زندگی و سکس سوسن (۲)
…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه
قسمت دوم .
سلام دوستان، وقتتون بخیر.
تو بغل هم بودیم و در مورد همه چیز حرف زدیم و برای هم دلبریی میکردیم، سام بلند شد رفت دستشویی. بعد از چند دقیقهای برگشت و سوال کرد که گرسنهای؟!
اول میخواهم تو را ارضاء کنم.
خیلی عجله داری گلم.
من عجلهای ندارم شیرینم. کامت را همین حالا هم گرفتم و باز هم میگیرم.
تا اخر عمر فرصت هست.
به، وسط دعوا نرخ تعیین میکنی آقای دکتر.
غشغش خندید.
هم خیلی تیزی و هم بسیار خوشکل. پیتزا سفارش بدم؟
همین حالا از شام اومدیم، نه؟
چیچی همین حالا، چهار ساعت پیش بود.
نه بابا، یعنی چهار ساعته که داری منو میکنی؟ خوش به حالم.
با این حرفت اشتهام را باز کردی.
شیرجه زد تو تختخواب.
خوب در واقع جمعا ممکنه یک ساعت باشه که مشغول کردنت هستم.
ولی این جور که از هم کلاسیهام شنیدم، مردها بیشتر از پنج دقیقه تحمل نمیارن و تازه همشون از درد خیلی زیاد و اینکه هیچ لذتی براشون نداشته تعریف میکردن. از کیرهای دوازده تا چهارده سانت صحبت میکردن به کلفتی اینقدر (انگشت سبابه را با شستم گرد کردم).
ببینم مال تو از این کوچیکتره که بجز لذت چیزی احساس نکردم؟!
خودت میتونی ببینی، چون حالا نوبت توه که به من رسیدگی کنی.
رسیدگی؟ چطوری؟!
به طرف کیرش اشاره کرد و گفت:
کمی نوازش، کمی بوسه، لیسیدن و مکیدن کارشه. زود یاد میگیری. ولی اول این قرص را بخور. ضد حامگیه، بعدا هم اسپرم کش تو رَحمِت تزریق میکنم.
چرا حالا نه؟
چون بد مزه است آخه میخواهم دوباره کست رو بخورم.
سینهاش را نوازش میکردم و به آرومی دستم را به طرف کیرش بردم و از روی حوله گذاشتم رو کیرش. یه چیز نرمی تو دستم بود. دستش را برد توی موهای قرمزم و سرم را به طرف لبش برد. شروع کرد به بوسیدن. با دست دیگه یکی از سینههام رو گرفت. شروع به مالش دادن کیرش کردم، توی دستم سِفت شد. با یک حرکت حوله رو از دور خودش کنار زد و دستم را گذاشت رو کیرش. هنوز یه کم نرم بود ولی ایستاده بود. مُچ دستم تو دستش بود و اون رو بالا وپائین ردی کیرش میکشید.
لبم را از لباش جدا کردم و پایین رو نگاه کردم؛ وای خدای من چقدر بزرگ بود! حالا دیگه سفسفت شده بود- شق. انگشتام که دورش حلقه شده بود به هم نمیرسید. نزدیک شدم. بیضههاش بزرگ و آویزون بودند مثل زنگوله. کیر خوش دست و سر به بالا بود، یه کمی قوس داشت. میدونستم که پهنای کف دستم هفت سانته، دو تا دستام را یکی بعد از دیگری دور کیرش حلقه کردم. تقریبا سه کف دست بود. با تعجب به سام نگاه کردم. قطعا چهارده سانت نیست؟!
نه نیست!
بیست ویک سانت؟!
بیست سانت.
ولی چطور؟ این تماما تو من جا گرفته بود؟!
آره، تا تهته رفته بود داخل. من هم تعجب کردم. دخترهای بودن که حتی نصفش رو هم جا ندادن. از عجایب طبیعته.
با مشت به سینهاش زدم. از هرزههات برام تعریف نکنی دیگه.
