لذت و ترس
مثل برق از تخت پریدم پایین صدای آیفون بود !
بزارید از غافل گیری دفعه قبل شروع کنم حدود شش ماه پیش.
خونه خالی شده بود و طنینو اورده بودم که حسابی عشق و حال کنیم بعد کلی لب و بوس و خوردن هم یهو به سرم زد برم سراغ کون تنگ خوشگل و ژله ایش.
کرمو برداشتم و نوک انگشتامو چرب کردم .انگشت اولو یواش فرو کردم و آه و نالش درومد ادامه دادم و یواش یواش انگشت دومو کردم تو دیگه بدجور داشت دردش میومد و باسنشو میکشید جلو و مدام عضلاتشو سفت میکرد. کیرم که بدجور تو کف این کون تیکه بود حسابی شق شده بود آمادش کردم و پشت کونش تنظیم کردم که یهو موبایلم زنگ خورد. خواهرم پشت خط بود با وحشتناک ترین جمله ممکن واسه پسری که چش خونواده رو دور دیده و دختر آورده
-ما داریم میایم اونجا
-اااا ! اا الان کجایین ؟
-سر خیابون یکی دو دقیقه دیگه میرسیم ناهار خوردی یا بگیریم ازین بیرون بره برات ؟
ناهار ! آره خودشه تنها راه خریدن چند دقیقه وقت و فراری دادن طنین همین بود.
-نه بگیرین
-باشه خدافظ
گوشی قطع شد و منو طنین که لخت مادر زاد بودیم سریع لباسامونو پوشیدیم از شدت استرس دستام میلرزید مدام التماس میکردم
طنین تو رو خدا زود باش
-طنین بجنب الانه که به گا بریم
طفلکی جوراباشو هم نتونست بپوشه برداشت و با خودش برد. خلاصه که آخرین باری که آورده بودمش خونه تا چند وقت تاثیر بدی روی جفتمون گذاشته بود مخصوصا روی طنین .
خودش هر بار یادش میفتاد میگفت : حس جنده ها بهم دست داده بود که فرار میکنن بدترین روز زندگیم بود .
واقعا هم بدترین روز بود با خودمون عهد کرده بودیم دیگه دور خونه خالی و عشق و حال دو نفره رو خط بکشیم بگذریم …
چند وقت گذشت دیگه یواش یواش حشریت به بشریتمون غلبه کرد و استرس اون روز و قولی که به خودمون داده بودیم و داشتیم فراموش میکردیم فراموش که نه ولی انگار همه چی بعد از اولین لب و بوس ور رفتن به هم عوض میشه .
تا قبل از بار اول بیشتر کنجکاوی بود .
مثلا لب گرفتن چ حسی داره چیه که تو فیلما هی زرت و زرت لب میگیرن یا حتی چیزای بدتر ولی بعد از اولین بار دیگه مث کراک و شیشه معتادت میکنه دوس داری بازم لباشو بخوری و حال کنی ٬ با سینش بازی کنی نوکشو بزاری دهنتو بمکی اونم آروم تو گوشت آه بکشه و تو حشری تر شی ٬ عاشق این بود که گوششو بمکم و بلیسم .خب منم میدیدم حال میکنه حال میکردم ٬ همیشه با صدای آهش حشری میشدم .
فکر کردن به همه این لذتا باعث شد باز بزنه به سرمون و تو فرصت مسافرت رفتن مامان بابا بیارمش خونه .
ازونجایی که خواهرم هیچ حساب کتابی نداشت اومدنش و هر لحظه ممکن بود با شوهرش بیان بهم سر بزنن برنامه ریزی منطقی سخت بود .مخصوصا که طنین هم نمیتونس هر ساعتی بیاد .شب قبلش با در نظر گرفتن همه این مشکلا و ریسکاش بهش گفتم خطرناکه و نمیشه ولی بدجور زده بودم بالا و میدونسم این تنها فرصت تا حداقل شیش ماه بعده فکر بغل کردنش و روی تخت دو نفره مامان بابام خوابیدن کنار هم داشت دیوونم میکرد .
