منو پریا و پریسا (۲)
…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه
خلاصه لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه:
داستان ازونجا شروع شد که تو یک مهمونی من با پریا و خواهرش پریسا آشنا شدم و خیلی زود رابطم با پریا خواهر کوچکتر شکل گرفت و بعد از چند روز منجر به یک سکس کوتاه و حول حولکی شد….و اما ادامه
اونشب بعد برگشتن به خونم ،پریا شروع کرد پیام دادن
از گذشتش و رابطش گفت و با کلی شرمندگی ازینکه نتونسته منو ارضا کنه سعی داشت از دلم دراره،
البته خودشم حال خوشی نداشت
چون گویا از درد زیر شکمش بیحال شده بوده و پریسا مجبور شده بهش مسکن بده و براش کیسه آب گرم بذاره
اینو که گفت کلی پکر شدم و بهش توپیدم که چرا به پریسا ماجرای سکس تو اطاقو گفته
گفتم نباید پریسا حس کنه که از عتمادش سو استفاده کردم و تو اطاق شخصیش با خواهرش رابطه برقرار کردم
اما اون میگفت که پریسا اکیه و اصلا همچین آدمی نیست
شاید چون من سنم خیلی نزدیک به پریسا بود یجورایی نمیخواستم کار بچه گانه ای ازم سر بزنه
خلاصه که پریا ریز جزئیاتو به پریسا توضیح داده بود و پریسا هم گویا کلی تعجب کرده که من چطور بدون ارضا شدن توسط پریا تونستم تاب بیارم
منم از همون حربه همیشگی استفاده کردمو گفتم که بیضه هامو و زیر دلم کلی درد میکنه ازینکه تحریک شدم ولی ارضا نشدم
پریا سعی کرد بحثو بکشونه به سکس چت و سکس تلفنی که منم اینور ارضا بشم
اما من قبول نکردمو گفتم برا خودش بده که یک پسر دوست دختر داشته باشه و بخواد با جق زدن ارضا بشه
اینجوری کلی توی معذوریت گذاشتمش که در اسرع وقت مجدد یک قرار سکس باهم بذاریم
چند دقیقه ازین صحبتامون نگذشته بود که پریا پیام داد فردا پریسا از صبح تا غروب دانشگاهه و یجورایی اکی گرفته ازش که من بتونم برم اونجا پیشش ، البته خود پریا ساعت ۶ وقت آرایشگاه داشت و قرار شد من عصر برم اونجا بعدش پریارو برسونم آرایشگاه و بعدش برم دنبالش و شب مجدد برگردیم خونه پریسا
چون پریسا بابت اینکه رفته بودیم پیشش که با استادش تنها نباشه
مثلا خواسته تشکرکنه و گفته شام بریم پیششون
این صحبتها و پیامها تقریبا تا ساعت ۴ نیمه شب طول کشید و منم که صبح زود جایی کاری داشتم ناچارا حدود ۲،۳ ساعت خوابیدمو صبح زود زدم بیرون
تقریبا کارم تا ساعت ۳ ظهر تموم شد اما بینهایت خسته بودم رفتم خونه دوش گرفتم و شیو کردمو حاضر شدم و راه افتادم برم پیش پریا،
ازونجایی که بیخوابی و خستگی داشت شدیدا بهم فشار میاورد از ترس اینکه وسط کار کیرم خوب راست نشه یا زود بخوابه پیش خودم گفتم برم قرص سیلدنافیلد بگیرمو بخورم
دز من تقریبا ۱/۴ قرص ویاگرا هستش اما اونروز از ترس اینکه نکنه خستگی بهم غلبه کنه نصف قرص رو با یدونه هایپ خوردمو رفتم پیش پریا
نزدیکای خونشون بودم که احساس کردم قرص داره اثر میکنه و گرفتگی بینی و تغییر رنگ نورهارو کاملا حس میکردمو کیرم شروع کرد به نبض زدن
