هرکی به هر کی 121
–
تاریخ تکرار شده بود و یاد دفعه پیش افتاده بودم . خانوما یکی یکی میومدن رو کیرم می نشستند . هر چند دقایقی پیش هم همین بر نامه رو روی من پیاده کرده بودند . ولی خیلی خوشم میومد . با همون کیر شق شده و لذت و آبی که دیگه از من خارج نمی شد ولی یکی دوبار احساس کردم که چند قطره ای از آب کیرم ریخته شده توی کس یکی که حالا نمی دونستم سر بالایی برگشت می کنه یا نه . حالشو نداشتم که چش باز کنم ببینم صاحب کس کیه . دومین روزی بود که ناهارو در این محفل می خوردیم . یعنی در این سری . خیلی گرسنه ام شده بود .. از همه بیشتر فعالیت کرده بودم . بازم یه قرص خوردم واسه سر دردم . دیگه نسبت به ریخت و قیافه کس و کونها بی خیال شده بودم . دلم می خواست زود تر بریم خونه .. دیگه همه با هم شروع کرده بودند به گپ زدن و از هر دری سخن گفتم .. چند تا از خانومای خوشگل فامیل منو یه گوشه ای کشونده و گفتند آریا جون اگه یه وقتی مهمونی بدیم و ازت دعوت کنیم تشریف میاری ;/; -خوشحال میشم که بیام.. ولی .. -هیس آقایون نیستند . -ببینم نکنه یه نقشه ای دارین و می خواین منو از این پستی که در کنار مادر بزرگم دارم بندازین .. -آریا جون الان تا سالهای سال مسئول تست گیری و امتحانات تو هستی . فکر نکنم مادر فامیل حالا حالاها کیری بزاد که بتونه یارای مقاومت و سر بلندی در برابر کیر تو رو داشته باشه .. به شوهرامون چیزی نمیگیم . هواتو هم داریم . این روزا خرج و گرونی هم زیاد شده . مخصوصا اگه آدم کاری نداشته باشه و پول تو جیبی هم بگیره .. داشتند به من پیشنهاد رشوه می دادند – من اهل خیانت نیستم . این نامردیه که زنای فامیل بخوان به شوهراشون خیانت کنند و من هم یک پای این خیانت باشم و کمکشون کنم .-آریا جون تو رو جون اون مامانت که فکر کنم هیچ کیری از کیر های فامیلو بی نصیب نداشته باشه قسمت میدم از این کس شرات تحویل ما ندی . تو که چشات دادمی زنه از اون کس پاره کن ها هستی .. -خانوما حالا خیلی خسته ام باشه بعدا در این باره حرف می زنیم . به هم شماره تلفن دادیم و قبلش بهش گفتم حالا دو سه تا فامیل می خواین با هم بیایین اشکالی نداره ولی سعی کنین از غریبه ها هم استفاده شه که دیگه احتمال جاسوسی کردن کم باشه و از این بابت هم با کسی حرف نزنین چون واسه من بد میشه .. پیشنهاد این که در اوایل فصل گرما بریم به آبگرم سرعین و یه گشت و گذاری هم اون اطراف داشته باشیم با اکثریت آرا تصویب شد . تقریبا همگی ذوق زده شده بودند . این جوری همه بیشتر می تونستن دور هم باشن و نرم نرم سکس کنن . من اون وقت از دست این آرمیلا و پریسا و آهو و مامان امون نداشتم . خیلی دلم می خواست با چهره های جدیدی از فامیلا دمخور می شدم . هنوز هم بعضی ها رو که می دیدم فکر می کردم برای اولین باره که می بینمشون . واسه این که زنای فامیل امونم نمی دادند و دست از سرم ور نمی داشتند . خسته شده بودم . حاضرین واسم کف می زدند و کلی خوشحال بودند . گردن بابا بزرگ بیچاره خرج انداخته بودم . البته هزینه ایاب و ذهاب و خواب و سه وعده غذا رو متقبل شده بودند .. دیگه هز ینه های اضافی به عهده خود دعوت شدگان و شرکت کنندگان در این سکس بود . شرکت کنندگان این اختیارو داشتند که با ماشین های شخصی خودشون بیان به محل اجتماع . قرار رو هم بر این گذاشتیم که چند روز قبل یا حتی یک ماه قبلش من برم اونجا و یه جایی رو که برای حداقل صد نفر مناسب باشه تعیین کنم و دیگه یکسره اون فضا و محیطو در اختیار خودمون داشته باشیم . خیلی حال می داد . دیگه ریسک پذیر شده بودیم . چه عشق و حالی می کردیم . وقتی مادر بزرگ پری مفاد بخشنامه رو در این خصوص خوند زنا خیلی ذوق زده تر شده بودند . این جوری مردا کمتر زوار در رفته شده بیشتر بهشون حال می دادند . مامان الیا شده بود فر مانده اونا -خانوما این پسرمه تاج سرمه .. رئیس همه شما خانوماست . به افتخار آریا بیبیب هورا .. همه دسته جمعی هورا می کشیدند . یه بار دیگه گفت خانوما دستا روی کس .. به افتخار کیر آریا و آریایی , خانوما یک صدا دم بگیریم .. تا خون در رگ ماست آریا سر ور ماست .. اونجا رو کرده بودند سالن تظاهرات و من به خودم می بالیدم . انگاری که انقلابی شده باشه و من شده باشم رهبر این خانوما .. -خانوما دوباره با هم یک صدا دم بگیریم . هماهنگ اشاره به طرف کیر .. تا خون دررگ ماست این کیر در بر ماست … مامان الیا اومد جلو و سر کیرمو ماچ کرد و گفت ایناهاش اینم عمامه اش .. خانوما بیایین به افتخار پسر آریایی ام و کیرش یه ماچ ازش ور دارین که تا جلسه بعدی کلی راهه . زنا یکی یکی اومدن جلو و سر کیرمو ماچ کرده و گفتند یه دعایی هم به حال ما بکن که ما از این کیر اون جوری که دلمون می خواد فیض ببریم . …. ادامه دارد .. نویسنده … ایرانی