مسافر هتل

سلام دوستان من اسم مستعارم فرهاده ۳۰سالمه ساکن مشهدم.
این داستان کاملا واقعی است.سال ۹۰قسمت پذیرش یه هتل مشغول به کار بودم که یه شب ساعت یک شب یه دخترخانم سبزه ۲۹ساله لاغر اندام وارد هتل شد به نام الهام و درخواست اتاق کرد خیلی هم بی‌حال بود گفتم شما حتما باید نامه اماکن داشته باشین وگرنه نمیشه و مسولیت داره واسه من.رفت یه ساعت بعد اومد که من نتونستم نامه بگیرم یه کاریش کنین خودتون گفتم باشه یه اتاق میدم به شرط این که صبح زود باید تخلیه کنی گفت باشه و رفت تو اتاق و من همراهش رفتم که تحویل بدم من برگشتم پشت میزم که زنگ زد به پایین که این شیر آب گرم حمام خرابه لطفاً بیا درست کن منم رفتم دیدم لخت یه حوله بزرگ دورشه قبلش ۲بار در زدم گفت بیاین تو وقتی رفتم دیدم شیر درسته فقط سفت بسته بودنش خواستم برگردم گفت میشه یه سیگار واسه من بخرین گفتم خودم دارم اگه اجازه میدین باهم یه سیگاری بکشیم.منم دوتا روشن کردم و شروع به صحبت اها یادم شد که بگم که تو شناسنامه ۳روز قبلش طلاق گرفته بود از زندگی سابقش گفت و کمکم منم باهاش گرم گرفتم و یه دستی به صورت ش کشیدم و اشکاشو پاک کردم و بوسیدمش گفت زود پسر خاله شدی گفتم آره تو نیاز به محبت داری.
خلاصه…
گفت من امروز پریودیم تمام شده من یه دوش بگیرم بعد بیا بالا تا صحبت کنیم تو این فرصت منم رفتم یه قرصی خوردم و یه اسپری زدم و ده دقیقه بعدش در هتلو بستم و برق لابی رو روشن کردم و رفتم بالا که دیدم یه لباس خواب توری پوشیده و درو باز کرد منم از راه رفتم و بوسیدمش که اونم منو بوسید گفتم بیا رو تخت دراز بکشیم صحبت کنیم گفت باشه ولی قبلش شانه هامو واسم می‌مالید گفتم با لباس خواب که نمیشه زیپشو از بالا باز کن و دراز بکش منم شروع کردم به مالیدن که دیدم روشو برگرداند و گفت بسه گفتم حالا نوبت منه که لباسمو در آوردم و کنارش خوابیدم باهم یکم لب بازی کردیم بعد شروع کردم به خوردن سینه‌ها و لبو گردنش شروع کرده به آه آه کردن گفتم یواش اتاقهای بغل پره و خوابن گفت نمیتونم چند وقته اینجوری حال نکردم شروع کرد به خوردن کیر من بعد خوابوندم ش لبه تخت کسشو براساس لیس میزدم و زبون میزدم وای داغ بود دیدم از تو کیفش یه عسل تک نفره در آورد ریخت رو کسش منم لیس میزدم دستم جلو دهنش گذاشتم که صدای اخ و اوفش کم بشه آه آه میکرد می‌گفت بسه فرهاد بیا روم بکن تو کسم کیر کلفت تو حالش بیشتره.
کیرمو تا گذاشتم تو کسش وای عجب کسی بود تلمبه زدم اونم از شهوت سینه هاشو می‌مالید می‌گفت فرهاد جرم بده بکن تو کونم هرجا دوست داری همه بدنم واسه توست فقط جرم بده منم تلمبه زدنم رو تند کردم که گفتم الانه که ابم بیاد گفت تو نریز می‌خوام همشو خودم بخورم بعد یه ربعی با هم ابمون اومد کیرمو کرد تو دهنش و فقط مک میزد منم شروع کردم کسشو به مالیدن.بعدم سریع باهم یه دوشی گرفتیم و من برگشتم پایین صبح زود اومد پایین کلیدو داد منم شمارمو بهش دادم یه مدتی زنگو پیام داشتیم دیگه ازش خبر ندارم.فدای همتون.
اولین باره داستان نوشتم فحش ندین.

نوشته: فرهاد

دکمه بازگشت به بالا