با ولع زیاد شروع به خوردن و جق زدن براش کردم، ولی لامصب مگه تو دهنم جا میگرفت. سام با انگشت کُسم رو نوازش میکرد و انگشتم میکرد. یه دفعه باسنم را گرفت و بلندم کرد گذاشتم روی صورتش و شروع به لیسیدن کسم کرد. با انگشت میکرد توی کسم و با سوراخ کونم بازی میکرد. من هم براش کم نمیگذاشتم، کیرش از آب دهنم خیس خیس شده بود. بعد پاهام رو زد کنار و دستم رو گرفت و به طرف خودش کشید لبهامون روی هم چِفت شد و کیرش روی کوسم لیز میخورد و بازی میکرد. بعد از کمی بوسیدن که کیرش را میمالید به چوچولم بهم گفت: یواش و آرام بکنش تو کست، عجله نکن.
دراز کشید، ولی من که روش نشسته بودم دستم رو از پشتم دراز کردم و کیرش رو گرفتم، سر کیرش را گذاشتم دَم کسم و خودم رو به طرف پایین یه کوچولو فشار دادم، وای خدای من! و یه کوچولوی دیگه. آه بلندی کشیدم. خم شدم زبونم رو فرو کردم تو دهانش. با دستاش که کونم رو گرفته بود بدنم را در راستای کیرش یواش و به آرومی هدایت میکرد. حجم کیرش رو در بدنم احساس میکردم. گرم و سفت مثل سنگ. همینجور که کیرش توی کوسم عقب و جلو میشد چوچولههام به شکمش مالیده میشد. خیسخیس بودم. چند دقیقهای به همین منوال ادامه دادیم. در گوشم نجوا کرد که میخواهی ببینی چطور تا ته رفته تو کست؟
آره. ولی چطوری؟
بدنم را از روی خودش بلند کرد بدون اینکه کیرش را در بیاره و بدن خودش قائم نگه داشت، عملا رو کیرش نشسته بودم. پایین رو نگاه کردم. کیری نبود اونجا.
حالا برو بالاتر و بیا پایین.
بدنم را کشیدم بالا و حالا نگاه کردم، کیر کلفت و بزرگش از تو کسم ظاهر شد. هر چی خودم رو بالاتر میکشیدم هنوز داخل بود لامصب. تا جایی که در اون حالت که روی زانوهام بودم و دیگر امکان نداشت. باسنم را گرفت و به شدت به سمت خواننده برای پایین کشید. آه بلندی کشید همراه با اوف، من هم همراهیش کردم و ادامه دادم به سرعت و با شدت. میدیدم که هوش از سرش پریده، من هم لذت میبردم ولی نه مثل اون. باسنم رو گرفت و نذاشت ادامه بدم و هدایتم کرد به حرکت دورانی روی کیرش. چوچولوم روی شکمش میمالید وحس عجیبی تو کسم داشتم. سر کیرش در قهقرای وجودم دوران داشت. داشتم تمام میکردم. داد زدم که دارم میشم بس کن. ولی ادامه داد و گفت: خوبه همین را میخوام. پاشو، بگیرش. بمکش. آره آره . و تمام کردم، دوباره به ارگاسم رسیدم. تنهایی. افتادم روی سینهاش و محکم بقلم کرد و من رو بوسید. این با منتظر نشد که نفسم سر جایش بیاید. خودش رو از من جدا کرد و انداخت روی تخت، رو شکم بودم. رو کمرم دراز شد و کیرش را کرد تو کسم. نفسم از شدت لذت بند اومد. شروع به تلمبه زدن کرد. داشتم دوباره حشری میشدم و واقعا شدم. دستش را از زیر شکمم رد کرد و به چوچولم رسوند، مالش میداد و گردنم را از پشت میخورد. اگر یه دقیقه دیگه ادامه میداد دوباره نفسم بند میاومد. از روی خودم انداختمش کنار، کیرش را گرفتم و شروع به ساک زدن کردم. گاز کوچیک به کلهی کیرش میزدم، لذت میبرد. انگار که داره تمام میکنه. ولی نگذاشت.
من رو خوابوند روی کمر، چیزی از کشاب برداشت و رفت سراغ کسم. با ولع تمام میخورد و میلیسید. سیرمونی نداشت. دیونم کرده بود. همین که داشتم لذت میبردم، مکث کرد. یه سرنگ دراز و باریک رو کرد تو کسم خالیش کرد و پرید روم. کیرش را با یک حرکت سریع و با ضربه وارد کسم کرد و به شدت و تندتند تلمبه میزد.