رسیدم بالا و بعد اینکه پریا درو باز کرد تمام خستگیم فراموشم شد
این دختر بینظیر بود
اندام ظریفشو با یک لِگ آبی و یک تاپ نیم تنه ورزشی سفید پوشونده بود و طبق معمول سینه های کوچیک و سفتش بدون سوتین بود
ارایش لایتی رو صورتش بود که زیباییشو دوچندان کرده بود،
با یک بغل محکم و کلی بوسه به استقبالم اومد و کلی منو سر ذوق آورد
با اولین تماسم باهاش انگار که تاثیر قرص با حداکثر توانش داره عمل میکنه
شهوت و هیجان بهم غلبه کرد
خواست بشینم تا ازم پذیرایی کنه
اما گفتم نه و دلم میخواد زودتر باهاش هم آغوش بشم
دستمو گرفت و برد تو اطاق پریسا
تو راهرو منتهی به اطاق وقتی جلوم راه میرفت حرکت کون گرد و خوش فرمش تو لِگ چسبونش حسابی هیجان زدم میکرد
جوری که تا رسیدیم تو اطاق از پشت بغلش کردمو
دستمو روی شکمش گذاشتم و سرمو بردم روی گردنش
هنوز حسابی نبوسیده بودمش که اونم برگشت به سمتم و شروع کرد دکمه های پیراهنمو باز کردن
دوتا دستشو برد داخل لباسمو همزمان با بوسیدن لبام دستای نرمشو میکشید رو پوست سینه هام و گردنم
خودم پیراهنمو دراوردمو انداختم رو زمین کنار تخت و همزمان پریارو کشیدم رو تخت
دراز کشیدو من اومدم کنارش دراز کشیدم
داشت نفس نفس میزد
چشماش کمی خمار شده بود و گونه هاش سرخ از تحریک و شهوت
بدنش داغ داغ بود انگار که تنش تب داره
رد رژ دور لبش مالیده بود که ناشی از بوسیدنای من بود
اونم متوجه همین موضوع رو صورت من شدو خواست با انگشتاش دور لبمو تمیز کنه
که گفتم نه با لبات…
سرمو بردم نزدیکش خواستم ببوسمش که اون زبونشو اورد بیرون و شروع کرد به لیسیدن دور لبام و دهنم
خیسی زبونش رو لبام دیوونم میکرد
منم به تقلید ازش همین کارو کردمو همزمان لبهاشو هم نوبتی بین لبهام میگرفتمو میک میزدمو براش میخوردم
بعد چند دقیقه دیگه ردی از رژ رو صورتامون نبود اما بجاش حسابی همو بوسیده بودیمو لبای همو خورده بودیم
خواستم برم سراغ سینه هاش که پریا خودش منو به پشت خوابوند و خودش کنارم نشست
همزمان تاپ و لِگشو دراورد شرت پاش نبود و شلوار منم کشید پایینو انداخت وسط اطاق پایین تخت
اومد روم نشست و همینجوری که من دستمو گذاشتم رو گودیه کمرشو سعی میکردم دستمو ببرم لای چاک کونشو سوراخشو بمالم اونم سینشو اورد سمتم و گذاشت رو دهنم
با کش و قوسی که به بدنش میداد سینه هاشو تو دهنم تکون تکون میداد و منم براش میک میزدمو میخوردم
کافی بود چند باری با زبون به نوک سینش بکشم تا نیپلای قهوه ایش سفت و تیز بشه
براش بین لبم میگرفتمو کمی محکمو وحشیانه میک میزدم تا حس درد بُدوا تو صورتش
این کارم تحریکش میکردو سینشو بیشتر تو دهنم فشار میداد
دستامو آوردمو سینه های سفیدو نسبتا کوچیکشو تو مشتم گرفتمو همزمان با مکیدن و خوردن یکیش اون یکیرم میمالیدم
کمی از خوردنام نگذشته بود که یک حس داغی و خیسی رو جلو شرتم حس کردم
