سکس با خواهرزن مطلقه ام

سلام علیرضا هستم
خواهرزنم خیلی کس خوبیه از اول چشمم دنبالش بود تا ۲سال پیش طلاق گرفت ،،وکیل گرفت و بی سروصدا طلاق گرفت یه شب اومد خونه ما و گفت طلاق گرفتم آخر شب بردم برسونمش گفتم علت واقعا چی بود؟؟گفت نه محبت میکرد نه راضیم میکرد تو سکس ،،،گفتم خاک تو سرش گفت چرا گفتم احمق باید جوری میکرد ات از حال بری ،،،خندید و گفت گمشووو،،رسیدیم رفت بالا تو ماشین خودم و ساختم و ۱۰ دقیقه زدم تو بینی و زنگ زدم بیام گوشیم و چند دقیقه بزارم شارژ منتظر زنگم،،رفتم بالا دیدم بچه با لباس راحتی کس کون و انداخته بیرون گفتم واقعا دیگه خاک تو سرش ،گفت دیگه چرا گفتم حیف حیف اگه زیر دست من میفتادی بهت می گفتم خندید و رفت چایی بزاره منم گوشی و زدم شارژ و رفتم تو آشپزخونه پشتش چسبیدم و گفتم اون عرضه نداشت راضیت کنه میشه من راضیت کنم ،،دیدم کیرم که شق شده بهش چسباندم عکس العملی نشون نداد فاصله بگیره ،،گفت نه گفتم چرا؟؟؟گفت تو معلومه وحشی ای تو سکس ،البته دوس دارم ولی میترسم ،،،گفتم عشقم ۵ساله چشمم دنبالته له له تو زدم،،گفت دیگه بدتر تشنه می ،،سرویسم،برگردوندمش گفتم حالم خوب نیست حالم و خوب کن ،،تا اومد جواب بده سیلی رو خورد رفت چسبید ب کابینت گفت علیرضا آروم باشه چیکار کنم ،؟؟گفتم تو چی دوس داری ،گفت هرکاری تو دوس داری ،،گفتم امشب تا صبح زیر دست بالمی پس لذت ببر ،گفت میترسم شر شه،،گفتم نمیشه کشوندمش تو اتاق گفتم من رو کک ام میخوام انتخاب کن میدی یا زوری؟گفت زوری بکن که رحم نکنی بهم همون جا لباسشو در آوردم ببخشید بی ادبیه یه مقدار کیرم بزرگه در آوردم گفت یا خدا فقط یواش که سیلی دوم و خورد و جا کردم تو کس اش چنان اولین تلمبه رو محکم زدم چشماش رفت و ۵ دقیقه گلوش و گرفتم و زدم که لرزید گفت اوووف آبم اومد لعنتی باز میخوام گفتم میخوای ؟بخورش پس چنان ساکی زد که حرفه ای حالم و بد کرد خوابوندمش جوری کیرمو جا کردم مثل وحشیا تند تند میزدم حشر حالم و بد کرد و بود کر و کور شده بودم یجا دیدم داره فقط اشک می ریزه و التماس میکنه یواش جیغ میکشید که تند ترش کردم آبم جوری اومد که کل شکم و سینه هاش خیس شد ،،افتادم رو تخت یهو لب و بوس کرد و در گوشم یواش گفت میدونستی حیووونی از این ب بعد من بخوام باااید بیای ،که از اون ب بعد یه روز قبل اس میده فردا شب میخوام که میرم مثل یه هرزه وحشی میکنمش و میام

نوشته: علیرضا

دکمه بازگشت به بالا