نصف شب نظرم عوض شد نمیدونستم چی بگم بهش .
دلو زدم به دریا و تایپ کردم براش :
طنین من فردا باید بزارم لا پات
موقع تایپشم از فکر لا پایی زدن با اون کص نرم و لیز و خیسش کیرم بلند شد .
همیشه به شوخی بهش میگفتم همه دخترا ۲۵۰ گرم گوشت لا پاشونه مال تو نیم کیلوهه
گذشته از اغراق کص بزرگی داشت اونم صورتی خوش رنگ .
موقعی که شروع میکردم به دسمالیش هنوز پنج دقیقه نشده بود که خیس خیس میشد و انقد آه میکشید که آدم فکر میکرد الانه که ارگاسم شه ولی نمیشد .
فرداش ساعت دوازده حدودا از خواب بیدار شدم قبول کرده بود که بیاد اونم انگار انقد مشتاق بود که ریسکشو احتمال خطرو بی خیال شه.
قرار بود ساعت دو برسه حسابی پشما رو زدم و کیرمو شیو کردم…
تو بغل هم خوابیده بودیم رو تخت ؛ اولش استرس داشتیم ولی همین که کنار هم خوابیدیم استرسمون کم شد .
مدام میپرسید خواهرت نمیاد ؟ منم میگفتم نمیدونم احتمالش کمه ظهر بیاد. چن دقیقه آروم بودیم ولی بالاخره وسوسه شدیم و شروع کردیم آخ که چقد حال میداد بوس کردنش . یواش یواش رفتم پایین تر گردنشو بوس کردم و خوردم و اونم هی گردنشو کج میکرد دوس داشت همیشه میگفت یجور خوبی قلقلکش میشه .
لبامو گذاشتم رو لبشو یه لب درست حسابی گرفتم ازش اونم حسابی حال داد بهم . با دستش پشت گردنمو گرفته بود و فشار میداد سمت خودش .
رژ خوشمزه ای زده بود لا مصب و منم همشو خوردم .
تاپشو درآوردم وای عاشق بازوها و بدن سفید و برفیش بودم و سینه های سایز ۷۵ ش داشت دیوونم میکرد .
دستمو بردم پشتشو سوتینشو باز کردم بازم این دو تا خشگلو میدیدم.واسشون اسم گذاشته بودم راستی طناز چپی ترانه اون بهشت لا پاشم طلا.
طنازو گرفتم تو دستمو شروع کردم خوردن حسابی رفته بود تو حال و سینش سفت شده بود با ترانه هم همزمان بازی میکردم . گاهی تا جایی که میتونسم میکردم تو دهنمو گاهی هم نوک صورتی خوش رنگشو لیس میزدم . دوباره از لباش شروع کردم و رفتم سمت گردن و پایین همه جاشو بوسیدم و از وسط سینش زبون کشیدم تا نافش . دفعه قبل اینکارو با یه قالب یخ تو دهنم کردم و بیشتر بهش حال داد.
عاشق لیس زدن نافش بود منم لیس زدم براش .
دیگه نوبتیم بود نوبت طلا خانوم بود که مطمین بودم تا حالا کلی خیس شده . شلوارشو دراوردمو انداختم کنار یه شرت مشکی پوشیده بود مث رنگ تاپ و سوتینش رنگ مورد علاقم واسه سکس.
اومدم شرتشو درارم که گفت یکم زود نیس ؟
معلوم دوس داره یکم بازی کنم با کصش از روی شرت منم شروع کردم به مالیدنش . بوی خاص کصشو حس میکردم و دستمم رطوبتشو حس میکرد .دیگه طاقت نیاوردم کیرمو که حسابی شق شده بود و پف کرده بود از شلوارم درآوردم و از کنار شورتش کردم تو .
