هوس اینترنتی 38

فرزاد شماره تلفن منو داشت . یه اس ام اس فرستاد که بیام رو ایمیلم که یه پیام برام داره .. رفتم ببینم چه خبره . راستش کارم که تموم شده بود دیگه زیاد بهش اهمیتی ندادم . هر چند یه تشکر کوچولویی ازش کرده بودم ولی می دونستم با توجه به زحمتی که اون برام کشیده این اندازه تقدیر ازش کم بوده .. نمی دونم چیکارم داشت ولی حالا نه به عکس فکر می کردم و نه به اون و نه به خلافی دیگه ای . تمام فکر و ذکر و ذهنم همه متوجه مهمونی بود و این که چیکار کنم که در عمل نشون بدم  از همه خوشگل تر و سر ترم . رفتم دیدم فرزاد ضمن این که از خاطره بهترین روزای زندگیش که  در کنار من بودنه یاد کرده  آیدی خودشو واسه چت با مهرداد  در اختیار من گذاشته تا بیشتر با افکار مهرداد و این که دوست داره من چیکار کنم آشنا بشم . اینو هم بهم گفت که من فرزاد تاثیر و نفوذ زیادی روی مهرداد داشته و اگه من طناز بخوام می تونم با مکالمه و چت و استفاده از این آیدی مخ مهرداد رو تیلیت کنم . راستش این که پیش بقیه خودی  نشون بدم خیلی لذت می بردم ولی دلم نمی خواست که تا این حد هم مهرداد رو کس خل فرض کنم . شاید من تنمو داده بودم دست فرزاد اونم موردی بود . یه زن هم تا یه حدی ظرفیت داره . بازم خوبه که جنبه و ظرفیتش زیاده اما این مردای بی تحمل اونا رو نمیشه جلو شونو گرفت . از فرزاد تشکر کرده و رفتم توی فکر . می گفت ساعت یک شب قراره که آنلاین شن .. منم باید بهش اطلاع می دادم اگه می خوام با شوهرم چت کنم و خودمو جای اون یعنی فرزاد جا بزنم و با افکارش آشناشم .. اینو هم برام نوشته بود این فرزاد که یه سری از پیامها در آرشیوش هست از اونایی که بین اون و مهرداد رد و بدل شده می تونه اونا رو هم بخونه و با افکار و طرز صحبت و  شیوه چت اونا آشنا شه .. بهش اطلاع دادم که خودم این کارو با شوهرم انجام میدم  ونمی خواد وارد آیدی خودش شه .. فرزاد یه نکته دیگه رو هم بهم یاد آوری کرد که از یه سیستم دیگه ارتباطی استفاده کنم این جوری بهتره . اینو هم می دونستم که مهرداد کدوم سیستم رو تر جیح میده و تازه پسورد ارتباطی خودمو بهش نداده بودم که اونم بخواد از اون استفاده کنه .. وقتی می خواستم با مهرداد چت کنم دلم مث سیر و سر که می جوشید . از این که مردی که من خودمو متعلق به اون دونسته و اونو به حساب شریک زندگی خودم قلمداد می کردم چطور حاضره منو به این و اون حواله کنه و از این کارش لذت ببره . مهرداد هم جوون بدی نبود و واسه خودش تیپی داشت . یعنی اون خودشو دست کم گرفته یا این که قبل از این که دیگران بخوان زنشو از چنگش در بیارن به خیال خودش می خواد پیشدستی کنه و قدم اول رو خودش بر داره که بعدا بگه من بی خیال بودم ;/; یعنی اون از ته دلش راضیه که من برم با یکی دیگه باشم ;/; راستش با این که در مورد فرزاد کمی واسه خودم تخفیف قائل شدم و افکار شوهرمومی دونستم که در چه زمینه ای دور می زنه ولی با این احوال اگه اونو با یکی دیگه می دیدم دلم رضا نمی داد . من خیلی حسود بودم . دلم می خواست که اون فقط مال من باشه . جفت چشاشو از کاسه در می آوردم اگه می خواست به یه زن دیگه توجه داشته باشه . حتی اگه می رفتم زیر  تمام کیر های دنیا . ولی تا به کی می تونستم این احساسو داشته باشم . .. شروع کردیم چت کردنو -فرزاد جان سلام -سلام عزیزم . داش مهرداد گل -دستت درد نکنه چند تا از این عکسا رو دیدم داداش خیلی طبیعی بود . کیرم شق شد . -اگه ناراحت نمیشی منم بگم که منم خیلی شق کردم . -فدات داداش ما که صاحب زن نیستیم .. ..(خاک تو سرت مهر داد )ولی با این حال نمی دونستم اگه در مورد مهمونی آخر هفته بخواد حرفی به میون بیاد چه جوری باهاش صحبت کنم . اتفاقا همین جورم شد و درجا صحبتو به همون کشوند -فرزاد جان این شب جمعه ای رو دوستان به صورت خانوادگی دور هم جمعیم یعنی فقط زن و شوهرا و دو سه تا مرد مجرد -خوش باشین -می خوام طناز بازم بترکونه . همه به دیدنش حال کنن . -صاحب اختیاری . ولی اگه خودش نخواد -اون که هیچوقت نمی خواد . من باید چیکار کنم -اونو بذار به حال خودش . قبلا هم بهت گفتم  کف دستتو میذاری رو کسش از کیر مردای دیگه بگو . از فانتزی سکسی بگو -اون وقت چی میشه داداش -اون اگه خیلی زود و پر ملات خیس کرد نشون میده که داره حال می کنه . خودشو میذاره جای اون زن داستان .-اینا درست ولی چیکار کنم که توی مهمونی با یکی جوش بخوره (ای این دفعه سنگ عالم به سرت مهرداد اگه من زشت بودم چیکار می کردی )-ببین تو باید اونو به حال خودش بذاری . زیاد پاپیچش نشو . اگه دیدی با یه مردی گرم گرفت مهمونیه دیگه . اونا رو به حال خودشون بذار -ولی من دوست دارم هیجانو ببینم -تو که خودت میگی اون اهلش نیست -ولی اومدیم و شد من این هیجانو از دست میدم -گیریم که یک غریبه کیرشو کرد توی کس زنت اون وقت تو چطور می خوای بری شاهد باشی ;/; …. ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی

دکمه بازگشت به بالا