آره عزیزم. خیلی خوبه سام. بُکن. دارم میشم. آبت را بریز. خواهش میکنم. موج شدیدی در بدنم گذشت. با شدت کیرش را فشار داد تو کسم و فشار ملایمی که در حال افزایش بود در قسمت شکمم حس کردم . دیواره رحمم منقبض ومنبسط میشد. احساس میکردم که کیر سام هم همینطوریه. روی من افتاده بود و سفت بغلم کرده بود. انگار که میخواست یکی بشیم. خیس عرق و حسابی به نفس افتاده بودیم. بوسهای از لبم گرفت و روی تخت افتاد. من هم که پاهام از هم باز بود دستم را به کسم مالیدم. مایع سفید رنگ و لزجی دور انگشتم را احاطه کرد.
میتونی بخوریش یا به پوستت بمالی، خیلی مفیده .
من هم برای اینکه نشون بدم از وجودش خوشم میاد، انگشتهام رو میک زدم.
واقعا خوردیش؟!
خشکم زد.
هههههه. اشکالی نداره. شوخی بود.
واقعا مفیده. سر شار از پروتیین. چه مزه بود حالا؟
چیزی نگفتم وسرم را گذاشتم روی شکمش. سر کیر شُلش یه قطره آب منی مونده بود. با یک حرکت ناگهان سر کیرش را کردم تو دهنم و به شدت میک زدم. دولا شد و سرم رو از خودش دور کرد. داد کوچکی کشید و گفت:
ببخشید، کیرم بعد از اینکه تمام میکنم خیلی حساسه.
آب منی را کمی مزهمزه کردم و گفتم: یه کم ترشه، ولی خوبه. و زبونم را دور لبام مالیدم و زبونم رو یه سمتش گرفتم، انگار خوشش نیومد.
ببینم، تمام مردها بعد ارضا اینجور حساس میشن؟
خندید و گفت: نمیدونم عسل خانوم، در این مورد مثل تو بیتجربه هستم. تا بحال با یکیشون نخوابیدم.
سر سینهاش را نشگون گرفتم و گفتم: مسخررره.
بریم حمام؟ من که دارم میمیرم از گشنگی.
بزن بریم.
دستم رو گرفتم لای پام و به به دو شماره رفتیم زیر دوش. تا زیر دوش برسم دستم پر اب منی شده بود.
چقدر آب منی ازت اومده؟
آره، وقتی زیاد صبر میکنم، آبم چند برابر میشه و به همون اندازه ارگاسم هم شدیدتر.
پس این همه وقت گذاشتی و انرژی به هدر دادی فقط برای من نبود؟
حالا پرو نشوها. در ثانی سکس یه طرفه باعث دردسره. یادت باشه.
حق با توه عزیزم. برای همین دخترهای مدرسه از پسرا دل زاری داشتن.
راستی؟ همیشه ناله میکردن که مردا میمیرن برای کون کردن و این هم یه عذاب بود براشون.
پس چرا تو متفاوتی؟
من هم متفاوت نیستم، همه کِیف رو که نمیشه یک شبه بُرد جیگر طلا. به اونجاتم میرسیم.
انگشتش رو یه کوچولو فرو کرد تو سوراخ کونم و غشغش خندید. من هم که سر سینهاش روبروی صورتم بود یه کوچولو گازش گرفتم.
بوسیدم. من هم که مشغول تمیز کردن کسم بودم غر میزدم که آبت تمومی نداره. سام دوش را گرفت و کله اش رو جدا کرد، فشار آب به یک باریکه کم شد گفت: خم شو.
لوله را برد دم کسم، احساس کردم که شکمم پر آب میشه.
تا ده میشماری و بس. حالا فشار بده بیرون. هی نه، روی من نه.
خوبه، حالا سه یا چهار بار تکرار کن. همین.
این هم از قسمت دوم.
در قسمتهای بعد از کون خودم، ادب کردن پرستار بچه و برادر سامان براتون میگم.
میبینمتون.
نوشته: سوسن