کیرم آروم رفت روی کص خیس و نرمش. و آهشو درآورد .شروع کردم به جلو عقب کردن اونم کمک میداد یکم . همینجور که داشتم لا پایی میزدم رفتم جلو و بازم لب گرفتم ازش و لذتش دو برابر شد . شرتشو بالاخره درآوردم و طلا خانوم سر و مر و گنده جلوم بود .
پف کرده و آماده کیر ولی حیف که پرده داشت وگرنه حسابی ازخجالتش در میومدم .شروع کردم به بوسید کصش کم کم آه کشیدناش داشت شدید تر میشد . اصلا مث داستان سکسیایی که خونده بودم نبود همیشه مینوشت دختره میگفت جرم بده و قربون کیر کلفتتو و بیا همش مال توهه و این چرت و پرتا ولی طنین فقط آه میکشید و موقعی که شروع به خوردن سوراخ مهبلش کردم گاهی جیغ میزد که حسابی حشریم میکرد کیرم میخواست دشک زیرشو جر بده بره پایین تا حالا هیچوقت انقد بزرگ نشده بود . لبای کصشو باز میکردم و سوراخشو بیشتر لیس میزدم بد جور خیس شده بود و دهن منو هم از آبش پر کرده بود منم تا جایی که میشد خالی میکردم رو بقیه قسمتای کصش . یواش یواش با انگشت شصتم کلیتوریسشو پیدا کردم شروع کردم به مالیدنش که آه و جیغاش دو برابر شد و حالا دیگه مقاومت میکرد . از یور دستشو فشار میداد به سرم و از طرف دیگه دو تا پاشو چسبوند به سرم . گوشامو کامل با رونش کیپ کرده بود واسه حدود یه دقیقه دیگه صداشو نمیشنیدم فقط میدیدم داره از شدت هیجان چپ و راست میکنه بدنشو پاهاشو بیشتر فشار میداد به سرم . دیگه زیاد از حد تحریک شده بود و داشت سعی میکرد خلاص شه ولی من ول کن نبودم قول داده بودم به ارگاسم برسونمش . اومدم بالا و با دو دست افتادم به جون کصش انگشتام خیسس خسیس شده بود و خونه رو با جیغ زدناش گذاشته بود رو سرش .
لرزششو داشتم حس میکردم انگار دیگه چیزی نمونده بود ارگاسم شه سرعتمو بیشتر کردم یجور فقط گرفتمش که یه وقت سرشو نزنه به بالای تخت بس که تکون میخورد . تو اوج هیجان بودیم که آغاز داستانمون اتفاق افتاد .
صدای آیفون بود مثل برق از تخت پریدم پایین . طنینن از من وحشت زده تر بود .حس میکردم انگار خدا بهمون هر بار اخطار میداد و خطر و از بیخ گوشمون رد میکرد تا اینکارو نکنیم ولی ما گوش نکرده بودیم . به طنین گفتم سریع بپوش همه چی به وحشتناکی دفعه قبل حتی بدتر بود اون دفعه چن دقیقه فرصت فرار داشتیم اینبار دیگه راه فراری نبود .یادم اومد درو قفل نکردم آخه خواهرم کلید خونه رو داشت . رفتم پای آیفون وایسادم کسی نبود خواهرم عادتش بود زنگ میزد و میرفت اونطرف و بعد چند لحظه دوباره زنگ میزد . قلبم داشت از جاش در میومد که یه مرد اومد و باز زنگ زد !
طنین با ترس گفت کیه ؟
نگاش کردم رنگش پریده بود و شلوارش دستش بود .
نمیدونم نمیشناسمش.
-درو نزن جواب نده اصن
باشه
چن بار دیگه زنگ زد و دید کسی جواب نمیده یه برگه از کنار در انداخت تو .
یه نفس راحت کشیدم رفتم تو تخت دراز کشیدم طنین رنگش بدجور پریده بود و زیر لبی میگفت « واااای واااای»
کشوندمش سمت خودم و سرشو گذاشتم رو سینم ٬ بغلش کردم .حسابی قلبش میزد مث من . انگار گنجیشکی که تو تله افتاده .
