زندگی سکسی حمید
سلام به همه من حمید هستم (مستعار) و میخوام روزهایی که وقت دارم براتون از رابطه هایی که داشتم بنویسم . اینم بگم از قدیمی های انجمن کیر تو کس هستم اما مدتها بود فعالیت نداشتم و تازه برگشتم . دوستای عزیزم این و بدونین که تمام داستانهایی که براتون مینویسم تجربه شخصیم بوده و هیچ تحریف و دست کاری ای نشده .
ماجرای اولین سکسم :
سال ۸۴ مسابقات رشته ورزشی من بود که ورود خانم های هم رشته ما به سالن آزاد بود . من اون زمان تو وزن ۷۰- مبارزه میکردم و از مدت ها قبل خودم و واسه این مسابقات آماده کرده بودم خلاصه مسابقه شروع شد و در وزن های مختلف مبارز ها فایت کردن و تا رسید به من . منم که از استرس دست و پام میلرزید . وقتی اسمم اعلام شد رو به مربیم ایستادم تا نکات مهم و بهم یاد آوری کنه که یه لحظه سرم و آوردم بالا و به تماشاگرها نگاه کردم دیدم یه دختر تقریبا تپل با دوتا از دوستاش دارن به من نگاه میکنن . همونطوری که داشتم به حرف مربیم گوش میکردم یهو یه سر تکون دادم و خندیدم و جوری وانمود کردم که مثلا خیلی شاخم و اینا . بعد از صحبت های مربیم وارد تاتامی شدم و مبارزه شروع شد . تایم اول گذشت و نمیدونم چی شد که کلا استرسم از بین رفت . تو تایم دوم که وارد تاتامی شدم ۱ دقیقه اول تونستم حریفم و ناک اوت کنم و همه هم باشگاهی هام داد میزدن و خوشحال بودن . از زمین خارج شدم . مربیم و بغل کردم و بعدش رفتم پیش دوستام نشستم . چند دیقه ای که گذشت یهو یادم افتاد قبل بازی یه دختر داشت بهم نگاه میکرد . سرم و برگردونوم دیدم هنوز حواسش به منه و داره با دوستاش حرف میزنه . رفتم به سمت درب خروج سالن و بهش اشاره کردم که بیاد بیرون . اونم با دوستاش اومد و بعد از اینکه سلام کردم گفت این شمارمه ( توی یه کاغذ کوچیک نوشته بودش و بهم داد ) و رفت .
من خوشحال از اینکه مسابقم و بردم و یه دوس دختر هم پیدا کردم رفتم تو سالن و اون روز گذشت .
حدود ۱ ماهی با هم در تماس بودیم تا اینکه یه روز دل و زدم به دریا و گفتم بهش پیشنهاد بدم که با هم بریم یه جای دنج .
خلاصه بهش گفتم که ما یه باغ داریم تو شهریار و میخوای بریم اونجا با هم یه جوجه ای بزنیم و خوش بگذرونیم . اون هم خوشش اومد از این پیشنهاد و من یه سری وسیله جمع کردم و با هم رفتیم باغ . رسیدیم و من بساط ذغال و براه کردم و جوجه زدم و نهار و خوردیم و بعدش توی آلاچیق لش کردیم و با هم قلیون کشیدیم . توی همین حالا هوا بودیم که یهو رفتم تو فاز سکس و شروع کردم دست زدن به روناش و سینه های خوش فرمش و نوازشش کردم . اونم بدش نیومد فقط گفت اتفاقی برام نیوفته که خانوادم جفتمون و میکشن . گفتم نه حواسم هست و خلاصه کم کم پیرهن و در آوردم و سوتینش و باز کردم و شروع کردم به مکیدن سینه هاش . یکم که گذشت دیدم اونم چشماش مث من خمار شده و گفتم الان بهترین فرصته که برم تو کار شلوارش . دکمه شلوارش و باز کردم که دستم و گرفت و گفت تا همینجا بسه . منم گفتم باشه . رفتم لای پاهاش و همینجوری که سینه هاش و میخوردم کیرم و که راست شده بود و داشت شلوارم و پاره میکرد مالیدم رو کسش و ادامه دادم . یکم که گذشت دیدم خیلی حشری شده . زیپ شلوارم و باز کردم و کیرم و در آوردم و دادم دستش که گفت وای ای کاش میشد . گفتم میشه عزیزم بهم اعتماد کن . آروم زیپ شلوار جین اونم باز کردم و شلوارش و در آوردم . بعد هم شورت قرمز خوش رنگش و در آوردم . پاهاش و چسبوندم به هم و خوابیدم روش و کیرم و گذاشتم لای پاهاش . لب بازی کردیم و من کیرم و عقب جلو میکردم . تازه شیو کرده بود اما یکم اذیت میشدم اما عین خیالم نبود . لذتش بیشتر میارزید . همینطوری که روش بودم گفت بغلم کن و تند تر بزن منم خوابیدم روش و شروع کردم به تند تر لاپایی زدن تا جایی که یهو تو بغلم شروع کرد به لرزیدن و ارضا شد . منم که حسابی آماده بودم و خودم و نگه داشته بودم بلند شدم و کیرم و از لای پاش در آوردم و با چند تا حرکت دست آبم و ریختم روی سینه ها و شکمش . هر دومون شل شدیم . دراز کشیدیم بغل هم و اون سرش و گذاشت روی دستم . لب بازی کردیم و بعد چند دیقه بلند شدیم و خودمون و جمع و جور کردیم. یه قلیون دیگه کشیدیم و برگشتیم خونه . و اون روز تموم شد . این خاطره اولین سکس من بود درسته لاپایی بود ولی بهم خیلی مزه داد . امیدوارم خاطرات بعدیم و بیشتر بپسندین . اگر زیاد جذاب نبود ببخشید اما عین واقعیت بود . ممنون از همتون . تا داستان بعدی .
نوشته: Hamid