نباید میفهمید (۲)
…لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه
«این داستان واقعی نیس و محتوای °همجنس گرایانه° داره»
متین:
لبای نرم و داغش داشت ذوبم میکرد.
در حینی که روش خم شده بودم و با یه دست گردنشو گرفته بودم داشتم لباشو میخوردم، دستِ دیگهامو آروم آروم روی بدنش حرکت دادم و بردم سمت پایین، از زیرِ تیشرتش که رد کردم بدنش لرزید،شاید چون دستام یخ زده بود.
دستامو روی کمر و شکمش بالا پایین میکردم و پهلوهاشو میمالیدم. فکر کردم:«چطوریه که بدنش انقدر صافه؟».
گونه هاشو بوسه های ریز و نرم زدم و رفتم روی گردنش،بوی شامپوی همیشگیِ پارسا باعث شد یه نفس عمیق بدم تو و دهنمو تا جایی که میتونم باز کنم و شروع کنم خوردنِ گردنش.
دستمو که روی بدنش میکشیدم رسیدم به نیپلاش«نوک سینه هاش»یکم سیخ شده بودن.
خوابوندمش روی زمین،پاهاشو باز کردم و رفتم لای پاهاش،پاهامو از زیر پاهاش که باز شده بودن رد کردم گذاشتم دو طرفش«موقعیت دقیقا همونی شد که میخوام»بدنِ داغ و بیحالش که روی زمین بود و چشمای خمارش که هی نگاهشو ازم میدزدید و لباش که هی گازشون میگرفت باعث میشد وحشی شم، لباسشو زدم بالا و بلندش کردم تا کاملا لباسو از تنش درارم.
وقتی دوباره خوابید به سرعت رفتم سمت نیپلاش و شروع کردم مک زدنشون، با اون یکی هم به وسیلهٔ خیس کردن انگشتام با دهنش، بازی میکردم.باعث شد که بلاخره صداش دربیاد و یه «آهِ»ریزی بکشه،حس رضایت سر تا پامو گرفت و کارمو ادامه دادم.
از شونه هاش گرفتم و نشوندمش روی پاهام،در حالی که لبامو روی گردنش حرکت میدادم و گازای ریزی میگرفتم، رویِ کمرش خیلی نرم ناخنامو میکشیدم«نفس نفس میزد وکمرشو میداد جلو با هر بار ناخن کشیدن»دستمو همینطوری پایین تر بردم تا رسید به کشِ شلوارکش،خیلی آروم گردنشو میخوردم و شلوارکشو میکشیدم پایین،انقدر این کارو ادامه دادم که به پایینِ کونِ نرمش رسید…
دستامو روی پهلو هاش کشیدم و بردم تا روی قمبلاش، با دست راستم یه اسپنک زدم که صداش دراومد و کمرشو صاف کرد.
شروع کردم بازی کردن«با دوتا دستام فشارشون میدادم و از هم بازشون میکردم»و سرمو آوردم بالا روبروی صورتش که چشمای خمارشو بست و لبامو روی لباش گزاشتم، دو لپ کونشو گرفتم و فشارش دادم به خودم«بدن داغش رو حس میکردم که بهم چسبیده»لب پایینشو گاز گرفتم و اون آه کشید و سرشو آورد جلو و محکم تر لب گرفت.
زبونِ داغ و خیسی که روی زبونم کشیده میشد، تن گرمی که به تنم مالیده میشد و کون نرمش که تو دستام بود و حرکت کمرش که آروم خودشو روی من عقب جلو میکرد، اوفففف باعث میشد دیوونه شم.
خوابوندمش روی زمین، کمرشو برد بالا و کمکم کرد شلوارکشو دربیارم،تا زانو هاش کشیدمش پایین و ولش کردم.
پاهاشو دادم بالا روی شکمش،«لعنت چرا انقد سکسیه آخه»کیرش اومد بینِ پاهاش و دیدم که پیش آبش اومده.
