زدن بخواب وقت دادن

سلام
این داستان واسه خیلی وقت پیش شاید سال ۷۸ بوده
اون موقع من ۱۵ ۱۶ سالم بود
تابستون بود و من واسه کار کردن رفته بودم پیش یکی از فامیل هامون که رستوران بین راهی داشت
به عنوان ظرف جمع کن کار میکردم روزی هزار تومن
اونجا حدود ۱۰ تا کارگر داشت که هر کسی ی وظیفه داشت
من و ی نفر دیگه مسئول ظرف جمع کردن سر میزها بودیم و البته نظافت و اینا رو هم کمک بقیه انجام میدادیم
ساعت کار ۶ صبح تا ۱ ظهر بود بعد تا ۲ تمیزی میکردیم و میرفتیم استراحت تا ۴ بعدازظهر و بعد ۴ تا ۱۲ شب دوباره کار
خلاصه همه کسر خواب داشتیم
بعد چند روز که دیگه به روند کاری عادت کرده بودم و با بچه ها هم دوست شده بودم
یکی شون خیلی ادم با نمکی بود و حدود ۲۰ سالی داشت و تریاک میکشید
البته اکثرشون میکشیدن
خلاصه با اون با نمکه بیشتر دوست شده بودم
اینم بگم چند باری قبل تر ها با همسن های خودم ۵۰ ۵۰ زده بودم

ی شب من دیر تر رفتم بخوابم و یجا ته اتاق خالی بود و اونجا دراز کشیدم
همه خواب بودن و اتاق هم تاریک
همه مون تو یک اتاق حدود ۲۰ متری بودیم
چند دقیقه ای گذشت همون پسره هم از بیرون اومد تو اتاق و فندکش و روشن کرد ی نگاه کرد و انگار دنبال من میگشت چون بعد اینکه دید زد اومد پیش من خوابید فاصله مون کم بود باهم
خلاصه من رو به بالا خوابیده بودم و چند دقیقه بعد اینکه اومد دستش رو اورد زیر پتو
واقعیت خودم هم بدم نمیومد ولی خودمو زدم بخواب
اول دست رو شکمم کشید و با ناف ام بازی میکرد خیلی با حوصله اینکار و میکرد و واقعا حشری کننده بود
بعد چند دقیقه دستش و از رو شلوار گرمکنم کشید به کیرم و باهاش بازی کرد تا حسابی شق شد
یواش یواش بند گرمکن و باز کرد و دستش رو کرد زیر شلوار و کیرم و گرفت تو دستش
خیلی حال میداد
بعد اون دستش و کشید وسط رونهام و همینجوری ادامه میداد
خیلی دوس داشتم دست به کونم بزنه ولی حالتی که خوابیده بودم خب نمیتونست
چند دقیقه گذشت و دست انداخت زیر پهلوم که منو پچرخونه که کونم بیفته سمتش
منم جوری که یعنی خوابم همراهیش کردم تا افتادم روی شونه ام
بعد اومد چسبید بهم و شلوار و میخواست بده پایین که نصف شلوار زیر پهلوم گیر میکرد
نمیخواستم جوری بشه که بفهمه بیدارم واسه همین خودم و تکون ندادم
اخرش با فشار زیاد تونست شلوارمو تا زانو بیاره پایین
کونم اصلا مو نداشت هر چند الانم خیلی کم داره
وقتی دست کشید به کونم و فهمید چقد تمیزه یواش گفت جون

هیچ عجله ایی نداشت و اول فقط نوازش میکرد و اروم اروم انگشت گذاشت دم سوراخ کونم واقعیت وقتی شلوارمو داد پایین ی کمی قمبل کردم جوری که متوجه نشه
خلاصه اونقد سوراخ کونم و ماساژ داد که نفسم تند تند شده بود و ضربان قلبم به شدت زیاد شده بود
کلی طولش داد اونقد که هی خدا خدا میکردم زودتر کیرشو بزاره دم سوراخ کونم
بعد کلی ماساژ کله کیرش و حس کردم که گذاشت دم سوراخم
حالا باز خشک و بدون خیس کردن هی داشت با کله کیرش اروم ضربه میزد
بعد چند بار ضربه کله کیرش و عقب کشید و دوباره که گذاشت خیسش کرده بود
هی اروم اروم عقب جلو میکرد کم کم ی کمی از کله کیرش رفته بود داخل ولی خیلی اروم انجام میداد اونقد که اصلا ازش نمیترسیدم و میدونستم یک هو نمیکنه تو
خیلی داشتم حال میکردم
چند بار کیرشو خیس میکرد و دوباره انجام میداد
بیشتر از یکساعت گذشته بود که کم کم کیرش وارد شده بود ولی نه کامل
کیرشو کشید بیرون و دوباره خیس کرد و کرد تو و با دستش اورد جلو کیر منو گرفت تو دستش کیرم چنان شق بود که دیگه شک نداشت که بیدارم ولی من همچنان خودمو بخواب زده بودم
کمی با کیرم بازی کرد و همزمان فشار کیرش و بیشتر کرد
خیلی حشری شدم و با اینکه کمی درد داشت ولی اجازه دادم تا ته بکنه تو
وقتی تا ته کردش تو مکث کرد و بعد چند لحظه شروع کرد تلمبه زدن و کیرمنم دستش ولی خیلی باهاش بازی نمیکرد
بعد چند بار تلمبه زدن ابش اومد و خالیش کرد تو کونم
تا ابش اومد منم حس کردم دارم ارضا میشم و یک هو ابم اومد ریخت تو دستش اونم هیچ کاری نکرد و فقط کیرمو بازی داد تا کامل خالی شدم

بعد درش اورد و رفت کنار

خلاصه تقریبا هر شب اینکار و میکرد منم لذت میبردم و هر بار که منو میکرد منم ارضا میشدم
مرسی که وقت گذاشتید و خوندید

نوشته: مستعار

دکمه بازگشت به بالا