سکس با دختره تو چمران شیراز

سلام اسم من محمده. من بچه شیرازم توشیراز که خودتون میدونین دنیای کس هاست من رفیقام جمعه ها میریم واسه دختر بازی تو چمران و بعضی وقت ها هم بارک ازادی ما بیشتر میریم دختر بازی برای اینکه از دخترا بول بکنیم ما هیچ وقت دنبال سکس نبودیم چون تو شیراز دخترایی که میان چمران همشون جندن ما میترسیم ایدز بگیریم

خلاصه یه روز که داشتیم تو چمران قلیون میزدیم یه دختره اومد و باش خرد قلیون ما و یه کم ذغال رخت رو من بدبخت منم داشتم داد میزم که سوختم که یهو دختره دستشو انداخت دور گردنم و بوسم کرد گفت ببخشید دختره از اون جنده هاش بود منم خیلی کف شدم دیگه دختره باهامون بایه شد و نشستیم قلیون زدیم اقا ما دختره رو خر کردیم که ببریم بکونیمش حالا از بد شانسی خونه خالی بیدا نمیکردیم ساعت نزدیکای 3شب بود دیگه تقریبا کسی تو جمران نبود رفیقام هم ر فتن من موندمو و دختره و قلیون من که نمیتوستم بکشم چون خیلی کف بودم همش به این و اون اس میدادم واسه بیدا کردن خونه خالی همون موقع بود که دختره گفت دیگه دیره میخام برم منم که کف نگذاشتم بره بالاخره تصمیم گرفتم ببرمش بشت بالای یکی از ابشارا که میشد ری شیرازیا میدونن کدومشو میگم اقا ما دختره رو بردی اونجا ما هم که کف به دختره اجزه اینکه خودش لباساشو در بیاره ندادیم سریع سابورتشو در اوردم و کردمش یه بنج دقیقه ای کردمش یهو هواسم نبود ابمو رختم تو کسش

خلا صه اون شب تموم شد بعد بنج شیش ماه تو چمران بودم که دختره رو دیدم گفت که حامله شدم منم گفتم خوب سقطش کن گفت دلم نمیاد منم گفتم تو گوه میخوری گفت من بچه رو بزرگ میکنم ولی میگم بابات مرده حالا 2 سال از اون قضیه میگذره همون دختره هر جمعه بچه رو میاره چمران تا ببینمش حالا چند وقته که یه فکری تو مخمه که باهاش ازدواج کنم نمیدونم چیکار کنم دلم برای بچم میسوزه به نظر شما چیکار کنم راستی اگه دوست دارین بچمو ببینین هرجمعه من بین بیاده رو بیمارستان اردیبهشت و بیمارستان ام ار ای دارم قدم میزنم.

نوشته: محمد