به خاطر عرقش هم بدنش نرم تر شده بود و لای پاش خیس، سریع شلوارک و شورتشو کشیدم و کامل درشون آوردم و رفتم پایین، کمرشو دادم بالاتر و لپای کونشو کلی بوسیدم،گاز گرفتم و خوردم و با دستام از هم بازشون کردم،«سوراخشو که دیدم جوری سیخ کردم شلوارم اذیتم کرد.»یه تف زدم روی سوراخِ قهوهایش و زبونمو از سوراخش روی تخماش و از تخماش تا سرِ کیرش کشیدم.
آب دهنمو غورت دادم و سر کیرشو مکیدم،زبونمو زیرش میکشیدم و مک میزدم، شروع کردم سرمو عقب و جلو کردن«انگار ژلهای بود»یه بار تا ته خوردم و درش آوردم،انگشت اشارهمو خیس و سعی کردم خیلی آروم آروم بکنمش تو کونش،بندِ اولِ انگشتم که رفت تو گفت: «آخ»، ازش پرسیدم:«درد داره؟»خودشو سفت کرد و خیلی آروم آه و ناله های خفیف کرد.
انگشتمو درآوردم و زبونمو کردم تو،خیلی یهویی نفسشو گرفت دستشو گذاشت جلوی دهنش و آه کشید«طبقهٔ پایین خانوادهم بود»چند بار زبونمو کشیدم تو کونش که یه آهِ بلند کشید«در حالی که دستش روی دهنش بود»، انگشتِ فاکمو خیس کردم و کم کم آروم آروم کردمش تو، همزمان تخماشو هم لیس میزدم و تو دهنم با زبونم باهاشون بازی میکردم، بعد از ۱ دقیقه سوراخِ کوچیکش داشت شل میشد، انگشتمو شروع کردم تند تند عقب جلو کردن که بدنش سفت تر شد و صداش بلند.
زبونمو تا نوکِ کیرش کشیدم و سرشو گرفتم تو دهنم و مک زدم، کمرشو بلند کرده بود داشتم میدیدم با یه دستش زمینو چنگ میزنه و دستِ دیگهش جلوی دهنشه، منم دستِ دیگهمو که باهاش کونشو چنگ میزدمو بردم بالا و با نوک سینهش بازی کردم.
به انگشتی که توی کونش بود انگشتِ حلقه رو هم اضافه کردم«صدای نالهٔ بلندش کل اتاقُ گرفت» که دیدم با دوتا دستش موهامو چنگ زد و پاهاشو برد بالاتر.
انگشتامو توی کونش تکم کم تکون دادم و عقب جلو کردم، تا بند دوم بردم داخل و نگه داشتم،یه لیس با کل زبونم به زیر تخماش زدم و انگشتامو تا ته کردم تو، وقتی انقدر عادت کرد که شل تر شد تخماشو کردم توی دهنم و با دستم براش چق زدم و انگشتامو آروم آروم عقب جلو کردم
با انگشتم با نوک کیرش بازی میکردم و زیرش خیلی آروم و نرم ناخن میکشیدم و تخماشو میخوردم همزمان انگشتامم تند تند میکردم تو کونی که حالا نرم شده بود. بعد از ۲ دقیقه که اینکارارو ادامه دادم آه و ناله هاش بیشتر شد، خودشو جمع کرد و با لرزیدنای خیلی ریز آبش اومد و کنار لبم ریخت.
بدجوری طاقتم سر اومد و خودمو کشیدم روش،دستشو کنار زدم و لباشو به دندون گرفتم و کشیدم،زبون و دهنش خیلی داغ بود«اگر کیرم این تو باشه چی میشه…» گرمای بدنش منم بدتر داغ میکرد. گردنشو که خواستم بخورم هُلَم داد عقب،با پشمای ریخته نگاش میکردم که بلند شد پاهاشو گذاشت دو طرفم و نشست تو بغلم و…
.
…
…
ادامه…
نوشته: Maybe_its_me