سکس یا عشق – ۶
سکس یا عشق – ۵
با صدای زنگ گوشیم از خواب پریدم . نمی دونستم کجاست . گیج شده بودم از جام بلند شدم همه جام درد می کرد موهام هنوز خیس بود . صدای زنگ قطع شد و بعد از 1 دقیقه بازم شروع کرد به سروصدا کردن پاشدم از کیفم شروع کردم به گشتن فهمیدم تو آشپزخونه است دویدم سمت گوشیم .
جانم ؟
خانومی بیدارت کردم ؟
سلام .
سلام خوبی؟
نه تموم بدنم درد می کنه کجایی فرید . بیاخونه لازمت دارم .
صداش نگران شد : چی شده دلنارم ؟
چیز مهمی نیست . چون لخت بودم و خیس سردم شده . دلم برات تنگ شده .
نمی تونم مرخصی بگیرم کارا خیلی زیاده بخصوص که تو نیستی اما سعی می کنم زودتر بیام
باشه عزیزم
بوس بده
بووووووووووووووووووووووووس
آی قربون اون لبای قشنگت
…
ارتباط که قطع شد ساعت گوشیمو نگاه کردم 10 صبح نشون می داد . ای خدا الان من چیکار کنم تا ساعت 1 بیاد .
خودمو نگاه کردم خنده ام گرفت . لخت مادر زاد تو آشپزخونه تکیه زده بودم به میز ناهارخوری . یاد مادر شوهرم افتادم اگه بفهمه این جوری تو آشپزخونه اش ایستادم پوست سرمو می کنه . باخنده رفتم تو اتاق و از لباسام یه بلوز و شلوار انتخاب کردم تا بلکه گرمم بشه و یه کم حالم سرجاش بیاد . بقیه لباسامو با لباس چرک های فرید گذاشتم تو لباسشویی و مشغول خشک کردن موهام شدم . بد حالت گرفته بود . اتاق رو مرتب کردم و جارو برقی کشیدم و خلاصه کدبانویی هامو به خرج گذاشتم . گوشیمو برداشتمو شماره فرید رو گرفتم و بهش گفتم که از بیرون پیتزا بگیره ناهار چیزی تو خونه نداریم .
رفتم پای ماهواره و چندتا کانال پایین و بالا کردم تا فرید برگشت . دروکه باز کرد از تو حیاط دادش بلند شد دلنار جون . زن خودم ؟ دویدم درو براش باز کردم داشت از پله ها می اومد بالا پریدم تو بغلشو یه لب اساسی ازهم گرفتیم . نایلون پیتزا رو از دستش گرفتم و با اون یکی دستم دستشو گرفتم کشیدم دنبال خودم . سرووضعم خیلی نامرتب بود و خودم خجالت می کشیدم . فرید با یه عشق خاصی داشت نگام می کرد و محبت تو چشاش وجودمو گرم می کرد . گفت بیا تو بغلم بشین . رفتم رو زانوهاش نشستم و دستمو حلقه کردم دور گردنش . لباسمو زد بالا سوتین که تنم نبود سینه ام نوک زده بود . یه قاچ از پیتزا رو برداشت و کشید رو سینه ام . گرمای پیتزا یه حس خوبی بهم داد . تو چشام نگاه می کرد و می کشید رو سینه ام . گفتم دیونه شدی ؟ گفت اره دیونه ام دیونه این سینه های تو که همیشه نوکش سیخه . گفتم تو رو که می بینم سیخ می شه .
پیتزا رو گذاشت رو میز و سینه امو گرفت تو دهنش . منم شروع کردم به نوازش موهای سرش . و با دستم اون یکی سینه امو می مالیدم . دستمو زد کنار و خودش مالیدن رو به عهده گرفت . کسم رو پاهای داغش بود و خیس کرده بودم . سینه امو از تو دهنش در آوردو گفت به به تا حالا سینه پیتزا نخورده بودم . قاچ پیتزا رو گرفت جلو دهنم یه گاز ازش گرفتم و بقیه اشو خودش خورد . هردومون صبحونه نخورده بودیم و گرسنه بودیم همه اشو خوردیم .
