سوپروایزر
سلام خدمت دوستان عزيز من امين هستم نويسنده داستان مسافر خطی
قبل از هر چيز بايد از نظرات دوستان نسبت به داستان قبلي تشکر کنم که باعث شد خاطره دومم رو هم براتون ارسال کنم
يکي دو ماه پيش شب که از سر کار ميرفتم خونه تو بزرگراه نواب وقتي داشتم دور برگردون رودور ميزدم ديدم يه خانم نسبتا تپل با مانتوي بلند تا پايين زانوش ويه شلوار تنگ که فقط ساق پاش ديده ميشد کنار خيابون وايستاده بوق زدم گفت بريانک!!
سوارش کردم دو نفر ديگه هم جلوتر سوار شدن راه افتاديم تو راه يکي دو بار آرنجمون به هم خورد که زود دستشو عقب ميبرد به جهرش ميومد 43 44 سالش باشه سينه هاي درشتي داشت ولي شکمش هم بزرگ بودسفيد رو بود خيلي خوشگل نبود قيافش معمولي بود
اون دوتا آقا پياده شدن بعد خانم بهم گفت منو تا در خونه داخل کوچه ببر کرايشو ميدم گفتم باشه بعد گفت خيلي هوا گرم شده ها گفتم بله خيلي خلاصه سر صحبت باز شد اسمش ناهيد بود يه دختر داشت شوهرش اوايل ازدواجش واسه کار رفته بوده ژاپن ديگه برنگشته بود
البته راست يا دروغش پايه خودش ميگفت تو اين همه سال هيچ کس بهش دست نزده سوپروايزر بيمارستان بود
اونشب ديروقت بود شمارشو گرفتم قرار شد فرداش باهم بيشتر صحبت کنيم
از ترس خانمم حواسم نبود شماشو پاک کردم اي واي!!! دودستي زدم تو سر خودم البته شمارش رند بود نصفش يادم مونده بود فقط 2 رقمش و شک داشتم
سريع شماره هاي محتمل رو گرفتم 3تاش جواب ندادن بقيه هم اشتباه بود ديگه اميدم و از دست داده بودم يه کس مفت از دستم پريد
يکي دو روز گذشت خبري نشد ديگه کامل بيخيال شدم تا اينکه روز سوم يه اس ام اس اومد نوشته بود شما؟
سريع زنگ زدم گوشي و برداشت گفتم ناهيد خانم؟ گفت بفرماييد خودمو معرفي کردم و
شروع شد گاه گداري تلفني حرف ميزديم بعضي وقتا بيرونم ميرفتيم خيلي زن جذابي نبود واسه همين کم کم سرد شدم رابطه کمرنگ شده بود دير به دير زنگ ميزدم بهش
تا اينکه زدو يکي از اقام همکارم مرد اوناي ديگه از تعطيلي پيش اومده استفاده کردن رفتن مسافرت صاحب کارمونم خونش و عوض کرده بود وقت اساس کشي و محضرو اينجور کاراش بود مغازه تعطیل بود
زنگ زدم بهش گفت بيا تلگرام نميتونم حرف بزنم يکم تو تلگرام پيام داديم گفتم مياي بريم يه جا باهم باشيم گفت کجا منم توضيح دادم و قبول کرد همون موقع نزديک يک گرم ترياک خوردم تا زود خودمو خراب نکنم رفتم دنبالش تو راه همش ميگفت کسي اونجا نباشه ميترسيد دو سه نفري بريزيم سرش
رسيديم نزديک مغازه حوالي سه راه جمهوري با رعايت نکات امنيتي وارد شديم کرکره برقي رو دادم پايين رفتيم تو اتاق پشت مغازه
