شب اول

منتظرش بودم یکی از دوسنان قدیمی معرفی کرده بود مدتی بود از شوهرش جدا شده بود و من هم بعلت تنهایی به یک هم صحبت نیاز داشتم
چند بار با هم چت کرده بودیم و یک هفته ای تلفنی حرف میزدیم
خیلی زود صمیمی شدیم و حالا منتظرش بودم شب بود از آپارتمان که بیرون آمد جلوش بودم دست دادیم و روبوسی دوستانه ای کردیم سوار ماشینش شدم و دوری زدیم گوشه ای خلوت پارک کردیم و مشغول حرف زدن شدیم
بسمت هم برگشته بودیم و با لذت بهم نگاه میکردیم دستش را به بازو شانه و سینه هایم کشید و از سفتی بدنم تعریف کرد
دو سالی بود هیچ رابطه ای نداشتم چون اصلا اهل برقراری رابطه نبودم شاید هم اطمینان نمیکردم از حرکت دستش لذت میبردم و کمی تحریک شدم شوخی میکردیم و حرف میزدیم یادم نیست ولی فکر کنم چند باری همو بوسیدیم خیلی ظریف بود و خوشبو مرتب میخندید صدایش و خنده هایش مکمل هم بودن و زیبا
دستش را روی رونم میکشید کنجکاو بود و دستش را به سمت بالا و بین رونم میبرد تا از وضعیت کیرم به حالم پی ببرد چند باری کیرم را لمس کرد و من کمی خجالت کشیدم چون سفت شده بود ولی خیلی بزرگ نشده بود هر دو تشنه بودیم ولی من خجالت میکشیدم پیشنهاد داد و من شلوارم را باز کردم دستش را داخل برد و کیرم را کمی فشار داد و از داخل درآورد گیج بودم و تشنه و البته علی رقم دودی بودن شیشه ترس دیده شدن بینهایت لذت میبردم باز پیشنهاد داد و من درحال پرواز
هیچ وقت همچین تجربه ای نداشتم داغی و خیسی دهانش منو به آسمان میبرد بینهایت لذت بخش بود من تشنه بودم و اون از من تشنه تر دلم میخواست ساعتها ادامه داشت ولی خطرناک بود و تمرکز کامل نداشتیم
باید میرفت مادرش منتظر بود مثل اینکه سالها همو میشناختیم هیچ حس قریبی نداشتم
منو کنار ماشینم پیاده کرد

نوشته: رضا

دکمه بازگشت به بالا