منو دختر داییم الینا (۱)

سلام دوستان حسینم ۱۷ سالمه و قدم حدود ۶۷ ایناس و قدمم ۱۷۰ اینا خوب بریم سر اصل مطلب ما یه دختر دایی داریم الینا هم سن منه (چند ماه کوچکتر) و تقریبا هم قدو وزنیم خلاصه ما و خونه داییم فاصلمون یه کوچه نمیشد چون خیلی نزدیک بودن ماام همبازی بچگی بودیم و دو بچگی دکتر بازی که همیشه دکتر میشدم الینا رو دستمالی میکردم کون و کصش میدیدم چند باری ام شومبول مارو دید میزد و… . تا اینکه چند سال پیش داییم خونشون بردن شهرستان و ما ازهم دور شدیم تا موقع ۱۴ سالگیم که تو مدرسه درباره کص و کون یه چیزایی بلد بودیم منو مامان و خواهرم رفتیم شهرستان بابام کار داشت موند و ما رفتیم چون شهرستان خونه نداشتیم چندروزی خونه عموم و یه هفته خونه داییم موندیم تا شب دوم که زنداییم گفت با الینا برو دوتا نوشابه بگیر بیا رفتیم مغازه از خونشون ۴ ۵ تا کوچه پایین تر بود یکم دور بود و از خاکی رفتیم صحبت میکردیم که یادش میاد قبلا دکتر بازی میکردیم اون خجالت نمیکشید زیاد ولی خوب حرفا سکسی بود و ما چند سال همدیگه ندیده بودیم و برگشتی اروم با ترس دستم گذاشتم رو کون متوسط الینا و گفت نکن الان یکی میبینه دیدم یه ساختمون یه طبقه که سقف داره و دیوارش یکم ریخته نور انداختم چیزی نباشه اون تو الینا میترسید ولی گفتم بیا گفت چیکار داری یکم ازش با سختی لب گرفتم و خوشش میومد و رفتیم خونه فرداش مامانم و اآبجیمو زنداییم اینا میخواستن برن بازار من خودمو زدم به خواب قبلش به الینا گفتم نرو بیرون که کارت دارم گفت باشه و نرفت زنداییمم آدمه بیخیالیه و شلخته چیزی نگفت الینا به بهونه نوشتن درسای کلاس زبانش موند خونه اینا رفتن گفتم الینا بیا اومد گفتم کار دیشبو تکرار کنیم اومدم نشستم زمین پامو دراز کردم کونشو گذاشت رو کیرم نشست رو پام و شروع کردم لب گرفتن و لباسارو دراورده بودیم با خودمون بردیم اتاق داییم رو تخت چون کصش آب چسبناک و حال بهم زنی انداخته بود نخوردم اما یکم کیرمو با دندون زدن خورد ( بد نبود چون دفعه اول بود ) من کیرمو میمالیدم به کصش اونم حشری شده بود میگفت بکن توش گفتم پردت چی گفت بکن توش یکم باهمدیگه ور رفتیم تا حشرش بگذره بدبختمون نکنه که اومدم الینا به پشت خوابوندمش و کیرم و گذاشتم در کصش یکم کردم تو گفتم دیگه ادامه نمیدم یهو در باز شد زنداییم اومد تو ما لخت سر کیرم تو کص داغ اینا اومدم پتو بردارم بریم زیر پتو دیدم نیست زندایی شلخته ما پتو از زمین جمع نکرده گفت خجالت نکشید و درو یکم باز گذاشت صداش بیاد تو گفت بچه ها لباساتونو بپوشید بیایید ببینم با خجالت رفتیم پیشش گفت مامانت رفته خونه خالت منم اومدم وسایل بزارم و برم اگه میدونستم شما میخوایید یکم حال کنید نمیومدم و وقت میدادم بهتون گفت این تاخیری و کاندوم گفت پرده ام مهم نیست چون ما زیاد سخت نمی‌گیریم و رفت ساعت ۲ بود گفت تا ۵ اینا وقت دارین خوب بستنی معجونی ام گرفتم بخورین بستنیو زدیم بر بدن و زنداییم رفت ما لخت شدیم رفتیم اتاق لباسارو بردیم الینا دوباره به پشت خوابید و من لب گرفتم ازش و کیرمو تفی کردم یکم فشار دادم تو تنگ بود دراوردم اروم اروم کله کردم تو و دراوردم تا گشاد کنه که یهو فشار دادم تو الینا یه جیغی کشید که گفتم آبرومون رفت نگو هم یهو فشار دادم تو دردش اومد هم پرده سر کیرم خونی شد دوتا تلمبه زدم خونش کامل ریخت با دستمال پاک کردم درد داشت الینا بردمش حموم شستمش و اوردم گفتم ادامه بدیم الینا گفت ادامه بدیم ولی درد دارم اروم اروم کردم توش و دراوردم که الینا گفت محکم تر داشت خوشش میومد و منم ادامه دادم تاخیری یادم رفت دیدم آبم داره میاد زود دراوردم از توش دویدم تو حال اسپری بیارم بلد نبودم چجوری بزنم بگم بهت ۵ تا پیس زدم کیرم بی حال شد و بازم کردم کردم تا آبم اومد خالی کردم رو صورت الینا خوشش اومد همشو خورد یه لب گرفتیم رفتیم حموم سر و صورت و کیر و کصو شستیم اومدیم بیرون تا فردا ظهر بعد ااز ناهار بودهمه خواب بودن منو الینا و خواهرم و دختردایی کوچیکم بیدار بودیم آبجیم گفت بیایید قایم موشک ما اول قبول نکردیم بعد به الینا در گوشی گفتم قبول کن اول رفتیم تو حال همه پرده های رو به حیاط خلوتو کشیدیم دیده نشه قفل و کلیدو اوردیم از اتاق یه پنجره به حیاط خلوت داشت که نرده هاش بزرگ بود و من رد شدم الینام رد شد اومدنی بغلش کردم اومد پایین اروم و بی صدا قفلو انداختیم کسی نیاد تو پنجره اتاقم چفتی بود از تو حیاطم بسته میشد بستیم و یه گونی گذاشتیم جلوش دیده نشه واسه اینکه کسی مارو نبینه جون سقف حیاط خلوتش باز بود رفتیم انباریشون بزرگ بود ولی گرم یکم در انباری باز گذاشتیم و اسپری تاخیری باهام بود بخت شدیم همه چی خاکی ولی مجبور بودیم یه تخت کهنه بود با یه چند تیکه پرتی های پارچه پهن کردم و الینا خوابوندم و خوردم و خوردش و کردمش اونجا و اون هفته کلا الینارو کردم و تا قسمت بعدی خداحافظ

نوشته: حسین

دکمه بازگشت به بالا