دلیل گی شدن من

سلام اینی که مینویسم درواقع داستان نیس واقعیته زندگیم ودلیل گرایش به گی شدن و علاقه به جنس موافق هست که اعتقاد دارم دلایل اکتسابی ومحیطی هم داره وخیلی تاثیرگذارهس روی پیداشدن گرایش انسان به سوی جنس موافق پایان صحبتم لطفا نظراتون و اینکه چقدر با حرفام موافقیدبنویسید -سوای اینکه درروابط دختر و پسر محدودیت در کشورمون هس و محیطی بسته از این بابت داریم که بی تاثیر در گرایش جنسی مرد و زن به جنس موافق نیست دلیل ژنتیکی هم داره تو اعضای خانواده پدر یا مادر یا دایی و غیره اگه کسی گی باشه درنسلهای بعد هم ژنتیکی انتقال پیدامیکنه- میمونه دلایل محیطی واکتسابی و تربیت جنسی تو خونواده که از این بابت بایدبگم بدلیل اندام سکسی و باسن برجسته وصورت سفیدوتحریک کننده ای که داشتم از کودکی حتی قبل ازبلوغ و کوچه ومحل همیشه مورد توجه بچه های محل بودم و چه اونموقع که بلوغ نشده بودم و نمیفهمیدم و بعد ازبلوغ تو کوچه هاموقع بازی انگشتم میکردن-کون برجسته وسفیدی دارم که درهرفرصتی موقع صحبت باهم استفاده میکردن بغلم میکردن میبوسیدن منو یا دستشونو میکردن تو شیار کونم تو خیابون تو اتوبوس ازپشت میچسبوندن بهم یه بارخونمونو داشتن تعمیر میکرد شاگرد بنا باهام شوخی میکرد نیشگونم میگرفت خیلی چون خوش تیپ بود احساس کردم یه حسی بهش دارم بعد هم یه روز گفت بیا زیرزمین بازی کنیم یه چیز نشونت بدم همونجا کیرشو از زیر شلوار مالید تو شیار کونم از رو شلوار گرمکنم که چون میچسبیدبه کونم بیشتر بیننده روحشری میکرد و وقتی برگشتم دیدم کیرش تو دستشه و پس آبش که اومده بود من که حالیم نبو دفکر کردم شاشه گفتم شاشیدی شلوارم کثیف میشه و رفتیم از زیرزمین بیرون.

این اولین کون دادن رسمی من بودبعدازاون هم یه بارخونه فامیلهام بودم پسرهمسایشون خیلی بهم نظرداشت بهم بندکرده بودبه کونم نیگامیکردتاخم میشدم میدیدم زوم کرده روکونم اونم یه روزخونش خالی بودسوم راهنمایی بودم بهم گفت بیاخونمون باهم تلویزیون نیگاکنیم بعدمنو برد آشپزخونه دوتاموزدرآوردخوردیم ازیخچال بعدشلواروشورتمو کندتو کونم گذاشت وای اولین باربودداغی یه کیرخوش تراش وخوردنی روتو کونم حس میکردم چه لذتی داشت بعدشم بایه کیسه فریز کیرشو دراوردآبشو ریخت روش این باردوم بوددیگه حسابی واردشدم ولذت میبردم ازاین کاربعدهم باپسرعموم ازاول دبیرستان رابطه گی داشتم تاموقع سربازی توسربازی هم چندبارمنو تو آسایشگاه وتوحموم کردن بعدهم برگشتم کلاس تقویتی برادانشگاه میرفتم بایه پسرخوش تیپ آشناشدم که سه سالی بااون هم رابطه داشتم خلاصه هرکس ازپشت به کونم میچسبوندازروشلوارتو کوچه خیابون یه حسی بهم دست میداد نوک سینه هام ودولم تیرمیکشید ولذت میبردم ولی غیراینامسئله دیگه اینه که تو خانواده وزندگیم همیشه درایجادارتباط بادخترهای فامیل پدرومادرم تربیت جنسی خوبی برایم نداشتن یعنی به هرشکلی میخواستم رابطه بادخترهای فامیل حالا صحبت کنیم یاباهم بیرون بریم یاباهم درس بخونیم همیشه مادروپدرم سنگ مینداختن توکارومانع میشدن وروشهوت جنسی و میلم به جنس مخالف اینطوری سرکوب میشدیامثلا تو مهمونی چون پسرخوش تیپی هستم وقتی بادخترهای فامیل یامثلا بادختردوست دخترعموم میرقصیدیم دختره به دخترعموم میگفت شماره پسرعموتو بگیر بهم بده زن عموی جندم میامد مداخله میکرد و بادخترعموی لاشیم مانعم میشد البته تو محیط کوچه خیابون دوست دخترداشتم ولی بخاطراین مسائل وچشیدن لذت کیرداغ توکونم دیگه میل به سکس بادختروزن نداشتم وفقط حرف میزدیم ودوست بودیم حتی یه سال یکی ازدخترهای دوستای خانوادگیمون که ازدواج کرده بودوبعدجداشده بودازشهرستان اومدن مهمانی خونمون شب موندن دختره خیلی میل داشت باهام سکس داشته باشه خواهرشم بودکه باهاش می اومدازحرفاشون ولاس زدناشون مشخص بودکه بهم تمایل دارن خلا صه اینکه اینطورایجادمحدویت وسرکوب میل جنسی پسرخانواده که درست نیس که پدرومادرکس مغزمن درموردمن اینطورعمل کردندراهی بازمیکنه برای شخص جهت تمایل به جنس موافق ایجادمیکنه که ازاون طریق میلشو ارضا کنه وطوری شددرمسیرزمان که بادیدن پسرهای خوش تیپ وچهارشونه یادیدن کیرشون وموهای سینشون سریع حشری میشم ودوس دارم بدم بهشون یاتوفیلمهای سکس که میبینم مردهاباپسرهایازنپوشها حال میکنندواوناکیرهای خوشگل مردهاروساک میزنن یاحال کردن دوجنسه ها که تو کون مرداوپسرهامیذارن رومیبینم کیف میکنم و از داشتن رابطه و سکس و دادن به مردها و مخصوصا دوجنسه ها عشق میکنم. ازپوشیدن سوتین شورت وجوراب مشکی شیشه ای بالای زانو خیلی لذت میبرم وقتی خودمو توآینه باهاشون میبینم و دوس دارم با لباس زیر و آرایش زنانه فقط به دوجنسها و مردها بدم و مفعول باشم و فقط ازدادن لذت میبرم حموم میرم از تراشیدن موهای کون و پاهام و اندامم کیف میکنم که سفیدی تن هلوم میزنه بیرون و آماده برای یه کون کردن حسابی میشه.
امیدوارم ازاین داستان واقعی وشرح حال لذت برده باشید منتظرنظرهای خوبتون. تشکر.

نوشته: عزت طلا

دکمه بازگشت به بالا