سکس من و مهوش
چند وقت پیش در مغازه بودم که یه خانم با یه بچه کوچیک اومدن برای خرید (بچه خودش نبود بچه مال خواهرش بود که اورده بود براش کلاه بخره)طبق معمول که سعی میکردم به اکثر زن ها شماره بدم روی یه کارت شمارم نوشتم و همراه قبض پوز بهش دادم باور نمیکردم که زنگ بزنه اما شب پیام داد و دوستی ما شروع شد چند ماهی تلفنی و با چت حرف میزدیم چون متاهل بود قرار نمیزاشت فقط گاهی به بهانه خرید میومد مغازه من و چند دقیقه ای همدیگرو میدیدم بعصی وقتا هم من بعد بستن مغازه میرفتم توی کوچه اونا و اونم میومد بیرون و همدیگرو از دور میدیدم بالاخره چند بار با ماشین رسوندم خونش و هرجا میخواست بره میگفت بیا دنبالم همیشه میگفت منم سعی میکردم زیاد از سکس و این چیزا نگم و خودم سیر نشون بدم یه بار که با دوستام رفتم تفریح و داشتم با مهوش حرف میزدم گفتم جات خالیه و بدون تو خوب نیست که گفت تو کی گفتی که من نیومدم از همونجا دیگه حرف ای ما کلا فرق کرد و رفتیم تو فاز دیگه تا چند روز پیش برنامه چیدیم که با هم بریم باغ یکی از دوستام وقتی رفتم دنبالش یه لباس خوشکل پوشیده بود شال سفید موهای زرد یه کت لی ابی کوتاه که جلوش خز داشت و یه شلوار لی مشکی کفش بندی مشکی که به خوبی سفیدی پاهاش معلوم بود لاک قرمز روی انگشت پاش دل آدم میبر سوار ماشین شد و رفتیم توی باغ بهش گفتم مشروب میخوری گفت من تا الان نخوردم آتیش کردم و شروع کردم کباب زدن و صدای صبط ماشین بلند کردم و مهوش گه گاهی همراه آهنگ ها میرقصید و منم مشروب میخوردم و کباب میزدم بهش گفتم بیا یکم بخور هر جور شد به زور دو پیک بهش دادم که دیدم داره بلند میخنده و هورا میکشه میگفت نمیدونم چمه سرم گیج شده و براش توصیح دادم که این حال مستیه گفت ای ول عجب چیزیه پسر یه چشمک زد و باز خندید من بلند شدم و دوتا پیک ریختم و با هم خوردیم و دستش و گرفتم و گفتم بیا برقصیم کلی رقصیدیم و شوخی کردیم و توی رقصیدن کلی بوسیدمش کباب ها رو برداشتیم و بدون نون سر سیخ خوردیم خیلی خوشمزه شده بود و خیلی حال میداد با هم یه پیک دیگه مشروب زدیم و دیگه جمعش کردم آخه ترسیدم مهوش حالش بد بشه و آوردمش توی ساختمان ساختمان کوچیک بود یه سالن و یه آشپزخانه و حمام و دسشویی تلوزیون و رو شن کردم و گفتم میای فیلم سکسی ببینیم گوشیم و به تلوزیون وصل کردم و فیلم های سکسی آوردم با نگاه کردن به فیلم ها خیلی حشری میشد مخصوصا وقتی اون کیر سیاها که تا ته میکردن تو کص میگفت باورم نمیشه یه کیر اینقدری لباسش و آروم آروم در آوردم و سینه های سفید و سفت ش ر ا ماساژ میدادم یه فیلم سکس بو د که با ماساژ بود وقتی نگاه کرد خیلی خوشش اومد و گفت منم میخوام گفتم باشه بلندش کردم و کامل لخت شد و گفتم روی میز دراز بکش و روعن زیتون برداشتم برای اینکه مثل فیلمه بشه یه حوله انداختم روی کونش و شروع کردم کمرش و ماساژ دادن پشت گردنش و از بغل دست میکردم و ممه هاش و فشار میدادم بعد رفتم سراع پاهاش رون توپولی و سفیدی داشت حسابی چربش کردم ساق پاهاش و کف پاهاش و چرب کردم و ماساژ دادم بعد گفتم برگرد و حوله انداختم روی کصش و سینه های سفیدش که مثل انار سفت شده بود رو چرب کردم روی گردنش شکمش و نافش و حسابی ماساژ دادم آروم آروم دستم بدم زیر حوله و روی مثانه رو ماساژ دادم و کم کم دستم و به چو