مامان تقسیم بر سه 39

کیرشو درست گذاشته بود روی قسمت کوس من . همون راهی و سوراخی که پدر و برادرش بار ها و بار ها از اون گذر کرده بودند . از اونجایی که کونم اززمانی که رفته بود زیر کیر معین بازم رشد کرده بزرگ تر و برجسته تر شده بود و دوتا قاچ گوشتی اون به هم چسبیده ترشده بودند مبین باید اونا رو با فشار بیشتری به دوطرف بازشون می کرد تا بتونه از طریق کیرش بیشتر باهاش حال کنه . به نرمی این کارو انجام داد . خیلی آروم و شل پنجه هاشو گذاشت رو کونم اونو از وسط باز ترشون کرد . بازم صدای ضربان قلبم می رفت که کاردستم بده . مهسای دیوونه چرا این جوری شدی . بالاخره یه کوفتی میشه یا تورو می کنه یا نمی کنه . کیرشو که برای لحظاتی دور کرده بود دوباره به سوراخ کوسم جسبوند . خیلی هم سفت شده بود . چقدر فضای اطراف کوسم خیس و نرم بود حالا به این که کیر با یه فشار و حرکت آروم بتونه راهشو تو کوس من پیدا کنه خیلی امیدواربودم . ترس و شرم نمی ذاشت رومو بر گردونم اونو بغلش کنم و بگم بیا پسرم سهم خودتو از مادرت بگیر اونم دیوونه سکس با توست . تشنه و منتظره . کیرشو با یه شیب رو به پایین گذاشته بود روی کوسم . سرش با چیزی تماس نداشت ولی قسمت زیر سر کیر به کوسم جوش خورده بود . لحظه به لحظه اشک کوسمو بیشتردرمی آورد . یک شکنجه لذت بخش داشت منو از پا در می آورد . حس کردم که اونم مثل من در یه هیجان و لذت و شایدم نوعی عذاب از این که نمی تونه کاری کنه به سر می بره . کیرشو صاف کرد . به نظرم اومد تصمیمشو گرفته بود . اووووووففففف بیشتر محکم تر پسرم تو می تونی چون هم خودت می خوای هم مادر تشنه به کیرت . اگه امشب نتونی کیرتو بکنی توی کوسم و منو به آرزوم برسونی معلوم نیست فردا چیکار کنم شاید من نتونم مثل خیلی از زنا خود نگه دار باشم . من تاب تحمل در برابر هوس خودمو ندارم . بازم می رفت تا به یکی دیگه از آرزوهام برسم . جااااااان جااااااان بازم کیر کیر کیییییررررررررداشت می رفت آفرین پسرم خودم ردیفت می کنم تو شروعش کن . من خودم تمومش می کنم حالا ازکی و چه جوری اونو نمی دونم . حرص بزن مبین . حرص بزن به این قانع نباش . بازم به کیرت فشار بده . دلمو از سینه درش بیار و بذار مستقیما ببینه که پسرم چه جوری هوای خودشو مادرشو داره و داره از اون چیزی که حق اونه استفاده می کنه . کوس و کون مادر مثل انرژی هسته ای حق مسلم اونه . از اون انرژی که خیری ندیدیم ولی این واقعا می تونه انرژی بخش باشه . کاسه صبرم لبریز شده بود . فقط زنای حشری می تونن حس منو درک کنند . هر حرکت رو به جلویی که انجام می داد من بازم انتظار حرکت محکم تری رو از اون داشتم . جوووووون جوووووون بازم پیشرفت کرده بود . کیرشو که تا آخر فرستاده بود توی کوسم و بازم جا داشت که چند سانت دیگه بفرسته ولی دیگه به آخر کیر رسیده بود داشتم از خوشحالی سکته می کردم و تپش قلبمو وقتی شدید ترشم کرد که سرعتشو زیاد ترکرده بود .  لذتم زیاد تر شده بود . وای که چقدر دلم می خواست آبمو بیاره . اون می تونست باید یه خورده تلاش و سرعتشو بیشتر می کرد ولی من شده بودم مثل یه تشنه ای که یه لیوان آبو بهش نزدیک و نزدیک تر می کنند و اون حتی لبشو میذاره روی لیوان ولی نمی تونه از اون آب بنوشه . شاید اونی که آب دستشه نمی دونه که طرفش چقدر تشنه و طالب آبه . چقدر خوب راه کوس و گاییدنو وارد بود . اون استعدادش از معین بیشتر نشون می داد . می خواست حس خودشو نشون بده . اونم مثل من که نیاز داشت خودشو حرفای درون و هوسشو خالی کنه حرفای دلشو اون میل و هوسشو بریزه بیرون سبک شه .. ولی با این حرفا و نشون دادن شور و هیجانش بیشتر منو آتیش می داد . خیلی آروم با خودش زمزمه می کرد ماااااماااااان جووووووون کونتو .. اون کوس قشنگتو .. چه خوب شدکه خوابیدی ولی خوب تر می شد اگه بیداربودی و خودتم بهم حال می دادی .. وای مامان مامان مامان .. جااااااان .. اون تن و بدنتو قربونش برم من . چه کیفی داره همین جوری بخوابی و من تا صبح تا فردا بکنمت .. بیچاره پسر ساده دل من . حدس زدم که باید این اولین تجربه اش باشه ولی تماشای این فیلمهای سکسی از طریق اینترنت و سایتها خیلی کمک حال بچه ها شده که راحت تر آموزشهای لازم رو ببینن . اینم از اون اثرات مثبتش بود . ولی اون خبر نداشت که جلوگیری کردن کار حضرت فیله . در همین فکر بودم که حس کردم اون به خودش داره فشار میاره ترسیده بود نمی خواست آبشو توی کوس من خالی کنه . از نوع حرکت و حالت کیرش و این که به خودش پیچیده فهمیده بودم که نمی خواد آبشو خالی کنه و جلوشو گرفته . کاش خالی می کرد و کیرشو بیرون نمی کشید . زور عجیبی به خودش زد که آبش نریزه . می دونستم این کاربرای مردا خیلی بده . …. ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی

دکمه بازگشت به بالا