لنز

سلام
واقعیه
فوش ندید
اسمم سهیله … 18 سالمه … بچه غرب تهرانم
ساعت 6 بعد از ظهر روز شنبه بود که من از مطب چشم پزشکی بیرون اومدم
تازه لنز گرفته بودمو تو کفش بودم که حالا باید چه گوهی بخورم که گوشیم زنگ زذ
شایسته بود :
+سلام
_ سلام چطوری ؟ خوبی ؟ کجایی ؟
+اومده بودم لنزمو بگیرم …
_ عه مبارکه لنز گرفتی ؟
+آره دیگه از عینک شده بودم فقط نمیدونم الان چی جوری بزارم تو چشمم … دکتر خودش بزور گذاشت اصن یاد نگرفتم
_عه خو من بلدم بیا اینجا خونه ما بهت یاد بدم
+باشه الان میام
بزارید یکم از خودمو شایسته بگم
شایسته یه دختر 22 ساله با یه پوست سفید و قد متوسط بود که هم دوست دوست دختر من بود که از وقتی دوست ختر من رفته بود کانادا واسه همیشه باهم صمیمی تر شده بودیم و هم هم دوست دختر یکی از رفیقام بود که سر یه قضیه که خیلی مفصله خیلی بهش بد کرد و من طرف شایسته رو گرفتم
اینم بگم من و شایسته اولین بار نبود که باهم تنها شده بودیم و بعد از رفتن دوست دخترم به کانادا و جداشدن اون از رفیقم خیلی باهم بیرون میرفتیم
خلاصه من رفتم خونشون
داشت سریال game of thrones رو میدید منم نشستمو برام شربتو و بستنی اورد تا سریال تموم شد گفت خب بریم سراغ لنز
من رو مبل دو نفره نشسته بودم اومد نشست بغلم چشامو با یه دستش باز کرد و با اون یکی هم لنزو هل میداد و چشمم ولی هر کاری کرد نرفت بعدش اومددوایساد روبروم بازم نرفت تو چشمم
نشست رو دو زانوش روبرو من ولی بازم نرفت تو چشمم
حالا بماند که دهنه چشمم تو این مسیر گاییده شد
بعد چند دقیقه دوباره اومد نشست بغلم بازم هرکاری کرد نرفت
بعد نمیدونم یوهو چی شد که اومد نشست رو پاهام طوری که فیس تو فیس هم بودیم و دوباره اومد که لنزو بزاره
من اولش میخواستم خودمو طبیعی نشون بدم ولی هی کونش رو کیرم تکون میخورد واسه همین نتونستم خودمو کنترل کنم یواش یواش کیرم سیخ شد از طرفی هم یکم تابلو شده بودمو اونم یواش یواش فهمید چند دیگه کونشو رو کیر سیخ من عقب جلو کرد منم که دیگه هیچی حالیم نبود چشامو بسته بودم که به از چند مین دو دستشو گذاشت رو صورتم و لباشو رو لبام حس کردم
تو یه دقیقه اول فقط اون داشت لبامو میخورد چون من فقط میخواستم خودمو بکنم و تمومش کنم نه این که فاز داشته باشم نه چون از طرفی شایسته هم جای خوهر بزرگ من بود هم من به دوست دخترم فک میکردمو نمیخواستم بهش خیانت کنم ولی نمیتونستم خودمو جدا کنم ولی بعد از یه دقیقه منم با ولع شروع کردم بع خوردنه لباش بعد اینکه چند دقیقه لبا و زبون همو مکیدیم من شروع کردم به خوردنه گردنش اونم همونطوری تو همون حالت نشسته بود رو پای منو سرشو گرفته بود بالا و اه میکشید
یکم بعد از خوردنه گوششو گردنش تاپه آبیشو در اوردمو و بعد همونطوری خوابوندمش رو مبل و همینطور از گردنش اومد و پایین و یه ذره از رو سوتینه مشکیش سینه هاشو مالیدمو و بعد خودش سوتیشنشو باز کرد و من افتادم به جون سینه هاش که سایزش 70 بود
سینه راستشو میخوردمو اون یکی رو میمالیدم دسته اونم رو سر من بودو موهامو چنگ میزد بعد از سینه هاش یکم اومدم پایین تا نافشو با زبون چرخوندم توش اومدم پایین رسیدم به شلوارکش که کشیدمش پایین
شرت مشکیش خیس خیس بودو یه بوی خوبی میداد
