هوس اینترنتی 65
–
آخ فرید فرید من از هر دو مدلش از تمام مدلهایی که باهام ور میری خوشم میاد .. اووووووخخخخخخخ چرااااااااا چرااااااااا کیرت رو از توی کسسسسسم کشیدی بیرون . من می خوام می خوام . اونو دوباره می خوام .نهههههههه نههههههه کسسسسسسسم می خاره . چی می شد سر کسسسسم توی دهنت بود و کیرتم داخلش .. -فرید شل شده بود . اونو کاملا سستش کرده بودم . فکر کنم دیگه حسی برای ادامه کار نداشت . از بس خوشم میومد دلم می خواست تمام جهات رو با هم داشته باشه . ولی نمی شد .نمی شد که هم کیرش داخل کس من باشه و هم دهنش روی کس من . حتی اگه شعبده بازی هم می کرد و و بدنشو کج و کوله می کرد نمی تونست . پس از لحظاتی دوباره بر گشت به حالت سابق . دستاشو گذاشت دور کمر من ..-خیلی ساکتی .. – طناز من با تمام وجودم دارم حرف می زنم . دیگه تمام نای حرف زدن منو گرفتی . انگار زبونم بند اومده . به چشای خوشگلش نگاه کردم . راست می گفت . حقیقتو می گفت . من اونو از حال برده بودم از هوش برده بودم . بذار همین جور در آتیش کسم بسوزه . این جوری منم راضی ترم و می تونم تا حدودی هوس خودمو نشون بدم . طوری هم سر تا پامومی خورد که می دوستم به این حالت اگه هزاران بار هم خورده شم بازم همون طناز خوش بدن و خوش کس و کون و سینه باقی می مونم . لبامو بازش کردم و اونو با لبای گرمش یک بار دیگه اونا رو بست . حرکت داغ کیرش توی کس من خود اونو هم داشت می سوزوند . -فرید حس می کنم آبم می خواد بیاد یه جور خاصی لذت می برم . تا مغز استخونم داغ کرده . -طناز جون فدات شم . اگه از حال من خبر داشته باشی . اگه احساس یک کیر رو درک کنی دلت به حال من ریش ریش میشه -یعنی تو حالا داری عذاب می کشی ;/; این قدر خسته ات کردم -چی داری میگی خوشگله . ناز من . ملکه دنیا . اون قدر دارم لذت می برم که اگه کیرمو بکشم بیرون و اونو به طرف صورتت بگیرم و تو یه فوتش بزنی آبم میاد حالا دارم به خودم فشار میارم تا لذتمو هر وقت که تو خواستی و اراده کردی خالیش کنم توی کست . من نوکرتم . برده توام ..حرفای قشنگ و هوس انگیزی می زد -حالا بازم کمی به خودت فشار بیار منو غرق در سکوت هوست کن . اون بازم در آغوشم کشید . با ضرباتی آروم تر منو می گایید تا طبق خواسته من آبش به این زودیها خالی نشه ولی می دونستم که داره چه فشاری به خودش میاره . .. داشتم ارضا می شدم . به مرحله ای رسیده بودم که زیاد نمی تونستم به اون چه که دور و بر من می گذره توجه کنم . حتی اگه اون لحظه آدمای دیگه ای هم میومدن بالا سرم شاید به تنها چیزی که توجه می کردم خودم بودم . دوست داشتم به اون سبکی ناشی از سکس برسم حالتی که تمام درد ها و غمهای آدمو برای مدتی به دست فراموشی میده . هر چند من به اون صورت احساس درد و غمی نمی کردم تمام ناراحتی من داشتن شوهر کس خلی به نام مهرداد بود که زن مثل دسته گلشو که همون اول داده بود به دست اینترنت و با گذاشتن عکسای سکسی من در سایتها اولش ناراحت و بعد وسوسه ام کرد حالا هم دلش می خواد که منو زیر کیر این و اون ببینه و لذت ببره . ولی من نمی ذارم که اون به این آرزوش برسه . یعنی من براش کم ارزشم ;/; هر چند تا حالا دو سه موردی رو نتونستم تحمل کنم ولی مواردی بوده که واقعا کیر ها و انسانهایی بر تر بودند و همه شون در مقابل من اظهار ضعف و ناتوانی کردند . پس باز هم می تونستم قدر تمند باشم و به خودم بنازم. آتیش داشت مغزمو می سوزوند . آتیش هوس داخل سر و زیر سینه ها و رو و داخل کسم در حال گشتن و سوزوندن بود .-آخخخخخخخ عزیزم عشق من دارم لذت می برم . وووووووییییییی کسسسسسسم کسسسسسسسم . ولم نکن . ولم نکن . خواهش می کنم . جوووووووووون جوووووووووون جووووووون .. به صورت فرید چنگ انداختم . موهای سرشو کشیدم .. -عزیزم .. هر وقت نذاشتم در ری کارت رو بکن آبتو خالی کن . خوشم میومد اونو محکم در بغلم داشته باشم قفلش کنم و اون راه فراری نداشته باشه و کاری نتونست بکنه جز این که توی کس من خالی کنه . اونو سفت و سخت چسبیدم به خودم فشارش دادم . نذاشتم جنب بخوره . فرید اولش چشاشو خمار کرد و بعد اونا رو بست و خودشو انداخته بود رو من . از سنگینی تنش رو خودم لذت می بردم . حرکت و ریزش آب داغ کیرشو داخل کسم به خوبی احساس می کردم . یک زن ته دلش این لحظه های شیرین زندگی خودشو با هیچ چیز دیگه ای در این دنیا عوض نمی کنه . …. ادامه دارد … نویسنده …. ایرانی