تا قبل اون پریا داشت همزمان با کشو قوسایی که به سینش میداد کسشم میمالید روی شرتم
انقدر کسش خیس شده بود که کامل شرت منو خیس کرده بود
با نگاهی که من به پایین تنم کردم متوجه قضیه شد و کمی خودشو کشید پایینو شرتمو از پام دراورد
یک آن خودم جا خوردم
تاثیر قرص به حدی بود که حجم کیرم خیلی بیشتر و سفت تر شده بودو رگهای روی آلتم کامل زده بود بیرون
پریا کیرمو بدست گرفتو همینجوری که با نگاهش براندازش میکرد یکم پاهامو باز کردو همزمان با اون یکی دستش بیضه هامم تو دستاش گرفت
تخمام قشنگ کف مشتش بودو شروع کرد به مالیدن
اولش کمی محکم گرفته بود که با حالتی که به تنم دادم و آخی که گفتم فشار دستشو کمتر کرد رو تخمام
اما بیخ کیرمو محکم محکم گرفته بود تو دستاش
گفت تلافی دیروزو برات در میارم
دیروز از استرس بچه ها که بیرون بودن خیلی خیس نشدم
اما امروز میخوام همه کیرتو توم جا کنی و آبتو تو کسم بیاری
میدونستم از کون خبری نیست
چون همون چنتا انگشتی که اول بردم سمت سوراخش نشون میداد این بیچاره تاب تحمل انگشت نداره چه برسه به کیر
خلاصه پریا شروع کرد به لیسیدن کیرم
از بیخش گرفته بود و اون نصفه ای که بیرون بود از مشتش برام میخورد
یکم فشار دستش بیخ کیرم زیاد بود و خودم احساس کردم که فشار دستش نمیذاره خون کامل برگرده از کیرمو احساس میکردم سر کیرم داره میترکه از فشار
اما اون بیخیال به کارش ادامه میدادو منم ازین دردو نوازشو مالیدنو خوردن کیرم لذت میبردم
همزمان که کنارم نشسته بود و مشغول بود دستمو رسوندم بین پاهاش
متوجه منظورم شدو خودش پاهاشو باز کردو کمی به پهلو متمایل شد
تقریبا شبیهه حالت 69شده بودیم اما به پهلو
حالا که کسش جلوم باز بود
شروع کردم با انگشتام مالیدن کسش
با دست چپم لبه های کسشو باز کردم تا راحت تر چوچولشو پیدا کنمو با دست مخالفم شروع به مالیدن چوچولش کردم
کمی که مالیدم خون دووید تو چوچولشو قرمز و برجسته شد به نحوی که برجستگی عدس مانندشو کامل زیر انگشتم حس میکردم
بخاطر همین لبه های کسشو ول کردمو سعی کردم انگشت اشارمو بکنم تو سوراخشو همزمان چوچول برجسته شدشو بمالم
کمی تف انداختم رو انگشتمو مالیدم به دور سوراخش
بعد اروم نوک انگشت اشارمو به اندازه یک بند بردم تو
کامل خیس و لزج بود کسشو کمی طول نکشید که کامل دوتا بند انگشتم تو کسش داشت عقب جلو میرفت
همزمان چوچولشو هم میمالیدمو اونم کامل پای راستشو بالا گرفته بود که بتونم دسترسی به کسش داشته باشم
یکم پوزیشنی که داشتیم برای هر دومون خسته کننده بود اما شدت شهوتمون به حدی بود که به راحتی ادامه میدادیم
کمی که از خوردن کیرم گذشت پریا دستشو از بیخ کیرم ول کردو دیدم سعی داره کامل کیرمو تو دهنش کنه
چند باری این کارو کردو حس میکردم وقتی کیرم ته دهنش میره یچیزی اون ته بازو بسته میشه انگاری که حلقش باشه
