لطف کردند به من
با درود به دوستان من ارسلان ۳۰ ساله روزگار بر وفق مراد بود که کرونا اومد و کاسبی خراب شد چک پشت چک برگشت میخورد و شکایت و حکم جلب این مزخرفات هم طلب داشتم هم بدهکار البته اگر فرصت بهم میدادند میتونستم یر به یر کنم بخاطر حکم جلب نمیتونستم خونه مجردی خودم برم همینطور خونه مادرم و بخاطر کرونا هم نمیشد برم خونه دوستان چون واقعا شهر ما خیلی کشته داد یک ماه تو پارکها و مسافرخانه ها سرگردان بودم و مسافرکشی میکردم که یکروز یکی از بازاریها که باهاش کار میکردم را سوار کردم که قضیه را شنیده بود که منو به شام دعوت کرد خونش اول ترسیدم که نکنه تله باشه برای جلبم که نمیخواستم قبول کنم که پیشنهاد شراکت داد که قبول کردم شب رفتم به آدرسی که داده بود در زدم وقتی در باز شد من هنگ کردم خانمی در باز کرد که خیلی زیبا و ناز و با لباس راحت وباز سلام کرد و دستش دراز کرد با صدای خانم به خودم اومدم که تعارف کرد برم داخل که همکارم هم اومد استقبالم خلاصه شام خوردیم و شروع به صحبت راجب کار کردیم حین صحبت خانمش که اسمش سارا بود بطری مشروب با مخلفات آورد گفتم نمیخورم باید رانندگی کنم که سارا گفت وا مگه قراره امشب بری یعنی خونه ما از مسافرخونه بدتره که گفتم اوکی میمانم همکارم هم گفت نگران چک ها نباش تو فقط شریکم کن منم از خدا خواسته ولی گفتم باید فکر کنم مشروب خوری شروع کردیم که سارا ساقی شد فهمیدم که برای شوهرش بیشتر میریزه که من اعتراض کردم سارا گفت مجید همیشه پیک پر میخوره مجید هم تایید کرد پیک پنجم که حسابی گرم شده بودیم سارا گفت مجید پاهام ماساژ بده سارا وسط نشسته بود یهو سرش گذاشت رو پای من و پاهاش دراز کرد سمت مجید فکر کردم بخاطر مستی راحت هستند مجید پاهای سارا را ماساژ میداد که من خودم پیک هارا پر کردم و بسلامتی جمع بالا کشیدم که سارا گفت پیک منو بده خواستم بدم دستش که گفت بده دهنم نگاهی به مجید کردم اونم با نگاهش فهموند که بدم بهش پیک دادم دهنش خورد بعد مزه هم گذاشتم دهنش مجید گفت تو هم بیکار نباش شونه های سارا را ماساژ بده که سارا گفت اخجون ماساژ دونفره منم که حال خودم نرمال نبود شروع کردم که دیدم مجید دراز کشیده و خوابش برده گفتم سارا مجید خوابیده پاشو دیگه بسه تو هم بخواب سارا گفت تازه شروع کردی امشب باید همه جای منو باید بمالی گفتم مست شدی نمیدونی چی میگی خواستم از سرم بازش کنم گفتم فردا خوب ماساژت میدم یک پیک هم رفتم بالا که دیگه نفهمیدم کی خوابم برد که با صدای مجید بیدار شدم که صبحانه آماده کرده بود سارا هم تو حموم بود وقتی سارا از همون اومد بیرون تعجب کردم فقط با یک حوله که دورش پیچیده بود باهمون حوله اومد پیش مجید گفت دوستت سربلند از امتحان اومد بیرون پرسیدم امتحان چی که گفت اگر دیشب تو مستی کاری میکردی رفوزه بودی منکه اتفاقهای شب گذشته فکر هم نکرده بودم که مجید گفت چقد چک داری دست مردم گفتم دو تومن که سارا گفت اوکی امروز برو حسابت پر کن و برگرد که بریم برای قرارداد اونجا فهمیدم همه کاره سارا خانم هست یعنی رییس صبحانه که تمام شد زنگ زد به باباش گفت یکی میفرستم بنام ارسلان چک دومیلیاردی بهش بده بنامش رفتم کارها را انجام دادم اومدم که مجید نبودکه گفت مجید رفته سرکار من باهات قرارداد مینویسم که کل این زندگی مال منه و من لیسانس حقوق دارم گفتم ایرادی ندارد خیلی هم خوبه قرارداد نوشتیم و دو دانگ مغازه بنامش کردم ولی اختیارات با من بود و رفتیم دفترخانه کارها انجام شد و سارا گفت بریم خانه باهات حرف دارم داخل خانه که شدیم گفت من بهت اعتماد دارم که این حرفها را بهت میگم گفتم شما لطف دارید ولی من کار خودم بلدم و نمیزارم از اعتماد شما سواستفاده کنم که گفت این حرفی که میزنم راجب کار نیست راجب زندگی خودمه و گفت مجید آدم خوبیه ولی من با مجید که ازدواج کردم شرط گذاشتم که آزاد باشم از لحاظ جنسی چون من زن هاتی هستم و تنها مجید منو نمیتونه ارضا کنه گفتم از دست من چکاری بر میاد گفت دوست دارم پرانتز سکسی من باش وقتی مجید گفت به مشکل خوردی و از خصوصیاتت گفت گفتم ببینمت که همون که دیدمت ازت خوشم اومد و بخاطر همین باجنبه بودنت را تست کردم که قبول شدی من هم گفتم اوکی مشکلی نیست اگر مجید قبول کنه که زنگ زد به مجید گفت ارسلان اوکی داد فقط منتظر اجازه تو هست که مجید گفت گوشی بهش بده که من صداش میشنیدم که من کمی شرم داشتم با مجید حرف بزنم بخاطر همین اشاره کردم نمیخوام حرف بزنم شنیدم تمام
سارا گوشی قطع کرد و گفت از کی شروع کنیم گفتم هر وقت اراده کنی که لبهامون بهم قفل شد و کم کم همدیگر را لخت کردیم و افتادیم به جون هم سارا واقعاً سکس بلد بود چنان ساک میزد که فکر میکردی اصلا دندون نداره موهای بدنش لیزر کرده بود سینه ۷۵ کون طاقچه ای من هم کل بدنش خوردم و لیس میزدم که به هرجاش لیس میزدم مخصوصاً پشت کمرش آهش میرفت هوا ولرزشهای ریزی میکرد کس سارا تنگ بود برای کیر من که کلفتیش اندازه لوله ۴میشه دوستان فنی میدونن چطوره سارا زیرم التماس میکرد که بکنمش که یکدفعه هل دادم تو نفسش بند اومد و دهانش را باز کرده بود که با دستش ران پاهام را به عقب هول میداد که همون ته نگهداشتم بعد که نفس کشید با صورت سرخ گفت آمادگی نداشتم که معذرت خواهی کردم گفت اشکالی ندارد خیلی حال کردم دوست دارم زیرت جر بخورم با شنیدن این وحشیانه تلمبه میزدم با هر فشار سارا دهانش تا آخر باز میکرد و ناله میکرد تو چند پوزیشن انجام دادیم که تو پوزیشن داگی میگین شما من میگم قمبل سارا ارضا شد و جیغ میزد ومن هم با چند تا تلمبه خالی شدم پشت کمرش و افتادم روش دوستان اگر خوشتون اومد باقی داستان بنویسم خوشحال میشم از نظرات مثبت شما لطفاً بگید ادامه بدم یا نه
نوشته: ارسلان