چولش نزدیک کردم وقتی میخواستم به چوچولش دست بزنم صورتش و نگاه کردم ببینم چکار میکنه وقتی دستم به چو چولش خورد چشماش و بست فهمیدم خوشش اومده دستم و بیشتر چرب کردم و هر بار بیشتر انگشتم و بردم جلو و توی شیار کصش کشیدم که دیگه صداش بلند شد و آه و اوه میکرد حولرو برداشتم و کص تمیز و تپل و خوش فرمشو چرب کردم دستم و بین شیار کصش تا سوراخ کونش میکشیدم و با کصش ور میرفتم پاهاش و باز کرد و من در حین ماساژ دادن کصش گاهی چنگ میزدم به کصش که یهو یه سیلی کوچولو زدم روی کصش خیلی خوش اومد و گفت بیشتر بزن من هم ماساژ میدادم و چنک میزدم و گاهی سیلی به کصش میزدم یه دستم هم روی سینش بود و سینش و چنگ میزدم اینقدر این کارو کردم که با دستاش مچ دستم و گرفت و پاهاش و به هم فشار دارد دست من هم روی کصش بین پاش بود و اون یکی دستم هم روی سینش که ارضا شد خیسی کوصش رو با دستم حس میکردم کمی که آروم شد خودم هم لباسم و در آوردم و کنارش دراز کشیدم و موهاش و با دستم ناز میکردم و پرسیدم چی شد گفت اولین بار بود که یکی این کارو باهام میکرد و خیلی لدت بردم روش دراز کشیدم و لباش و بوسیدم و حسابی از خجالت لب همدیگه در اومدیم لب هاش طعم باحالی داشت مثل عسل گرم شده و پاین تر رفتم و سینه هاش و لیس زدم نوک سینه هاش و با لبم میگرفتم و میکشیدم و کمی که دردش میومد رها میکردم رفتم سراغ نافش و نافش رو خوردم تو بعد پهلو هاش و بوسیدم و گاز کوچولو از پهلوش گرفتم که دیدم انگار خوشش میاد پس بیشتر لیس زدم و بیشتر گاز گرفتم میگفت مثل قلقلک دادنه اما از داخل شکم دیدم خیلی بهش حال میده حسابی پهلو ش خوردم و کلی خندید کصش خیس شده بود و یکم شیری رنگ بود شاید اگر مست نبودم نمیتونستم بخورم اما وقتی زبون زدم دیدم بدک نیست و افتادم به جونش هرچی مهوش بیشتر خوشش میومد من بیشتر حشری میشدم و بیشتر میخوردم حسابی براش خوردم و کلی حال کردیم دیگه کیرم داشت منفجر میشد و بی صبرانه برای کصش له له میزد بین پاهاش نشستم و پاهاش و توی سینش جمع کردم که کص سفید و تپل خیس جلوم بود که فقط با نگاه کردن داشت آبم میومد کیرم و گرفتم و بین خط کصش بالا و پایین کشیدم و حسابی صدای آه و اوهش بلند شد و آروم آروم کردم داخل کصش کصش داغ خیس و تنگ بود اینقدر تنگ که به کیرم فشار میومد ولی وقتی چند بار تلمبه زدم جا باز کرد و بهتر شد پاهاش و روی ساعدم گرفته بودم و تلمبه میزدم که گفتم من میخوام ارصا بشم گفت بریز روی شکمم موقع ارصا شدن اینقدر حشری بودم که آب زیادی ار بدنم خارج شد این اولین بار بود که اینقدر آب از بدنم خارج میشد و چنان فشاری داشت کع یکی دو قطره تا زیر گلو ش بالای سینش پاشش داشت بعد با دستمال کاغذی تمیزش کردم و دراز کشیدم روی بدنش و سرم و گزاشتم روی سینش مهوش هم با موهام بازی میکرد و من هم با نوک سینه هاش که دوباره دیدم کیرم بلند شد گفتم مهوش من دوباره میخوام اشکال نداره دهنش و کج کرد و با اشاره گفت نه اشکال نداره بلند شدیم و دوتای رفتیم حموم و سکس دوم و زیر دوش انجام دادم اما مثل بار اول بهمون نچسبید و آب کمتری هم از من اومد بعد لباس پوشیدیم و باغ و مرتب کردیم و زدیم بیرون بین مسیر براش باقلا گرفتم و از سوپری کای چیپس و چیزای دیگه خریدم و رسونمش خونه امیدوارم بتونیم با هم سکس های زیادی داشته باشیم
نوشته: حسام