اما چون کنترل کار دست خودش بود خیلی عق نمیزد
اما حجم بزاقی که ترشح کرده بود دهنش فوق العاده زیاد بود و کل کیرم خیسو لزج بود
داشتم دیوونه میشدم برای کردنش
اما از شروع کار اون کنترل کارو دستش گرفته بود و داشت سکسو مدیریت میکرد
بخاطر همین خودمو سپردم بهش
داشت به خوردن کیرم ادامه میداد که من برای اینکه بیشتر جا باز کنه کسش سعی کردم دو انگشتی برم تو
ری اکشنش خیلی زیاد بود
از دردی که پیچید تو بدنش سریع پاشو جمع کردو خودشو عقب کشید
اما انگار که نخواد تسلیم بشه
با دستش مچمو گرفتو دستمو بیحرکت نو کسش نگه داشت
بعد چند لحظه انگار که همه چی عادی باشه باز پاشو باز کردو شروع کرد به ساک زدن
منم ارومتر از دفعه قبل با دوتا انگشتم سعی در مالیدن دهانه کسش داشتم
اونم با ناله های خفیف دردشو کنترل میکرد
کمی که گذشت دیدم باز داره به بدنش کشو قوس میده و انگار درد انگشتام تبدیل به لذت شده براش
منم که تاثیر قرص و شهوت خوردنای پریا روم کامل شده بود فقط دنبال لذت بردن بودم برای جفتمون
بخاطر همین ارووم ارووم انگشتامو تا بند دوم جا کردم تو کسش
میدونستم اگر دیواره های واژنش عادت کنه و درد و سوزش تبدیل به لذت بشه دیگه تحملش براش راحته
انگار داشت این اتفاق میفتاد
کمی که گذشت دوتا انگشتم راحت داشت عقب جلو میرفت تو کس تنگ پریا
انگاری که خودش تعجب کرده باشه ازین قضیه سرشو بالا اوردو با یه حالت شگفتی به کس خودشو دستای من نگاه میکرد که داشتم چوچول و کسشو میمالیدم
با شل تر کردن بدنش سعی کرد فقط لذتشو ببره
کسش که اماده شد تایم تحریک شدنش بود
واسه همین انگشت اشارمو دراوردمو انگشت وسطمو که بلند تره بیشتر هول دادم داخل و به سمت نافش رو دیواره کسش کشیدم
با انگشتم دنبال یک قسمت کمی زبر تر داخل کس نرمو لطیفش بودم
جایی که بهش میگن جِی اسپات
میدونستم اگر اون نقطرو تحریک کنم بالاترین لذتو میتونم به پریا برسونم
کمی نگذشت که با ری اکشنی که از بدن و ناله های پریا گرفتم فهمیدم نقطه G کسش زیر انگشتمه و کمی محکم و رو به جلو شروع به مالیدنش کردم
دیگه بدنامون اماده اماده بود برای سکس و بیشتر ادامه دادنش باعث میشد ارضا بشیم و حیف بود این هم آغوشی ناب قبل دخول ارضا بشه و تموم بشه
خواستم بیام بالا و بخوابم رو پریا که گفت نه
خودش میخواست بالا باشه
وقتی فهمید کسشو میخوام اونم پاشد دور دهنشو پاک کردو باقی آب دهنشو ریخت و مالید رو کیرمو اومد نشست رو بدنم
از شدت تحریک کاملا عرق کرده بود و دور گردنش خیس بودو موهای ریزش چسبیده بود به گردنشو قفسه سینش که حالا قرمز شده بود تند تند از نفساش بالا پایین میرفت و رقص زیباییو به سینه هاش داده بود
موهاشو که موقع ساک زدن از پشت بسته بود که مزاحمش نشه رو باز کردو ریخت رو شونش
دوتا دستشو گذاشت رو سینم و پاهاشو کنارم تنظیم کرد
خواست رو کف پاش بشینه و ارووم ارووم کیرمو یکنه تو کسش که بخاطر نرمی تخت فنری نتونست، انگار که تعادل نداشت
