هوس اینترنتی 35
–
با کلی عکس و فیلم و خاطره به خونه بر گشتم . .یه حس عجیبی داشتم . نمی دونستم باید خجالت بکشم یا آروم بگیرم .خیلی دلم می خواست همون حس وفا داری و احساس قبلو نسبت به مهر داد داشته باشم . خودمو قانع کردم که من همون طناز قبلم و تمام این کارا فقط برای این بوده که نشون بدم از اونایی که می خوان خودی نشون بدن و ادعا دارن خیلی بر ترم . -عزیزم با دوستان بودن بهت خوش گذشت ;/; -عالی بود مهرداد ولی دلم واست خیلی تنگ شده بود . واسه این که بغلت بزنم و بگم دوستت دارم و بعدش ببوسمت . -ببینم طناز دلت واسه یه چیز دیگه تنگ نشد ;/; -چرا عزیزم . خوابتو می دیدم .. اون شب من و مهرداد که واسه سکس به بستر رفتیم می خواستم هر طوری شده خودمو قانع کنم که همچنان یک زن وفادار و متعهد به شوهر و اصول خانواده هستم . یه لباس خواب بی اندازه سکسی تنم کردم که فقط یه تیکه از شکممو می پوشوند وگرنه با این لباس لیمویی رنگ حتی شورتمم از لباس خواب زده بود بیرون . -طناز عزیزم روز به روز خوش هیکل تر و شاداب تر میشی .نمی دونم چرا احساس می کنم تو از سکس با من راضی نمیشی . ازبس خوب و با محبتی هیچوقت این مسئله رو ابراز نمی کنی . -عزیزم تو چرا این قدر احساس ضعف می کنی . من از این که با تو هستم خیلی لذت می برم و سعی می کنم که یک همسر خوب و وفادار باشم و بتونم روز ها و شبهای زندگی تو رو سرشار از شادی و نشاط کنم . مهرداد دوستت دارم . دستمو به طرف سینه هاش دراز کردم و آروم با موهای سینه اش ور رفتم . بعد از اون نوبت به این رسیده بود که لبامو بذارم رو نوک سینه های مهرداد . سینه هاش حداقل نصف سینه های من بر جستگی داشت و بهم حال می داد که باهاش ور برم و میکش بزنم . این دوروزه از بس با فرزاد حال کرده بودم یه حس سیری خاصی داشتم و شاید می خواستم به این صورت خودمو قانع کنم که هنوز همون طنازی هستم که برای هم بستری با شوهرم ثانیه شماری می کردم . پس از دقایقی فرزاد ازم خواست که پشت به اون قرار بگیرم . دستاشو گذاشت پشتم و با کمرم ور رفت . لباسمو از سرم در آورد . فقط داشت نگام می کرد . حدس می زدم که به چی فکر می کنه . بازم با این فانتزی که یکی دیگه داره منو می کنه خودشو سر گرم کرده بود . می خواست با این شیوه به هیجان بیاد ولی من نمی تونستم قبول کنم که اون راجع به من این احساسو داشته باشه .شاید هم فقط در حد همین خیال باشه و اگه این اندیشه ها به عمل برسه طاقت اونو نداشته باشه که منو زیر کیر یکی دیگه ببینه . بهتره به هیچی دیگه فکر نکنم . -مهرداد نمی خوای کاری بکنی ;/; نکنه این مدتی که من نبودم با یه دختری زنی بودی . -طناز ازت انتظار نداشتم این قدر کج خیال باشی . تو که می دونی من جز تو هیشکی رو دوست ندارم و برای به دست آوردن تو چقدر زحمت کشیدم -دیدم برای همین بود که می خواستی منو بین همه تقسیم کنی و همه از دیدن من لذت ببرن;/; نکنه فکر می کنی اگه این نعمت رو به همه نشون ندی یه گناه کبیره کردی . -طناز شروع نکن اون یه مسئله ای بود که گذشت .. مهرداد دو تا دستشو از زیر شورت روی کونم گذاشته و طبق معمول با ور رفتن با کونم حال می کرد . زبونشو آروم رو کونم می کشید وبا لباش کونمو تیکه بندی کرده هر قسمتشو بین جفت لباش می گردوند . از این گونه ماساژدادنهاش خوشم میومد . ولی هنوز هیچ حس و هیجانی واسه این که کیرشو فرو کنه توی کسم در من به وجود نیومده بود . می دونستم چند بار ارگاسم شدن در این دوروزه منو بی تفاوت تر کرده بود ولی این انتظارو از مهرداد داشتم که شور و حال بیشتری داشته باشه . ازم خواست که برگردم و روبروش قرار بگیرم . . کوسمو فقط می بوسید . -مهرداد داری چیکار می کنی . نکنه اونو با لبام اشتباه گرفتی . وقتی لیسیدن کسمو شروع کرد تازه حس کردم که دارم گرم میفتم .دارم حشری میشم . خیلی دلم می خواست برم سایت و عکسای سکسی خودمو ببینم و ببینم که نظر بقیه چیه . از حرفا و نظراتشون خوشم میومد . از این که دوست دارن باهام حال کنند ولی به هیشکدومشون بها نمیدم . می دونم همه اونایی که از کردن من صحبت می کنن آرزوشونه که این کارو بکنن . وقتی مهرداد پس از چند دقیقه میک زدن کیرشو کرد توی کسم چشامو بستم تا اگه یه وقتی فکرای دیگه ای به سرم زد اون حسش نکنه . شاید از نگاه من می تونست خیلی چیزا رو بخونه . کمی خوشم میومد ولی حس کردم که کس تنگ و تپل و خوشگل من یه کیر کلفت تری رو می خواد . نه طناز این فکرا رو از سرت دور کن . تو هنوزم همونی . نباید عادت کنی .با این که آرزوئ مهرداده که تو رو زیر کیر یکی دیگه ببینه ولی تو باید نشون بدی که اون طناز همیشگی هستی و شوهرت اون جوری که لایقشی و لایق یک زن نجیب و خوبه به تو افتخار کنه …. ادامه دارد .. نویسنده …. ایرانی