لیسیدن پاهای پسرعموم
سلام خدمت بچه های انجمن کیر تو کس
داستان راجبه فتیش گی هستش
تویی ک علاقه ای به این سبک نداری نخون و بعدشم فحش نده
خب من ۱۹ سالمه از یکی از شهر های مازندران
داستان واسه ۱ سال پیشه
من علاقه شدیدی به پاهای خانم ها و پسرای خوشگل دارم
دقیقا پسرعموم هم خوشگله هم پاهای عالی داره
با اینکه ازم ۴ ماه کوچیکتره و از نظر هیکل هم ازم کوچیکتره ولی همیشه دوس داشتم زیرش بخوابم…منم ک همیشه دنبال پاهاش بودم خیلی دلم میخواست پاهاشو ببوسم و بلیسم
ی شب ک خونه اونا بودیم پسرعموم خیلی خسته بود و گفتش ک خوابش میاد
گفتم باشه رفت خوابید و من مشغول کشیدن سیگار بودم ک ی لحظه رفتم تو اتاق دیدم داره خواب زن هفت پادشاه رو میبینه
تنش لباس نبود و ی شرت ورزشی پاش بود…بدنش و پاهاش اصن مو نداشت…خیلیی دلم میخواست برم پاهاشو ببوسم…ی لحظه پیش خودم گفتم با ی بوس ک بیدار نمیشه زانو زدم کنار پاهاش…اون لحظه خیلی استرس داشتم از اینکه ببوسم پاهاشو و اون بیدار شه…اروم خودمو خم کردم و لبمو نزدیک پاهاش کردم داشتم از استرس میمردم…دیگه جرات پیدا کردم و اماده بوسیدن شدم…اروم اروم سرمو بردم و جلو ی بار دیگه چک کردم ک بیدار نباشه…چشمامو بستم و ی بوس اروم به پاهاش زدم…دیییونههه شدم بالاخره به ارزوم رسیدم?..دیه زدم بالا و مشغول بوسیدن پاهاش شدم تمام جاهای پاشو میبوسیدم.…چک هم میکردم ک بیدار نشه بعد شروع کردم به لیسیدن پاهاش خیلییی قشنگ روی پاهاشو داشتم میخوردم حدودا ۵ دقیقه بود ک دیدم ی سایه رو دیواره…کپ کرده بودم برگشتم دیدم نشسته داره نگام میکنه منم کلا هنگ کردم ابروم رفته بود…همینجوری نگاه میکردیم همو ک گفت چرا اینکارو میکردی؟!!..منم جوابی نداشتم هیچی نگفتم دوباره گفت بگو چرا اینکارو میکردی …گفتم خب دوس دارم اینکارو گفت توضیح بده…کل ماجرا رو بهش گفتم…ی سر تکون داد و چند دقیقه به فکر فرو رفت…یهو گفت ادامه بده…منم گفتم واقعا گفت اره گفتم چشم…شروع کردم تک تک انگشتاشو به بوسیدن و لیسیدن اومدم روی پاهاشو بوسیدم و لیس میزدم پاهاشو اوردم بالا و کف پاشو شروع کردم به خوردن حدودا ۱۰ دقیقه داشتم اینکارو میکردم…بعد اوردم پایین شروع کردم به ساک زدن شصت پاهاش داشتم همینکارو میکردم ک یهو گفت چ خوب ساک میزنی انگشت پامو خندیدم و ادامه دادم گفت کیرمم اینجوری میتونی ساک بزنی…برق سه فاز گرفت منو خودمو جمع کردم و با خنده گفتم بابا تو مگه چند سانت داری ۵ سانتی…دراز کشید و گفت بکش پایین شرتمو…گفتم ن خودت بکش دوباره گفت نشنیدی چی گفتم بکشش پایین گفتم چشم کشیدم پایین یهو…چیزی ک میدیدم رو باور نمیکردم ی کیر ۱۹ سانتی کلفت خیلیییی خوشت ترش بدون هیچ مویی…گفتم اه داداش چیزی داریییییی گفت حرف نزن بخور گفتم بروی چشم شروع کردم به ساک زدن براش…خوش مزه ترین چیز دنیا بود واقعا عالی بود همینجوری ساک میزدم ک گفت سریع تر بخور ک سریع تر از قبل ادامه دادم ک دیدم پاهاش داره منقبض میشه…حواسم پرت شد یهو دستشو گذاشت رو سرم و فشار داد و ابشو خالی کرد ت دهنم …داشتم بالا میاوردم جلو خودمو گرفتم…چند بار جلو عقب کرد کل ابشو خالی کرد بعد گفت برو خالی کن دهنتو رفتم خالی کردم و شستم اومدم پیشش گفتم من چی…گفت پاهامو بخور و جق بزن…همینکارو کردم ارضا شدم و ابمو تو دستمال ریختم…بهم گفت از این به بعد کارمون همین میشه خندیدم و گفتم چشمممم
اگه مایل باشین داستان جر خوردنام رو تعریف میکنم براتون
فداتون
نوشته: Foot fetish shomal