شب دوم
سلام دوستان این ادامه داستان شب اول هست
این یه داستان گی هست
بالاخره اون شب تموم شد و منو بابک دوبار دیگه همو دیدیم و من براش تو ماشین ساک میزدم تا اینکه قرار شد باهاش برم مکان ولی قول داده بود کاری نکنه فقط در همون حد ساک و… اینا باشه
قرار گذاشته بودیم برا غروب و منم به خودم رسیدم و شیو و روغن و … و رفتم سر قرار سوار ماشینش شدم و حرکت کردیم مکانش همخونه زکی از دوستاش بود که رفتیم سمت محل کار دوستش تا ازش کلید بگیره خلاصه رسیدیم و یه مرد میانسال حدود 45 سال از ی ساختمون شیک اومد بیرون و جلو در شاگرد ایستاد سلام احوالپرسی کرد و کلید رو داد به بابک و یه نیشخندی هم رو لبش بود معلوم بود میدونه جریان چیه
خلاصه حرکت کردیم باهم رسیدیم به مکان خونه حسابی شیک و تو منطقه های بالای شهر بود وارد شدیم
منم از قبل زیر لباسم شورت لامبادا پوشیده بودم و دوست داشتم زودتر بابک کونمو تو اون ببینه رفتم تو اتاق و گفتم صدات زدم بیا رفتم تو اتاق لخت شدم و روی تخت پوزیشن داگی گرفتم و بابک رو صدا زدم اونم زود اومد تو اتاق و گفت جوووون عجب کونیییی منم برگشته بودم و نگاهش میکردم کلی ذوق کردم اومد جلو کونمو گرفت تو دستاش عاشق این بودم دستاش بزرگ و مردونه بود یه اسپنک محکم زد رو کونمو یه گاز محکم گرفت شروع کرد لخت شدن منم چرخیدم سمتشو معلوم بود حسابی داغ کرده و داغه داغه با خشونت کیرشو کرد تو دهنم و یه اهه کشید شروع کرد تلمبه زدن وحشی میزد تو دهنم داشتم اوق اوق میزدم که کمتر فرو کرد تو دهنم منم که حسابی داشتم از این لذت میبردم که اینجوری یه مرد برام سیخ کرده یه قوس انداختم تو کمرمو کونم بیشتر ببینه اونم نامردی نکرد چنتا اسپنک محکم رو کونم زد کیرشو از دهنم در اوردم گفتم اییییی درد گرفت با یه نازی و عشوه ای گفتم که خودم جا خوردم همین برا بابک بس بود تیر خلاص بخوره بهش
صورتمو گرفت تو دستش محکم شروع کرد خوردن لبام با ولع حسابی زبونشو تو دهنم برده بود میچرخوند ازم جدا شد یه نگاهم کرد و باز لبامو گررفت به دندون جدا شد گفت دهنتو باز کن منم مثل موش تو دستش باز کردم آب دهنش رو انداخت تو دهنم اومدم اعتراض کنم کیرشو کرد تو دهنم گفت ساکت جنده کوچولو میخام دهنتو بگام و باز تلمبه زدن شدید دیگه دستم اومد بود کلاهک کیرش تو دهنم منقبض میشد وقتش یکم گلومو باز تر کردم عمیق رفت تو دهنم اه بلنددد کشید و ابشو ریخت تو دهنم و نگه داشت منم قورتش دادم اونم مثل کسی که تیر خورده افتاد کنارم منم کنارش دراز کشیدم دست رو عضلاتش میکشیدم یکم که گذشت بلند شد و یه سیگار روشن کرد منم نگاهش میکردم اخرای سیگارش بود یه کام عمیق گرفت و اومد سمتم نشست جلوموخم شد رو گردنمو خوردن گردنم دستشو برده بود زیر کمرمو لپ کونمو میکشید از گردن اومد رو سینه هام و رو شکمم خیلی حس خوبی داشتم انگار از داخل داشتم تحریک میشدم بهم گفت بیا بکنمت تا تو هم ارضا شی من رد کردم گفتم نه نمیخام اونم گفت من دوست ندارم ناراحت بشی هرچند تو دلم دوست داشتم بچرخونتم و زوری هم شده بکنتم دوس داشتم اون زور بگه ولی خب نکرد منم رغبت نکردم بلند شدیم بریم بیرون تو پذیرایی دیدم خندید گفت کونت جا دندونم روش مونده منم سریع برگشتم تو اینه اتاق نگاه کردم دیدم کبود شده اومد پشتم وایساد خندیدن گفتم کثافت ببین چیکار کردی باز خندید گفت درستش میکنم الان پشتم نشست و روی اون لپ کونمو گازز محکم گرفت داد زدم ایی وحشی ولی از اونجایی که زور داشت نگهم داشت برق از سرم پرید سرشو کرد لای کونمو یه زبون اساسی به سوراخم کشید و شروع کرد خوردنش تو فضا بودم که گوشیش زنگ خورد و مجبور شدیم بریم من اومدم خونه و اونم رفت تا سه چهار روزی خبری ازش نبود تا اینکه دیدم تو اینستا اون رفیقش که کلید گرفتیم ازش دایرکت داده چطوری جیگر منم فهمیدم بابک منو میخاد پاس بده صدتا فحش به بابک دادم و بلاکش کردم
ادامه دارد…
نوشته: Tity koon