زیبای زندگیم (۴)

…قسمت قبل

رفتیم جلو ساختمونی که افغانیا توش کار میکردن. زیبا هندزفری بیسیم شو داد به من. گفت تو گوگل میت بم زنگ بزن. زنگ زدم تصویرو وصل کرد. گفت تا بهت نگفتم قطع نکن گفتم باشه. گفت تا میتونی جنده بازی در بیار. کستو بزار تو سینی بهشون تعارف کن. نمیدونم چرا ولی هر کاری میگفت میگفتم چشم. همونجا یکم لب گرفت ازم دستشم کشید رو کسم حشریم کرد.
از ماشین پیاده شدیم. لگمو کشید بالا کسم معلوم بود قشنگ. از پشتم لگو داد لا چاک کونم. گفت من میرم خونه گفتم باشه.
سوییچ رو رو چرخ ماشین جاساز کردم رفتم در زدم.
اون که بزرگتر بود از همه (صفی ) اومد درو باز کرد تا منو دید گفت به به جنده خانم. سلام کردم گفت کجا رفتی اون روز. گفتم رفتم دستشویی دیدم مهمون اومد ترسیدم در رفتم. یه لب ازش گرفتم.
رفتیم تو اتاقشون. دراز کشیده بودن تلویزیون میدیدن. منو دیدن پاشدن سلام کردن منم با هر کدومشون دست میدادم یه لبم میگرفتم.
یهو دیدم یکیشون گوشی رو زده شارژ گذاشته روی پشتی. بهش گفتم بزنم گوشیمو شارژ گفت بزن جنده. گوشیمو گذاشتم افقی روی پشتی الکی زدم به شارژ که زیبام همه چیو ببینه. یهو صفی به یکیشون گفت زنگ نزن کسی بیاد. اونم گفت باشه. رفتم نشستم روبروی دوربین به دیوار روبروییش تکیه دادم. گفتم عرق نمیارید؟ گفتن چشم حتما. زیبا گفت نیم تن تو بده بالا سینت آویزون بشه. دادم بالا یهو صفی زد به سینم گفت چه سینه هایی داری مثل انار میمونه…
عرق و آوردن دو طرفم نشسته بودن دستشون رو کس و سینم بود. یه چن پیک که خوردیم دوباره اهنگ افغانی گذاشتن گفتن پاشو برقص. بلند شدم شروع کردم رقصیدن زیبا گفت لگتو از پشت تا پایین کونت بده پایین. دادم پایینو واسشون میلرزوندم. گفت بشین داگی شو واسشون کونتو تکون بده… کلی عشوه ریختم دیدم دارن لخت میشن.
لگمو دراوردم خوابیدم وسط پامو دادم بالا گفتم بیاید بزنید توش. یکیشون اومد جلو کیرشو سریع کرد تو کسم جیغ کشیدم. به اونی که دفعه قبل خوابید رو دهنم گفتم بیا. دوباره خوابید رو دهنم کیرشو کرد تو دهنم تلمبه میزد. داشتم خفه میشدم. زیبا هم هی میخندید و چرت و پرت میگفت. یهو کیرشو تا ته فشار داد تو حلقم ابشو خالی کرد. بلند شد ابشو قورت دادم بهم گفت برگرد کونتو بکنم. برگشتم واسش با دست باز کردم یه تف انداخت رو سوراخم کیرشو کرد تو از درد داد زدم گفت خفه شو مادرجنده تند تند کرد ابشم خالی کرد. دیدم صفی و ایستاده. نشستم واسم ساک زد گفتم چی دوست دادی؟ گفت چهار دست و پا شو. واسش داگی شدم. پشتم نشست کیرشو کرد تو کسم. موهامو محکم کشید سرم اوند عقب درد داشتم ولی چیزی نمیگفتم خیلی شدید تلمبه میزد حدود پنج دقیقه زد تا اب کیرشو تو کسم خالی کرد. زیبا گفت رو کیر آخری بشین. خوابوندم آخرین کیرشو با دستم تنظیم کردم روش نشستم تا ته رفت تو کسم. روش نشستم خودمو عقب جلو کردم تا ارضا بشه .
اونم که آبش اومد از درد افتادم رو زمین نمیتونستم تکون بخورم خودم دو سه باری ارضا شده بودم دیگه جون نداشتم.
یکیشون اومد دستمو گرفت بلندم کرد گفت برو دستشویی خودتو بشور بیا. همونجوری لخت رفتم دسشویی برگشتم دیدم شورت پاشون کردن. صفی گفت امشب میمونی ؟ گفتم بزار برم قرص بخورم باردار نشم دوباره میام. گفت باشه لباسمو پوشیدم باهاشون خدافظی کردم رفتم تو ماشین به زیبا گفتم قطع کنم؟ گفت آره برو خونه.
رفتم خونه بهش زنگ زدم. گفتم چطور بود. گفت خوب بود تو لولت به من نمیخوره به خاطر همین چیزا بات میمونم. گفتم مرسی زیبای زندگیم.
گفت یه چن روز دارم با خانواده میرم کیش تو هم تو این چن روز شیطونی نکن تا بیام. گفتم باشه

نوشته: مبینا

دکمه بازگشت به بالا