سن بالا ولی حشری
شهوت دوران مجردی در مقایسه با شهوتی که وقتی متاهلی و یه مدت سکس نداشتی واقعن قابل مقایسه نیست. 33 سال داشتم و چند ماهی بود با خانمم اختلاف داشتیم. هردو مغرور بودیم و فقط تو یه خونه زندگی میکردیم ولی هیچ حرف و رابطه و سکسی نداشتیم. شب ها هم هر کدوم جدا میخوابیدیم و این منو ناجور عذاب میداد و حشری میکرد. تو یه ساختمان 3 طبقه زندگی میکردیم که طبقه اول زنی حدود 50 ساله با پسرش زندگی میکرد و طبقه سوم خالی بود و ماهم طبقه دوم. هرروز این زن همسایه را جلوی در یا تو راهرو یا کوچه میدیدم. با یه چادر رنگی و پیرهن گشاد و دامن مشکی. زنی با ظاهر معمول بود ولی پوست سفید و سینه های بزرگ که بارها موقع خم شدن و شستن و جارو کردن جلوی در دیده بودم. با اینکه همیشه از سکس با زنهای جاافتاده و گوشتی لذت میبردم ولی هیچوقت به این رو ندادم و همیشه بی تفاوت میگذشتم و انگار این بی تفاوتی بیشتر تحریکش میکرد و هربار بیشتر سعی میکرد تحریکم کنه. پسرش از صبح تا شب تو یه شرکت کارگر بود. یکسالی گذشت و یه روز تو خونه دعوای وحشتناکی با خانمم کردم و طبق عادت واسه وخیم تر نشدن اوضاع با عصبانیت از خونه زدم بیرون تا کمی اروم بشم. از پله ها اومدم پایین و دیدم خانمه جلوم سبز شد و گفت: خواستم بیام در خونتون الان! میگم شما کارتن خالی ندارین؟! واسه جمع کردن اثاث پسرم میخوام! آخه یه خونه گرفته واسه خودش میخواد از اینجا بره! من تو اون حالت و با شهوتی که ماه ها داشت از درون عذابم میداد بی تفاوت به حرفش جلوی در خونش و تو همون راهرو دستشو گرفتم و برشگردوندم. از پشت در حالیکه چادرش از رو سرش اویزون بود بهش چسبیدم محکم سینه هاشو از پشت گرفتم و مالیدم. گفتم کارتن خالی نداریم چیز دیگه هست میخوای؟ در حالیکه هم تو شوک بود و هم ترسیده بود اما معلوم بود با همین مالش چند ثانیه ای سینه هاش و چسبوندن کیرم بهش داغ شده و اروم و نفس نفس زنان گفت: اینجا یکی میاد میبینه. زشته. گفتم کسی نمیاد. پسر تو که شب میاد و خانم منم بیرون نمیره. چادرشو کشیدم. دامنشو دادم بالا شرتشو مثل وحشی ها پایین کشیدم. یه نگاه به کونش کردم سفید و گوشتی و کاملن تمیز. بیشتر داغ کردم کیرمو در اوردم خمش کردم و از همون اول محکم تو کسش فرو کردم و تند تند تلمبه زدم. میخواستم فقط ارضا بشم باهاش. دنبال اروم شدن بودم و ناراحتی از خانمم رو داشتم سر کسش خالی میکردم. سرشو به عقب فشار میدادم و تا ته از لای کون گوشتیش تو کسش میکردم. خیلی زود ارضا شد و انگار اونم دقیقن همین جور دوست داشت بکننش. یعنی محکم و خشن. داشتم ادامه میدادم تا ارضا بشم ولی خیسی بیش از حد کسش بعد ارضا شدن یه کم لذت کردنشو کم میکرد و کم کم درش اوردم و با اینکه ارضا نشده بودم شلوارمو دادم بالا و رفتم بیرون. چند دقیقه ای تو ماشین نشستم تا اینکه اومد جلوی در و اومد سمت ماشین. ازم پرسید چی شد؟؟ چرا یهو رفتی؟؟؟ رک و راست جوابشو دادم و گفتم کست بعد ارضا دیگه حال نمیداد بهم. گفت اینجوری ضرر داره واست و خوب نیست و ازین حرفا. گفتم خوب چیکار کنم. گفت بخورم برات ارضا میشی؟ دوست داری؟ یا کار دیگه باید بکنم؟ گفتم باشه برو میام الان خونتون همون پشت در بخور واسم تا بیاد. خلاصه رفتم و داخل خونه نشست رو زانو و شروع به خوردن کرد. مهمترین تفاوت دختر و زن جاافتاده تو ساک زدنشونه. بعضی زنها جوری کیر میخورن که لذتش از صد تا کس تنگ 18 ساله هم بیشتره. بعد از چند دقیقه که خودش خوب ساک زد سرشو گرفتم و یه دو دقیقه ای تو دهنش محکم تلمبه زدم و ابمو خالی کردم تو دهنش که خوب تو دهن جمعش کرد بعدم تو دستشویی کنار در خالیش کرد. خداحافظی کردم و رفتم. تو دلم گفتم چرا این مدت اینقدر بیخود تحمل کردم و زودتر اینکارو نکردم؟ البته فکر نمیکردم با این سن بتونه اینجوری ارضام کنه. بعد اون دیگه میخواستم زودتر از کون بکنمش. چون کونش هنوزم عالی بود و واقعن کردن داشت. بهش جلوی در یه روز گفتم کونتو اماده کن واسه فردا. یه کم ناز کرد ولی چون خودشم اون روز بدجور تشنه کیر بود قبول کرد و گفت به شرطی که کسم هم مثل اونروز یه کم بکنی و فقط کون نباشه. میدونستم خیلی تشنه کیره و از قصد زیاد خودمو مایل به کردنش نشون نمیدادم و این باعث میشد تو سکس بیشتر دنبال حال دادن بهم باشه و با تمام وجود از خودش مایه بزاره. اگه بهش رو میدادم و ازش تعریف میکردم انتظار داشت فرداش کسشو بخورم واسش. فردا صبح رفتم خونشون. بغلش کردم و گفتم کونو اماده کیرم کردی؟؟؟ گفت اره همه جام امادست و کیر میخواد. نشست رو مبل و شلوارمو در اوردم و گفتم بخور تا سیخ بشه. یه کم خورد لختش کردم و یه کم با سینه هاش بازی کردم و هربار نوکشون رو یه کم مک میزدم. خوب که داغ شد گفتم چهار دست و پا برگرده سمتم. ایستاده کمی از کس کردمش و با انگشتم مشغول باز کردن کونش شدم. کونش تقریبن نیمه اماده بود و کسش هم دوباره خیلی زود خیس اب شد. رو همون مبل روی شکم خوابوندمش و نشستم رو کونش. یه کم دیگه باسنشو میمالیدم و سوراخشو چرب کردم. سر کیرمو رو سوراخش گذاشتم و کمی فشار دادم. نرفت تو ولی دیدم با یکی دوتا فشار دیگه راه باز میشه! روش دراز کشیدم و فشار دومو دادم. جیغای ریزش زیر کیرم بیشتر حشریم میکرد و بار سوم با یه تف دیگه سرشو دادم تو. محکم بهش چسبیدم و نزاشتم تکون بخوره. از عکس العمل هاش و حتی بعضی حرفهاش فهمیده بودم که با دستور دادن بهش و کلن رفتار جدی و یه کم خشن بیشتر تحریک میشه تا قربون صدقه رفتن و نازشو کشیدن واسه کاری. در گوشش گفتم هیسسسس! شلوغ نکن بزار حالمو بکنم. کم کم تا نصف کیرمو جا کردم و اروم تلمبه میزدم. یه دقیقه بعد تا ته توش بود و محکم میزدم! اروم اروم خودشم حال میکرد از گاییدن کونش و میخواست محکم بکنمش. چون برعکس کس و ساک که دیر ارضا میشم با کون زود ارضا میشم 5 دقیقه نشد که ابمو تو کونش خالی کردم و پاشدم. دیگه از فرداش هم کسش و هم کونش هردو میخارید و دیوونم کرده بود. یکسالی مدام ترتیبشو میدادم و دیگه ازونجا جابجا شدیم و رفتیم و تموم شد همه چیز.
نوشته: مهران