دوران بلوغ جنسی من

سلام من عرشیا ۱۷ سالمه میخوام از اولین جلقم دردسر هاش بگم واستون من اون موقع کلاس هفتم راهنمایی بودم و به شدت تحت تاثیر بلوغ بدنم داشت تغییر میکرد اتش جنسیم فعال شده بود و نمیدوستم چطور تخلیش کنم یه روز تو حموم با کف رو کیر بلند شدم زدم همینطور عقب جلو کردم انقد که خسته شدم یه دفعه یه حس خوب بهم دست داد خیلی سریع اینکار کردم ولی باز ارضا نشدم خسته شدم ولی در حد ارضا شدن لذت بردم واقعا با حال بود اون موقع دیر میومد ابم روز بعدش رفتم مدرسه همش فکرم درگیر این حال بود حس عجیبی بود همش منتظر بودم بیام خونه ظهر اومدم خونه رفتم با همون شلوار مدرسه دستشویی یادمه هوا گرم بود دم دمای عید بود یه مایه موزی دستشویی داشتیم همون ریختم رو دستم با فیلم سوپر شق کردم همینجوری مالیدم حول هوش چند دقیقه کف دستی زدم که یع دفعه زمان واسم اهسته گذشت نفسم کند شده بود ضربان قلبم بالا گوشام اون لحضه نمیشنید که ابم پاشید چقد حال داد از فرط خوش حالی نمیدونستم چیکار کنم تو عمرم همچین لذتی تجربه نکرده بودم شلوارم شرت کشیدم بالا رفتم تو کوچه یهو دوستم دیدم بهش گفتم من جق زدم چقدر حال داده اونم اینکاره بود گفت تازه فهمیدی به بدبختی خوش اومدی اون روز دوباره باز یه دس دیگه زدم این دفعه ابم کمتر بود دیگه کارم شده بود جق زدن و واقعا لذت داشت واسم کم کم گرایش پیدا کردم به پسر البته تحت تاثیر فیلم های گی دیگه فشار جنسی روم هر روز بیشتر میشد طبیعتا دوست داشتم یه تجربه سکس داشته باشم ولی دختر نبود یه پسری تو کوچمون بود سنش کمتر بود میرفتیم همو دست مالی میکردیم اون موقع بلد نبودیم بکنیم اونم هیچی بلد نبود لب میگرفتیم کم کم حشر من بیشتر شد دوست داشتم اون منو بکنه که نمیتونست و خودم رو اورد به خیار واقعا فشار زیاد میاورد بهم مجبور بودم دست خودم نبود و خیار میکردم توی خودم جق میزدم و لذت داشت زیر دوش توی دستشویی وقتی خونه خالی میشد هر فرصتی بود و اونم دیگه لذتی نداشت واسم دیگه واقعا شب روز دوست داشتم واقعیش انجام بدم گذشت گذشت یه دوستی داشتم شوخی شوخی رفتیم بکنیم همو اول من خواستم بکنم بلد نبودم فقط انگشت میکردم تو کونش اما اون حرومی همینجوری کیرش گزاشت رو کونم چون خیار زیاد کرده بودم توش یکم جا باز کرده بود رفت تو تا نصفه درد داشت خیلی یه دفعه حشرم پرید میخواست تلمبه بزنه نزاشتم از زیرش رفتم دیگه بیخیالش شدیم روزای بعدش باز دلم میخواست اما دیگه نشد که نشد منم جق خودم میزنم اون دوره تخمی عمرمو رد کردم یه جاهایی بود انقد حشری بودم که میخواستم به یکی از دوستام بگم بیا گی کنیم اما خو غرور یا هرچی اجازه نداد و من دیگه بعد یه مدت واسم عادی شده بود و با جق جلو حشرم زیادم گرفتم و دیگه خیار اینا در کار نبود الان کع الان خوشگل شدم و هیکل باشگاهی زدم بهم و خیلی از پسرا روم کراش زدن دوس دارن من بکنمشون یا بلعکس واقعا دیگه هیچ حسی ندارم خدارو شکر میکنم اون زمانی که این حس داشتم گیر ادم ناجور نیفتادم که کونی بشم هرچی بود تموم شد یعنی الان جقم دیگه نمی زنم اصلا از گی خوشم نمیاد نه دادم نه میکنم فقط میخوام بگم پدر مادرایی که بچه هاشون به بلوغ میرسن باور کنید دختر پسر نداره این دوره واقعا حساسه چه روحی که روحیات گرایش هارو میسازه چه هویت جنسی و چه کاری هایی که میکنیم لطفن حواستون باشه من ازادی زیادی داشتم که میخواستم اینطور شه که خدا نخواست که به فضاحت بیفتم ببخشید اگه طولانی بود یا غلط داشت ولی این ماجرا خیلی از ماس که اتفاق افتاده
نوشته: عرشیا

دکمه بازگشت به بالا