در حد سه ثانیه تو چشاش نیگا کردمو یه تاییدی داد بعد بعد از اینکه پیراهنمو درووردم یه دست رو شرتش کشیدمو بعد آروم کشیدمش پایین
یه کوس اوپنه پوف کرده خیس با لبه های قرمز
آروم شروع کردم به لیس زنه کوسش و مکیدن چوچولش بعد یواش یواش سرعت دستمو زیاد کردم تا بعد از یه اه غلیظ لرزید و ارضا شد و آبش ریخت رو چونم
آبشو از چونم پاک کرد و جاشو باهام عوض کرد من خوابیدم رو مبل و اون خوابید رو منو دوباره شروع کردیم به لب گرفتن بهد تا دمه کیرم آروم آروم بوسه زد و شلوارو شرتمو باهم کشید پایین و کیرمو یه ذره با دستش بالا و پایین کرد بعد سرش رو یه تف انداخت و شروع کرد به ساک زدن خیلی خوب و حرفه ای ساک میزد تا بعد نزدیک به ده مین آب منم اومد و ریخت تو دهنش
بعد همونطوری افتاد رو منو سرشو گذاشت رو سینم
بعدش گفت تازه اصل کاری مونده بعد با یه خنده ریز یه نیگا به من کردو پیشونیمو یه بوس ریز کرد و من پاشدم وایسادمو یه کم با کیرم ور رفت تا دوباره سیخ شده بود
پاهاشو باز کرد منم رو زانوهام پایین مبل نشسته بودم
آروم انگشت اشارمو کردم تو کسش که هم خیلی داغ هم خیلی تنگ بود و یه آهی کشید بزور انکشتمو کردم تو و اوردم بیرون دوباره کردم تو اینبار راحت تر رفت تو بعد دوتا انگشتمو کردم تو اوردم بیرون
خیلی تحریک شده بودو شونمو چنگ میزد و میگفت بکن توش ولی من گوش نمیدادمو چند بار دیگه کردم تو اوردم بیرون تا اینکه دیگه جیغ میزد و تموم شونه هاو چنگ میزد منم بلند شدمو کیرمو کذاشتم دمه کسش آروم آروم میمالیدم بهش و بالا پایین میکردمو ولی تو نمیکردم دیگه داشت دیوونه میشد و جیغ میزد منم که دیگه گفتم بسشه سر کیرمو آروم دادم تو یه آه دیگه کشید و منم آروم بقیه شو دادم تو تا آخر که رفت تو صورتم اومد جلو صورتش
شروع کردیم به لب گرفتن و آروم هم تنبله زدم
یواش یواش سرعتمو زیاد کردمو تا بعد ده دوازده دقیقه ارضا شد دو دقیقه بعد منم ارضا شدم و افتادم تو بغلش و دستاشو قل کرد رو کمرم
جفتمون خیس عرق بودیم بعد چند دقیقه که به خودم اومدم حس خیلی بدی داشتمو از خودمو شایسته بدم میومد
بلند شدم با خستگی تموم لباسامو بر داشتم بردم دمه دستشویی انداختم پایین و رفتم تو یکم خودمو تمیز کردم و اومدم بیرون اون همون طوری بیحال افتاده بود رو مبل منم لباسامو پوشیدم
در ورودی خونه با در دستشویی کنار هم بود منم از همون جا زدم بیرون
نزدیکه ساعت هت و نیم شب بود و من با تموم خستگیم تو خیابون قدم میزدمو فک میکردمو خودمو فوش لعنت میکردم
بعد شایسته شب پی ام داد تو تلگرام و گفت چرا رفتی منم گفتم بابام زنگ زد مجبور شدم برم بعد ازش عذرخواهی کردمو گفتم ببخشید دسته خودم نبود با اینکه اول اون شروع کرده بود منم فک میکردم اونم الان مثه منه ولی دیدم نه و قضیه رو خیلی راحت گرفته و گفت این یه چیز طبیعیه و ز این حرفا منم که خیلی داون بودم بعد یه دعوای حسابی رابطمو باهاش قطع کردم نه به خاطر اینکه کرده بودمش چون تقصیر خودم هم بود واسه اینکه ترسیدم بازم تحریک شم و بکنمش …
بعد اون روزم با اینکه به گوه خوردن افتاده ولی من هنوزم نمیخوام ببینمش
کاش هیچ وقت اون لنز لعنتیو نگرفته بودم که رابطه بینمونم خراب نمیشد
.
.
.
.
. پایان

نوشته: سهیل

دکمه بازگشت به بالا