همزمان با ناهار خوردن و سینه مالوندن من یه حالی هم کردیم . خواستم میز رو جمع کنم که دستمو کشید و گفت بزار برای بعد خیلی خسته بیا بریم بخوابیم . گفتم تو برو منم الان میام . وقتی رفتم تو اتاق طاق باز خوابیده بود و ساعد دستشو گذاشته بود رو چشاش . باهاشو جمع کرده بود کیرش خواب خواب بود . رفتم کنارش . دستمو کشیدم رو کیرش و گونه اشو بوسیدم . خوابش برده بود . دستشو از رو چشاش برداشت و با چشای نیمه باز و مست خواب نگام کرد .
لباشو بوسیدم و چرخید طرفم تا جا برای منم بازشه . دستمو گذاشتم رو بازوشو با اون یکی دستم سینه اشو می مالیدم . تا خوابش برد و منم خوابیدم .
فرید خیلی خوابش سبکه . شوهر خواهرم صداش کرده بود و بیدار شده بود وقتی از بلند شد و از رو من رد شد تا از تخت بره پایین بیدار شدم گفتم کجا داری می ری ؟ هنوز که زوده . گفت داداشم صدام زده ببینم چی کارم داره . رفت پشت پنجره و باهم حرف زدن . منم دمرو خوابیده بودم رو تخت وقتی فرید از پشت پنجره اومد کنار . اومد کنارمو رو تخت نشستو یه دستشو گذاشت رو پشتم . خیلی خوشم اومد و بهش گفتم که برام بماله . اونم خوشش اومده بود تا رفتنش 1 ساعت وقت داشتیم . اومد رو کونم نشست کیرشو تنظیم کرد بین کونم و دستاشو گذاشت رو پشتم و ماساژ می داد . محکم و گرم . یه کم که از رو لباس مالید . بلوزم رو زد بالا از گردنم در آورد . دستشو دایره ای می کشید رو پشتم خیلی نرم و اروم پوستمو لمس می کرد . شونه هامو می مالید و وقتی می رسید به پهلوم دستشو می زد به سینه هام که از زیر بغلم پریده بودن بیرون . بعد خم شد روم شروع کرد به بوسیدن پشتم از پشت گردنم می رفت تا نزدیک کمرم . دستاشم گذاشت بود زیر سینه هام . خیلی خوب این کارو می کرد و آب کسم سرازیر شده بود و همه تنم داغ شده بود با صدایی که خفه شده بود گفتم فرید جون ادامه بده . دوستت دارم . کیرش کم کم داشت وسط کونم راست می شد . شرت شلوارمو تا زانوم کشید پایین و منم چشامو بستم می دونستم می خواد منو بکنه با اون کیر بزرگ و کلفتش . شرت و شلوار خودشو که درآورد گرمای تنشو بیشتر حس کردم . یه کم پاهام رو از هم باز کرد و کیرش رو گذاشت دم کسم با سر کیرش یه کم کشید وسط لبای کسم و با آب کس خیسش می کرد . گفتم فرید زود باش دیرت می شه ها . گفت صبرکن خودت که بهم لب ندادی دارم با کیرم از لب کست لب می گیرم .
اینو با خنده گفت و منم همراش خندیدم که یهو سرکیرش رفت تو کسم و خنده ام به جیغ تبدیل شد . با پاهاش پامو بست و خوابید روم کامل . سرشو گذاشت رو سرم طوری که گونه اش رو گونه ام بود . خیلی درد داشتم اما شهوتم بیشتر بود گفتم فرید تکون نخور . گفت می دونم درد داری اما اینجوری واسه من خیلی حال می ده .
گفتم همه تنم برات همه چیزم فدات . اروم شروع کرد به کمر زدن . چون تو این حالت کسم تنگ تر شده بود و دستشو گذاشته بود زیر سینه ام خیلی زودتر از همیشه ارضا شد . نفساش تند وتندتر می شد و داغی ابش ریخت تو کسم . منم همراش آه آه می کردم . دیگه کمر نزد و کیرشو تو کسم نگه داشت . و بی حرکت خوابید روم . گفت خانومی باید برم .
گفتم دلم می خواد روم بخوابی . یه کم دیگه خوابید روم و چون رئیس شرکت برادرشه . دیر رفتن و اومدنش مهم نبود . یه کم دیرتر از همیشه رفت و منو لخت تو خونه اش تنها گذاشت .
دوستان اگه عجله ای می نویسم برای اینه که عجله ای این کارا رو می کردیم و خاطره ام همین جوری که می گم بود .
سکس یا عشق – ۷