از پشت بغلش کردم سينه هاي درشتشو فشار ميدادم بغل گردنشو ميک ميزدم شالش و برداشت مانتو شم در آورد تازه هیکلش قشنگ دیده میشد یه کون خیلی بزرگ سینه های بزرگ اما شل و ول شکمشم زیر اون مانتو پنهان شده بود رونای کلفت که به خاطر تنگ بودن بیش از حد شلوار سفیدیشونو از رویه شلوار میشد دید يه تيشرت راه راهي سفيد مشکي با يه ساپورت طرح لي تنش بود اومدم لب بگيرم نداد گفت نفسم بند مياد تيشرتشو درآوردم يه سوتين کرم رنگ خيلي زشت پوشيده بود که توذوقم زد اونم زود در آوردم شلوارشو کشيدم پايين پاهاش کمی مو داشت ولی سفید بود خیلی مشخص نبود يه شورت بنفش تنگ که خيلي بزرگ بود و تمام او کون به اون گندگي رو پوشش داده بود پاش بود سريع شورت و شلوار خودمو در آوردم دولاش کردم شورتشم تا زانوش کشيدم پايين لايه پاشو باز کردم کسش خيس خيس بود يه بويه خيلي تندي هم داش که حالمو بد ميکرد سوراخ کونشو باز کردم ديدم به به اين خانم که مدعيه بيست سال کسي بهش دست نزده کم مونده از کون دادن زياد بواسيرش بزنه بيرون دور سوراخ کونش کبود لایه کونش هم کمی مو داشت و خيلي تو حالت عادي گشاد به نظر ميومد ولی خدارو شکر موهای کسشو زده بود
يه تف سر کيرم زدم گذاشتم لاي کسش با يه فشار آروم تا ته رفت تو کسش ترياکم اثر کرده بود اصلا حالت ارضا شدن نداشتم خيلي خوب کمرم سفت شده بود بعد چند دقيقه تلمبه زدن حلت و عوض کردم تاق باز رو ميز خوابوندمش خودم ايستاده شورت وشلوارشو کامل از پاش در آوردم پاهاش و باز کردم گذاشتم تو کسش داشتم با سرعت زياد تلمبه ميزدم که يه دفعه دستمو محکم گرفت کشيد طرف خودش فهميدم که ميخواد بخوابم روش همين کارو کردم يهو گفت دارم ارضا ميشم منم يکم سرعتو بيشتر کردم تا اينکه ارضا شد دستمو ول کرد
ميز هم خيلي جیر جیر میکرد رو مخم رفته بود
دوباره اومدیم پایین دولا شد از پشت با یه تف گذاشتم تو کسش شروع کردم به تلمبه زدن
یه لحظه هوس کونش و کردم با دست لایه کونشو باز کردم یکم با انگشت شصت سوراخش ومالیدم چند بار کردم توش در آوردم خیلی حشرم بالا زد دلم کون میخواست وقتی شصتمو در آوردم بوی ان خفیفی احساس کردم فهمیدم اگه تو کونش بکنم کثافت کاری میشه پس بیخیالش شدم چند دقیقه بعد احساس کردم آبم داره میاد پرسیدم میشه تو کست بریزم گفت نه گفتم لایه کونتو باز کن آبم و بریزم روی سوراخ کونت قبول کرد تو لحظه ارضا شدن خودم با دست چپ یه طرف کونشو باز کردم اون طرفشم خودش باز کرد آبم با فشار پاشید رو سوراخ کونش و روی لبه های کسش
لای پاش و روی کسش ولای کونش تمام از آب من خیس شده بود داشتم نفس نفس میزدم البته به خاطر تریاک مقدار آبم خیلی زیاد نبود
براش پنبه آوردم خودشو تمیز کرد چون دستمال نداشتیم و دستشویی هم وضعیت مناسب و تمیزی نداشت دستشویی نرفت ولی من همونطوری لخت رفتم خودمو با صابون تمیز شستم یه آبی هم به سر وصورتم زدم اومدم لباس پوشیدیم وسریع از اونجا رفتیم
بعد از این ماجرا دیگه باهاش سکس نکردم خیلی هم تمایلی به این نوع سکس ندارم مقدمات سکس مثل لب گرفتن ساک زدن خوردن کس و …خیلی برام لذت بخشه وقتی اینا نباشه خیلی بهم لذت نمیده البته این خانم هم خیلی تمیز وجذاب نبود وخودشم آمادگی سکس نداشت تازه میگفت همین الان از حموم اومدم
خیلی ممنون که وقت گذاشتین خاطره منو خوندید امیدوارم خوشتون اومده باشه اگه غلط املایی داره به بزرگواری خودتون ببخشید برای همه هموطنانم به خصوص دوستان انجمن کیر تو کس آرزوی سلامتی وموفقیت دارم********
خدا نگهدار
نوشته: امین