بخاطر همین مثل حالت داگ استایل رو ساق پاش نشست و مجدد اب دهنشو رو دستش ریختو مالید به کس خیسش و سعی کرد سر کیرمو بگیره بکنه تو سوراخش
به راحتی این کارو کردو کلاهک کیرمو راحت هول داد تو
کمی چشماشو از درد به هم فشار دادو کمرشو نگه داشت
منم دستمو بردم پشتشو کامل کارو به خودش سپردم
کمی که گذشت انگار که دردش کم بشه ارووم ارووم نشست رو کیرم
بعد چند ثانیه خیسی و رطوبت کسشو بالای تخمام احساس کردم
باورم نمیشد اینجوری جا بده تو( گفتم که کیرم اونقدرام گنده نیست که نره تو)
کامل تحریک شده بود درد تو صورتش بودو دندوناشو بهم فشار میداد
انگار که یک آن از درد عصبی بشه چنتا اروم با مشتش کوبید به تخت سینمو یکم از هیجانشو تخلیه کرد
سرشو گذاشت دم گردمو نفس نفس میزد
منم بی حرکت فقط بغلش کردم
کمی که گذشت یک تکونایی به بدنم دادمو ارووم کمرمو بالا پایین کردم
فهمیدم که نای تلنبه زدن نداره
کمی که این کارو کردم انگار که درد تبدیل به لذت بشه باهام همکاری کردو به بدنش موج میداد
دیگه عقب جلو رفتن کیرم تو کسش کامل شده بودو پریا با ناله های بلندش داشت از کس دادن لذت میبرد
منم زیر کسش با لذت بردن از صدای برخورد تنم به رونای پاش و مکیده شدن کیرم تو کسشو گاییدن کس تنگ پریا کیف میکردم
عوارض این قرص تخمیه سیلدنافیل داشت اذیتم میکرد
اما مجبور بودم تحمل کنمو لذت ببرم
کمی که گذشت احساس کردم پریا از کمر زدن رو کیرم خسته شده
خودم دیگه کامل کارو دست گرفتمو کمرشو بین دو دست گرفتمو همزمان که از زیر تلنبه میزدم اونم بالا پایین میکردم
حالا دیگه پریا صاف نشسته بود روومو سرشو بالا گرفته بود به سمت سقفو داشت با ناله هاش از گاییده شدن لذت میبرد
منم خیره شده بودم به بالا پایین رفتن سینه هاشو سرمو کمی بالاتر اورده بودمو رفت و آمد کیرمو تو کسش نگاه میکردم
اینکار واقعا برام لذت بخش بود
لبه های کسش کامل باز شده بود
من فقط لبه های بیرونیشو میدیدم و چوچول برجستشو که با هر بار پایین اومدن میخورد به موهای زبر بالای کیرم که دو سه روزی از تیغ زدنش گذشته بود و زبریش میتونست حسابی کسشو تحریک کنه
یکم گه گذشت دیگه پریا بالا پایین نرفت و همینجوری نشست رو کیرم
شروع کرد رو کیرم موج گرفتن
صاف نشسته بودو کسو کونشو دورانی میمالید روم
میدونستم که با این کار کیرمو تا ته تو کسش میبره و با مالیدن چوچولش به پشمام و تحریک شدن جی اسپاتش توسط کیرم و با حرکات دورانی میتونه ارضای شدیدیو تجربه کنه
منم دستامو اوردم بالا و سینه هاشو می مالیدم
نوک برجستشو بین انگشتام فشار میدادمو همزمان با کف دستم کاپ سینشو میمالیدم
حرکتاش تندتر شدو منم حس کردم دیگه وقت اومدنم شده
تندتر و تندتر بدنشو موج میداد
انگار که خسته بشه خم شد روومو ارنجاشو گذاشت رو قفسه سینم
باز دستامو گذاشتم کنار کَپَلشو بیرحمانه شروع به تلنبه زدن کردم
