماشین اومد از شیشه نگاه کردم دیدم ۵۰ متری ماشین یه نفر ایستاده و یه چوب دستش هست خیلی ترسیدم ولی با دیدن بز ها فهمیدم چوپان هست و گله اش را آورده برای چرخاندن یکم شیشه رو پایین دادم و صداش کردم گفتم یکم بره دورتر
اونم آدم پایه و با حالی بود گله رو جمع کرد و رفت دورتر لباس پوشیدیم و تخمه و یکم تنقلات برداشتم و برای چوپان بردم و ازش تشکر کردم
چوپان گفت این طرف ها زیاد میان برای این کارها منم مگه مریصم چکار دارم مزاحم کسی بشم بزار حال کنن دوتا نخ سیگار از چوپان گرفتم و سوار ماشین شدم سیگاری نیستم ولی گاهی اوقات تک و توکی یه نخ کیفی میکشم خانم و رسوندم سر کوچه و خودم رفتم سر کار چند ساعت بعد خانم پیام داد
خدا لعنت کنه سوراخ کونم میسوزه انگار زخم شده
برو چربش کن روعن نباتی بزن
خدا نابود ت کنه سوراخم خیلی درد داره بعد تو میگی روعن نباتی بزن
خدا من نابود کنه بعد کی تورو میکنه
دیگه از عقب تمام دیگه نمیزارم
فقط عقب عقب نباشه من نمیام
شب که رفتم روی تراس بود و از عمد گشاد راه می‌رفت یعنی درد دارم ولی تظاهر بود و اینقدر درد نداشت فقط برا دلبری و حشری کرون من اینکارو می‌کرد
باز هم خاطره سکس هامون و مینویسم

نوشته: مهران

دکمه بازگشت به بالا