من و آرمین تو دستشویی استخر
این خاطره ک میخوام بگم کاملا واقعی فقط اسم ها تغییر کرده و حرف دیگران واسم مهم نیست
از خودم بگم واستون اسمم مهدی هستش و من ی پسر ۱۹ساله ام که نه تپلم نه لاغر و معمولی ام و چهره ی مظلوم و معمولی دارم و کیرمم زیاد بزرگ نیست و ۱۶سانت یا ۱۵سانت ولی کلفت خب بگذریم…
روز شنبه بود که من داشتم میرفتم استخر که اماده شدمو رفتم سر ایستگاه اتوبوس ک برم سمت استخر وقتی رسیدم تازه ی پسره بود ک خیلی دیده بودمش تو استخر و با نمک بود و سفید بودو لباشم بیش از حد قرمز بود طوری ک انگار رژلب زده بود و من از همون روز اولی ک دیدمش خوشم اومده بود ازش و دلم میخواست بکنمش
وقتی رفتیم تو استخر بهش سلام دادمو اون اسم منو میدونست اما من اسمشو یادم رفته بود و بهش میگفتم اقای خوشحال که اسمشو پرسیدمو گفت اسمش ارمین و ارمین ۱۵سالش بود
خواستم باهاش شوخی کنم تو اب ک گرفتمش رو ی پامو بردمش بالا ک ببرمش زیر اب ک حس کردم یکی کیرمو گرفته و داره اروم فشار میده و من ب روی خودم نیوردمو یجوری گرفتمش بغل ک مثلا دارم میبرمش تو قسمت عمق دار استخر ک بازم کیرمو داشت میمالید ک اروم بهم گفت من میرم زیر اب تو درار کیرتو ببینمش
منم همونکارو کردمو این دفعه با دوتا دستش کیرمو گرفت و مالید ک بهش گفتم بسه الان یکی میبینه اخه دورو برمون خلوت بود و تو قسمت عمیق استخر بودیم و کسی نبود و همه سن بالا بودنو واسه اب درمانی اومده بود البته با بچه هاشون ک شنا بلد نبودن
و دوباره ارمین ادامه دادو من از لذت شدید نمیتونستم خودمو تو اب نگه دارم یا اینه همونجا جرش بدم ارمینو اروم بهش گفتم بیا بریم دسشویی اونجا کسی نیست دارحت تریم اونم قبول کرد
وقتی رسیدیم تو دسشویی چسبیدم ب لباش از صدتا لب دختر بهتر بودن و در حین لب گرفتن کیرمو میمالید ک خودش شورتشو دراورد و ی ساک مشتی زد واسم و بعدش کونشو باز کرد سوراخش یخورده باز بود انگار ک یکی دوبار داده بوده اما من توجهی نکردمو هیچی نگفتمو کیرمو کردم تو کونش ی جیغ اروم کشید ک بین صدای دخترونه و پسرونه بود و اروم هی میگفت اخ و من بی توجه بودمو اروم تلنبه میزدم تو اسمون بودم و داشتم از لذت میمردم ک اون داشت جق میزد و من انگشتامو گذاشتم دهنشو پر از تف شدو مالیدم ب کیرشو واسش جق زدم و ابش ریخت (کیرش متوسط بود اما کونش حرف نداشت)
من دو دقیقه بعد از ارضا شدنش ارضا شدمو تا خودمونو تمیز کردیم صدای سوت نجات غریق رو شنیدیم ک اعلام تموم شدن سانس بودو رفتیم زیر دوش ک پردرو کشیدمو خودمو خردش رفتیم زیر دوش اونجا هم لباشو میخوردمو کیرمو میمالید (البته ابم نیومد چون طول میکشید و یکم زایه بود ک ما داریم یک ساعت زیر دوش چیکار میکنیم و مینداختنمون بیرون در هر صورت -_- )
لباسامونو پوشیدیمو خاحافظی کردیم
پایان داستان و من کلی خاطره دیگه دارم ک اگ دوس داشتید واستون بگم و من هیچ دروغی نگفتم فقط اسما بودن
نوشته: دودول