سکس با شاگرد آموزشگاه
سلام به همه دوستان
اسم من رضا و الان 43سال دارم داستانی رو که مینویسم کاملا واقعی است و مربوط به 3سال پیش
من مربی آموزشگاه رانندگی بودم و مشغول کار تا اینکه یکی از شاگردان به اسم ندا که شاگرد من شده بود و متاهل هم بود پس از چند جلسه به من در واتساپ پیام داد و حال و احوال کرد این پیام ها ادامه داشت و هر روز بیشتر از قبل ابراز علاقه میکرد و من هم خودمو زده بودم به نفهمی که مثلا متوجه نمیشم تا اینکه به روز گفت میشه بعد از اینکه کارم تمام شد همدیگرو ببینیم منم گفتم باشه برای ساعت ۶ قرار گذاشتیم و رفتم دنبالش و با هم یه چرخی زدیم و حرف زدیم یه جا نگه داشته بودم که یه دفعه منو بوسید گفت دیوانه دوستت دارم میخوام با تو دوست باشم
گفتم آخه که گفت قول میدم مزاحم زندگیت نشم خلاصه منو هر کرد و گفتم باشه خلاصه یه مدتی است میداد تو واتساپ تا اینکه گفت میتونی عصری بیایی یه جا گفتم باشه عصری رفتم که گفت بیا خونه گفتم باشه رفتم خونه بعد چند مدت حسابی هم و بغل کردیم و لب گرفتیم نشستم رو کاناپه اومد و رو پاک نشست و شروع کرد بوسیدن و لب گرفتن که منم دستامو گذاشتم رو سینه هاشو و مالیدم بعد بلوز شو در آوردو شروع کردم به مالیدن سینه ها و باز کردن سوتین با یه دست دیگرم کس شو از رو شلوار می مالیدم که بلند شد شلوار شو در آورد آخ شورتش حسابی خیس خیس بود بغلش کردم و گذاشتم رو کاناپه از بالا تا پایین خوردم تا رسیدم به کوس که شورتشو در آوردم و افتادم به جونش تند تند میخوردم و چوچوله شو میمالیدم که همونجا ارضا شد و گفت حالا نوبت منه منو لخت کرد وکیر مو میخورد و قوربون صدقه میرفت منم گفتم بیا 69 بشیم که میرمو میخورد و منم کوس شو میخوردم و کونشو بعد دراز کشید و پا هاشو باز کرد میگفت فقط یواش بکن تو منم گفتم باشه و آروم آروم کردم تو و خم شدم لب گرفتم و آروم آروم تلمبه میزدم بعد حالت داگی کردم در آوردم از کوس ش داد میزد چرا در آوردی گفتم دراز میکشم بیا بشین روش خودش بالا پایین میکرد داشتم میومدم که گفتم دارم میام گفت بریز تو ایودی. دارم منم محکم بغلش کردم و ریختم تو کوشش
بعد کنار هم دراز کشیدیم و گفت دلم میخواد تو یکی با من خشن باشی و من و بزنی و دست و پا مو ببندی و اذیتتم کنی من گفتم آخه اذیت میشی که گفت دوست دارم درد بکشم و که گفتم باشه برای سری بعد هرچی دوست داری برام بگو تا انجام بدیم که خیلی خوشحال شد و گفت پس برای دفعه بعد قول دادی ها گفتم باشه
و برای دفعه بعد قرار شد خبر بده که سری بعد رو هم مینویسم****
نوشته: رضا