لذت بی حد قبل از کلاس ریاضی

سلام…داستانی ک ارسال میکنم کاملا واقعی است و من عقده ای نیستم ک دروغ بگم… من ارسلان۲۰ساله از یزد هستم… من کلاس سوم راهنمایی بودم ک ب علت سرماخوردگی در مدرسه مدیر گفت زنگ تفریح هوا سرده داخل کلاس بمون…تا حالت بدتر نشه… یکی از دوستام دستش شکسته بود و اون هم پیش من موند… دو سه روز باهم تو کلاس تنهای بودیم… تا اینکه حرفای سکسی بینمون شدت گرفت… منم ک خیلی حشری بودم…و داغ داغ… آروم آروم تحریکش کردم… خیلی خوشگل بود اما هیکل لاغری داشت…وکیر پر از پشم… یه روز ک مدرسه مراسم بود سر صف ما بالا بودیم تنها تو کلاس…نزدیکش شدم…دستم رو بردم رو کیرش…خواست فرار کنه که گفتم نترس…بیا لذت ببریم…آروم اروم کیرش رد مالیدم و بزرگ شد…زیپ شلوار رو باز کردم…کیر رو آوردم بیرو از لای شرت و شلوارش…تف انداختم کف دستم و تند تند واسش جق زدم نزاشتم آبش بیاد…خیلی داغ بودیم…شلوارشو در آوردم…خوابوندمش رو میزم…کونش اوردم بالا…بازبون روی سوراخ کونش کشیدم و مک میزدم…قلقلکش میومد و میخندید…و همینطور آب از کیرش میومد…کیرم ک شق بود رو یا تف خیس کردم…وای چ لذتی بود…کمرم داشت موج میزد…سرکیرم رو گذاشتم رو سوراخش و فشار دادم…رفت تو…هی عقب جلو کردم…اه اه میکرد…و من ب موهاش چنگ میزدم…نزدیک دو دقیقه تلمبه زدم…داشت آبم میومد…کیرم در اوردم…چنان با انگشت شصتم میکردم تو کونش ک از درد عضلاتش کونش رو سفت میکرد…نشستم رو میز گذتشتمش رو پام و مالیدم لای لامبه های کونش…میخندید…یهو حرصی شدم کیرم کردم تو کونش و دیوانه وار تلمبه میزدم…خیس عرق بودیم…آبم با شدت هرچه تمام تر ریختم توی کونش…زن گ خورده بود…با اضطراب و استرس کیرمو خشک کردم…لباسامون رو پوشیدم و رفتیم سرکلاس ریاضی… جقتون به شادی…بای

نوشته: ارسلان

دکمه بازگشت به بالا