پریا دیگه کاری نمیکردو فقط ناله و آآآه بود که میکرد
یک آن حس کردم سر شونمو گرفت بین دندوناشو با یک ناله شدید همزمان با فرو کردن ناخوناش تو پوست سینم دندوناشو فشار داد به شونمو با یک ناله شدید ول شد روووم
فهمیدم اومده اما به تلنبه زدن ادامه دادم
میدونستم که بعد ارضا شدن دخترا تاب چنتا تلنبه بیشترم دارن و اینکار باعث میشه کامل تخلیه بشن
کم کم به خودش اومدو انگار که نخواد اتفاق دیشب تکرار بشه باز شروع کرد به کشو قوس دادن به بدنش
منم به ارضا شدنم نزدیک بودم
بهش گفتم دارم میام
اونم با جدیت بیشتر شروع کرد رووم تلنبه زدن
که از حرکت سریع من فهمید که ارضا شدنم نزدیکه
گفتم پاشو
یهو بلند شدو من دیدم کیرم از بس تو آب کسش تلنبه زدم کف کرده و یک حلقه سفید ابش ماسیده رو کیرم
دستمو تف زدمو چند باری کیرمو عقب جلو کردم که دیدم پریا دهنشو اورده جلو با یک دستش موهاشو جمع کرده و نگه داشته و با دست دیگش تخمامو میماله
خودمو رها کردم یک آن با فشار ابم تخلیه شد
یک عااااای بلند گفتمو پیشآبم با شدت پاشید رو موها و پیشونی پریا
ابم جاری شد
یکم جا خورد از شدت پاشش و سرشو تنظیم کرد رو کیرم با فاصله و زبونشو گذاشت پایین کلاهک کیرم
منم دستمو ول کردمو با تحکم بهش گفتم بمال
اونم کیرمو به حالت جق زدن بالا پایین میکردو اب داغمو با زبون و لبش میمالید رو کیرم
عملا آبمو نخورد منتهی با لباش و دهنش کل ابمو رو کیرم مالیدو بعدش با چنتا میک محکم تمام ابمو کشید بیرون
چند باری لبشو رو کیرم بالا پایین کردو بعدش نشست و زل زد بهم
ابم رو چونش و دور لبش ماسیده بود و با نشستن چند قطره ازش ریخت رو سینش
لبخند رضایتمو که دید انگار که خیالش راحت شده باشه دستشو گرفت زیر چونشو پاشد سمت دراور کنار تخت و از روش جعبه دستمالو برداشت
صورتشو پاک کردو اومد منو تمیز کرد
منم چنتا دستمال برداشتمو گذاشتم بین پاهاش
تا رطوبت کسشو جذب کنه
خیالش از تمیز شدن من راحت که شد شرتمو بهم دادکه بپوشمو خودش دووید تو حموم داخل اطاق که دقیقا کنار در ورودی اطاق و پایین لبه تخت بود
دهنشو شستو اومد رو تخت خوابید پیشم
سرشو گذاشت رو شونمو ازم تشکر کرد
منم گفتم
_ممنون از تو عزیزم خیلی عالی بودی
+پرسید دوست داشتی
_گفتم اره گلم تلافی دیشبم درومد
لبخند رضایتی زدو خودشو محکم بهم چسبوند
من کم کم از خستگی و بیخوابی دیشبو کار امروزو سکس چند لحظه قبل تقریبا بی حال بیحال افتادم رو تختو چشمام سنگین شد
میدونستم که پریا الان وقت ارایشگاه داره و باید پاشم برسونمش
اما گفتم من نهایت یک پیراهنو شلوار پام میکنم
اون باید کلی اماده بشه
و خودش صدام میکنه
بخاطر همین چشمامو بستمو سعی کردم ریلکس کنم
زمان از دستم در رفت
کم کم چشمام سنگین شد و متوجه نشدم کی خوابم برد
تا اینکه……
خیلی طولانی شد
مابقیش تو شماره ۳ مینویسم
ادامه…
نوشته: علیرضا