سکس تو استخر 🌊

خب اول بگم داستان گی هست و کسی دوست نداره نخونه:)
خودم و معرفی میکنم:
مسیح ام ۱۵ بدن روفرم و متاسفانه پشمالو ولی خب پشمام میزنم ، کون تپل و خوش فرمی دارم ، کیر هم کلفت و گوشتی و فاعل هستم بعضی اوقات هم دو طرفه .
یه چند وقتی بود که مهدی که فامیلمون میشه( البته رفیقم هم هستیم) رو داشتم رام میکردم ، هر کاری میکردم کیرشو نشون بده یا بذاره بمالمش راضی نمیشد میگفت حریم شخصی و این جور چیزا که دیگه به سختی قرار شد برای اولین بار تو عمرش کیرش و نشون بده به یه نفرم که اونم من بودم قرار شد بریم استخر و منم گفتم که میریم استخر ، میریم دستشویی و جق میزنیم اونم قبول کرد . از اونجایی هم که گفته بود تو خودش چیز میز کرده و کونش باز شده بود من دلم میخواست حسابی بکنمش. خلاصه رسید تا امروز ۵/۲۸ که رفتیم استخر . استخر سونای بخار آب سرد داشت ما رفتیم تو سونا بخار وقتی خالی شد آروم دست کشیدم رو پاهاش ، بعد آروم آروم رفتم سمت باسنش ( من تا اون موقع بدنش و ندیده بودم) هی مخالفت میکرد که اونم به زور من شل کرد ، هنو ما اونجا تنها بودیم که دست من رفت تو شرت و تو سوراخ کونش یه آه کوچیک کشید و من شروع کردم بازی بازی کردن همین طوری هی چند بار ادامه پیدا کرد که یهو اقدام کردم به لب گرفتن که یکی در و باز کرد ولی ما چون پشت در بودیم مارو ندید ما سریع بساط و جمع کردیم . خلاصه رفتیم دستشویی از اونجایی که قرار بود جق بزنیم همه چی عوض شد کشیدم پایین و اونم کشید پایین تازه دیدم چه بهشتیه ( بدن سفید چاق ممه های گنده و تو دست برو و کون تپل خوش فرم با یه کیر کوچولو موچولو)
شروع کردم ممه هاش و خوردن گفتم برگرد که کونت و بخورم گفت نه ، گفتم لب گفت نه گفت میدم گفتم باشه هرچی تف زدیم جواب نداد ، رفتم بیرون از تو روشویی یه مشت مایه برداشتم اومدم کیر خودم و کون اون و حسابی نرم کردم اومدم بکنم توش که دردش اومد و اونم حق داشت چون پوزیشن بدی گرفته بود و نمیتونست راحت باشه و آه و ناله کنه
گفتم ایراد نداره لاپایی زدم و در کنارش با ممه هاش بازی میکردم و اونم حسابی در گوش من که بغل لباش بود اه و ناله اروم میکرد من ارضا شدم ولی اون نشد ، چسبوندمش به دیوار ممه هاش میمالوندم هی اه و ناله میکردم دمه گوشش آروم اونم جق میزد ،تا خودمون و شستیم‌ و رفتیم تو آب یه نیم ساعتی گذشت خواستیم برگردیم داشتیم دوش آخر و میگرفتیم که من رفتم باهاش زیر یه دوش دیگه حسابی رام شده بود و کسی که بدش میومد عاشق این کارا شده بود ، دوباره چسبوندمش به دیوار شامپو برداشتم و نرم کردم و لاپایی زدن ، در حین عملیات بودیم و داشتیم جفتمون ارضا میشدم که یهو یه پسر ۱۴ ساله پرده رو زد کنار و من و مهدی و در حالت سکس لاپایی که من داشتم مهدی و میکردم و اون داشت لذت میبرد و ممه هاش تو دستام بود دید و گفت ببخشید و رفت ماهم کلی خندیدیم بعدش پسره بیرون جلو من و گرفت و گفت که داشتید چیکار میکردید منم جمعش کردم.)
امیدوارم دوست داشته باشید و این لحظه رو برا همتون آرزو میکنم:)

نوشته: masih

دکمه بازگشت به بالا