قاتلین پیرزن

چند روز پیش یکی زنگ زد و بعد از کلی کسشعر که جناب شیطان میدونم خودتون همه جا حضور دارید ولی میخوایم بیایم خدمتتون وقت مشاوره گرفت! وقتی اومدن دیدم دو تا برادر رو آورده یکیشون 18 ساله است که امسال کنکور قبول شده و رفته دانشگاه روبروی دانشگاه یه مغازه بزرگ خالی بوده به داداشش گفته اومده اونجا رو گرفته کافه راه انداخته اما صاحب مغازه یه پیرزن فضول و بیشعوره که هر روز میاد تو کافه به پسر دخترا گیر میده این کارا عاقبت نداره به دختر مردم چیکار داری یا سر میز اکیپ ها میشینه و سوال جوابشون میکنه و زر میزنه و خلاصه مزاحم همس!! چند بار سعی میکنن دکش کنن ولی نمیره! کافه چند تا دوربین داشته که پیرزن از طریق موبایل بهشون دسترسی داشته یه بار داداش بزرگه مخ میزنه و میخواسته تو تایم تعطیلی ببره زیر زمین بکنه که گوشیش زنگ میخوره پیرزنه میگه اون دخترو بفرست بره!! چند روز بعد مستاجر قبلی میاد و تعریف میکنه وقتی اونجا بنگاه بوده هم هر روز پیرزنه میومده فضولی میکرده میفته اینا زوج جوونن ازشون حق بنگاه نگیرید! یا کم بگیرید! این خونه رو به اینا ندید یا زیر قیمت به اونا بدین! پشت میزها می نشسته و مشتری رو سوال جواب می کرده! و سر همین فضولیاش اینا تخلیه کردن رفتن!! داداشا بسیار شاکی بودن که یهو سر کله پسر پیرزنه که از زندان آزاد شده پیدا میشه پیرزنه میارتش میگه این از امروز مدیر کافه است!! اینا شاکی میشن که ما اینجا رو اجاره کردیم و خودمون ادارش میکنیم! پسر تو رو نمیخوایم! پیرزنه میگه اینجا مال منه داداش بزرگه هم با پرخاش میگه یک سال قرارداد داریم! هیچ جا هم نمیریم پسر کونیتم راه نمیدیم! و دکشون میکنن! پسره چون لات بوده دم در کافه تو پیاده رو وای میساده و دختر پسرا رو دک میکرده! و نمیزاشته بیان تو به پلیس زنگ میزنن وقتی میان میگه من دارم امر به معروف و نهی از منکر میکنم و جلوی فساد رو میگیرم! اونا میرن! خلاصه مونده بودن چه غلطی بکنن به فکرشون رسید یه موتوری کرایه کنن پیرزنو زیر کنه که پاش بشکنه و نتونه هر روز بیاد کافه! فقط میترسن طرف حرفه ای نباشه بزنه پیرزنو بکشه پسره لات انحصار وراثت کنه کافه رو از دستشون بگیره!! و ازم پرسیدن کسیو میشناسم؟؟ جواب دادم شما یکبارم منو برای قهوه به کافتون دعوت نکردید بعد امروز که به مشکل خوردید به سراغ من اومدید؟؟ ( این جمله سالها تو گلوم گیر کرده بود بالاخره موفق شدم مصرفش کنم!!!) بیچاره ها هاج و واج مونده بودن در ادامه بهشون گفتم بیرون کافه هم دوربین دارین؟ گفت نه! گفتم اولا معرفیتون میکنم به یه کسی که کارشون دوربین است فیلم یک هفته رو ضبط میکنه می اندازه روی لوپ (تکرار) یعنی یه یکشنبه صبح تا شب ضبط میکنه بعد تمام یکشنبه های سال همون فیلم پخش میکنه! دوما اینو بفهمید که اشتباه بزرگی کردید! کافه یا رستورانو یکساله گرفتن خریته! تو میای آبادش میکنی اینجا رو سر یکسال بیرونت میکنه خودش میاد کافه میزنه همینجا و مشتری هایی که با زحمت جمع کردی رو یکجا صاحب میشه یعنی ضرر رو تو میدی به سود دهی که رسید اون میاد لقمه حاضرو میخوره!! فردا که پسره اومد میرید بیرون باهاش حرف میزنید مهم نیست چی بگید بعدش میرید کلانتری ادعا میکنید که پسره خلافکار از زندان آزاد شده و هر روز میاد مشتری دک میکنه پلیس هم اومده بهشون گفته هدفم امر به معروفه ولی حرف اصلیش اینه کاری به اجاره ای که به ننه هاف هافوم میدین ندارم! باید ماهی 14 تومن هم به من بدین وگرنه نمیزارم کاسبی کنید! باج میخواد! با بهانه امر به معروف هم پلیسو گول میزنه! اگر طرف آدم حسابی باشه یارو رو چک میکنه بفهمه سابقه داره احضارش میکنن چون سابقه داره بهش اخطار میدن! اگر نکردن هفته بعد دوباره برید شاید شیفت یکی دیگه باشه اینام این کارو کردن و نتیجه خیلی بهتر از اونی که فکر میکردن شد! ظاهرا آقا لاته محکومیت قبلیشم به خاطر همین خفت گیری بوده افسر نگهبان گفته حتما پرونده تشکیل بدم بفرستم دادگاه اینام گفتن آره! حالا پیرزنه اومده التماس که از پسرم بگذارید! بهم زنگ زد گفتم سه تا شرط براش میزارید!! یک دوربینا قطع بشه! دو دیگه هرگز پاشو اونجا نزاره اول ماه به اول ماه اجارشو میریزین به حسابش ولی نمیخواید ریخت خودش و پسر کونیشو ببینید! سه قرار دادو باید بکنه 5 ساله با حق فسخ با مستاجر! عصری زنگ زد و گفت با پیرزنه رفتن محل جدید مستاجر قبلی که بنگاهی داشته اونم نه تنها از حرصش قراردادی نوشته که خوار پیرزنه رو بگاد! حق تحریر هم ازشون نگرفته گفته به جاش شیرینی با بچه های بنگاه میایم کافه تون!!میخوان بیرون کردن پیرزنه رو جشن بگیرن! مارو هم دعوت کرد که به دلیل مشغله نمیتونم برم!! خلاصه که خیرمون به همه میرسه حالا باز الکی بهم بگین مردم آزار!!!

دکمه بازگشت به بالا