آروم باش عزیزم تموم شد چیزی نبود .
خیلی ترسیدم شایان
میدونم منم ترسیدم
آروم دستمو بردم تو موهاش و نوازش کردم و پیشونیشو بوسیدم .
چن دقیقه کنار هم آروم گرفتیم و ضربان قلبش کند تر شد . بدجور شوکه شده بودیم ولی واقعا انگار خدا اینبار میخواست حال بده بهمون .
اومدم برم سراغ کصش گفتم بذار جفتمون حال کنیم گفتم بیا ۶۹ شیم .
خوابیدم رو تختو و اومد برعکس روم نشست وای که چ ویویی داشت از پایین دم و دستگاهش شروع کردم به خوردن و اونم شروع کرد ساک زدن . بعد چن بار دیگه یاد گرفته بود دندونشو ببره پشت لبش تا بهتر ساک بزنه . کیرمو کرد تو دهنشو بالا پایین میکرد داشت حال میداد ولی دوس داشتم تا ته بره پس کیرمو فشار دادم به بالا و با دست یکم سرشو پایین هل دادم .کیرم میخورد به ته گلوش ولی کامل تو دهنش نرفته بود همینجور ادامه دادیم که چشم به کون خوشگلش خورد . قرار نبود از کون بکنمش ولی هم خودش هم من همیشه دوس داشتیم بدونیم چجوریه .
انگشت اشارمو آروم کردم تو .
چیکار میکنی ؟
بذار ببینم چقد جا باز میکنه
خودشم با اون حجم حشریتی که شب قبلش داشتم میدونس احتمالش هست کار به اینجا ها برسه .
یواش یواش رسوندمش به دو تا انگشت و بیشتر فرو کردم .یکم سعی کردم انگشتامو بچرخونم تا کاملاً آماده شه تا حالا انقد پیش نرفته بودم .
کیرم گذاشتم دم سوراخ و فشار دادم قبلا هم اینکارو کرده بودم ولی از بس تنگ بود تو نرفته بود . چن بار فشار دادم ولی فایده نداشت کیرم خم میشد ولی تو نمیرفت بالاخره با فشار زیاد از عقب و کشیدن باسنش به سمت خودم یکدفعه رفت تو . چن تا جیغ بد کشید جوری که بهش گفتم جلو دهنتو با دستت بگیر . انگار نصف کیرم رفته بود تو ولی خیلی تنگ بود و منم بعد چن دقیقه آروم شروع کردم به تلمبه زدن حس عجیبی بود خیلی نرم و خوب بود ولی طنین بدجور درد میکشید همش میگفت شایان درش بیاررر . چن دقیقه صبر کردم تا عضلاتش شل شه ٬تف زدم روی کیرم آروم دوباره شروع کردم به تلمبه زدن آخ که چقد خووووب بود یواش یواش داشت گشاد تر میشد و رطوبتش بیشتر شده بود از بس تف زدم دیگه تلمبه هامو محکم میزدم و تا جایی که میشد فرو میکردم اگه دست من بود که تخمامم فرو میکردم .چن بار وسط تلمبه زدن کیرم درومد که آروم میذاشتم لا پاش و فشار میدادم وای که چقد نرم و لذتبخش فرو میرفت . نزدیک بیست دقیقه طول کشید تا اینکه دیدم خیلی داره درد میکشه بیرون آوردم و گذاشتم بین باسنش و شکمم و ادامه دادم از بس تلمبه زدم قطره های عرقم میریخت روی بدنش و حسابی خیس شده بود همون خیسی باعث شد کیرم رو بدنش سر بخوره و کم کم حس کردم آبم داره میاد . منی با فشار بیرون ریخت و از نزدیک گردنش تا باسنشو خیس کرد تا اولین سکس زندگیمو تجربه کنم.
(فحش گذاشتم هر کی بگه قلابیه ?)
نوشته: شایان