سکس استرسی

سلام این داستان داستان خودمه برا سال 98
من یه دوس دختر دارم که الان خیلی ساله باهمیم از من 1سال بزرگتره
راستی معرفی سینا 21و سارا 22 ما الان یه 4سالی هست باهمیم و تو رابطمون هم خیلی سکس داشتیم کلا و اینم یکی از باحالاش بود

یه مدتی بود من با سارا قهر بودیم بعد توسط یه دوست مشترک به اسم سوگل دوباره اشتی کردیم که اینجوری شروع شد ک سوگل به من زنگ زد گفت سینا بیا خونه ما من کارت دارم گفتم برنامه چیه درست جواب نمیداد بعد گفتم نکنه سارا پیشته گفت اره بیا میخوام آشتیتون بدم
خلاصه با کلی اسرار و زنگ های پی یا پی قرار شد من یه مقدار مزه بگیرم برم خونه سوگل اینا که مشروب بخوریم ولی من معدم درد میکرد نمیتونستم بخورم بخاطر همین نخوردم خلاصه که سارا هم اونجا بود و اونم نمی خورد اولش باهم حرف نزدیم بعدش سوگلم که کلی مست کرده بود در حد سیا مستی هی مارو اشتی داد و دوباره همو بقل کردیم و بوسیدیم بعد خلاصه که مادر سوگل هم بود و من کمی معذب بودم دیگه خلاصه سوگل خراب شدو بردیمش حمومو بعد زنگ زد دوس پسرش اومدو خلاصه یه 1ساعتی وایساد مالشش داد بعد دوباره رفت دیگه سوگل هم خوابده بود مادرشم رفت خوابید منو عسلم خوابیدیم شب کاری نکردیم چون ما تو حال خابیده بودیم میترسیدیم یه موقع مادر سوگل بیاد زشت بود ولی وقتی که من ساعت 7صبح بیدار شدم خود به خود روفتم سراغ سارا بغلش کردم حسابی بوسیدمش سارا توپر و گوشتیه دیدم اونم بیدار شد بعد سینه هاشو کلی مالیدم هی استرس اینم که یهو کسی نیادم داشتم وای سارا داغ داغ بود و از خواب که بیدار شده بود پوف کرده بود و خیلی حس خوبی بهم میداد بوسیدنش کلی لب بازی کردیم و من رفتم سراغ اصل کاری چون استرس اینو داشتیم که یهو کسی نیاد دیگه خیلی طولش ندادیم و ساک و لیسیدن کس رو کنسل کردم و شلوار سارارو کشیدم پایین بعد از مدت ها دوباره داشتم کس خوشگلشو میدیدم ولی عالی بود یه توف زدم بهش کیرمو گذاشتم یهو هل دادم رفت تو کسش اوفففف واقعا عالی بود تنگ و داغ داغ که وقتی میخورد به دیواره های کسش حس عالی بهم میداد من توند توند تولبه میزدم و لبای سارارو میخوردم که صداش در نیاد بعد چند دقیقه تلبه زدن اب من اومد و همدیگرو بوسیدیم و خوابیدیم

صبح اول صبح خیلی عالی بود و خیلی حال میداد

نوشته: M79R

دکمه بازگشت به بالا