کاروهوس

نوک زبونمو چند بار به قسمت بالای کیر و تنه اون مالوندم و بعد ولش کردم . اون می خواست هر طوری شده نشون بده که برام سنگ تموم می ذاره . من زیر دست و پاش بودم ولی اون مثل یک بچه نرم بود . اونو اسیر کون خودم کرده بودم . سرشو گذاشته بود روی کون من .  یا از روی راضی کردن من بود یا از عشق و احساس خودش که با لذت سوراخ کون منو می لیسید ..
-نهههههههه جبار .. جبار .. تمومش نکنی ها ..
 – نه عزیز دلم باید واسه همیشه تا هر وقت زنده ام بخورمش . دست ازش ور نمی دارم ..
-چیه .. این قدر از هوش رفتی .. مگه کون قحطی اومده ..
– اگه اینی که تو داری رو  حسابش کنم آره اومده اومده .. بذار حساب کنم که کون قحطی اومده . فقط مال منی تو. عزیز دلمی . چه حالی میده یه پیکی بزنم و بر گردم .
 -جبار من از بوی الکل و دهنی که بوی الکل بده خوشم نمیاد ..
 -فدات .. هرچی تو بگی .
با اون لبای کلفتش کون من  , کپلای منو داغش کرده بود …
– اوووووووهههههههه نهههههههه نههههههههه آتیش گرفتم .. آتیش گرفتم .
 وقتی این حرفا رو می زدم اونم تند تر و تند تر  پشتمو تحت بوسه های خودش قرار داده بود . کونمو یه جوری میکش می زد که   لذت در مرحله اول تا انتهای نافم می نشست . وقتی زبونوشو از پهنا روی کسم می کشید یک بار دیگه منوبه یاد سگهایی انداخت که در فیلمهای سوپر کس زنو با اون زبون پهنشون لیس می زنن .
 -آتنا جون می تونم یه چیزی بگم ..
-بگو آقا جبار . ما کنیز شماییم و شما ارباب ..
اینو به لحنی گفتم که می دونستم نازمو می کشه
-قربونت برم من . من غلومتم . خاک زیر پاتم .. فقط  یه عادت بدی دارم که به هیجان که میام ممکنه کمی خشن شم  -آخی  .. این چقدر هیجان انگیزه .. هوس آدم که میاد روی  کار,  خیلی کارا هست که آدم نمیشه ازش دوری کنه باید یه جوری باهاش بسازه و با هاش کنار بیاد و این بستگی داره به این که طرفت تا کجا با هات کنار بیاد .. می دونم که فر هنگت بالاست  منم یه عادتی دارم ..
 -چیه .عزیزم ..
 -اگه یکی مثلا منو با یه سکس زورکی و با حال بخواد سر حالم کنه منم دوست دارم زورکی و با حال کار کنم مثلا لگد بزنم بهش . آخ جون چه کیفی داره .. یه وقتی دردت نیاد ;
-هر چی تو بخوای همونه .. هر چی تو بگی همونه . خیلی هم حال میده ..
همچنان دراز کشیده بودم و گذاشتم که با من حال کنه و حال بده . دستای کلفت و مردونه جبار به آرومی تمام تنمو  مالش می داد . حرارتی که از دستاش به تمام بدنم می رسید خون هوسو در رگهای من به جریان مینداخت .  با این که خیلی عجول بودم و دلم واسه کیرش لک زده بود اما حالاقلبم  هیجانی می خواست  تا  همچنان به شدت بتپه وآتنا  در انتظار کیر به ناگهان اونو در بدنش حس کنه .  انگشت روی کونم کشیدم تا ببینم میشه اونو مقاوم حس کرد یا نه و تا چه حد اون داروی آروم بخش و لذت دهندده اثر کرده .. جبار متوجه حرکت من شده بود . همون انگشتو گذاشت توی دهنش .. و نوک انگشت  خودشو کشید توی کونم و  انگشت وسطی و کلفتشو فرو کرد توی کونم تا یه دست گرمی داده باشه . چه شور و حالی داشت این کار اون . تا آخر انگشتشو کرد توی کونم .. اوووووووففففففف دلم می خواست ببینم اندازه اون انگشتشو ..  می دونستم کیرش چند برابر اون بلند و درازه .. آخه یه انگشت که چیزی نیست ولی مال جبار یه چیز دیگه ای بود . داغم کرده بود . آماده ام کرده بود . این ترسو در من ریخته بود که یه چیزی از بدنش وارد بدن من شده … مدام این حرف دنیا طنین انداز گوش سر و گوش وجودم بود که آتنا بذار اول کست رو بکنه این قدر خود را حریص کون دادن نشون نده . اول کست رو با کیرش آشنا کن .. بذار بدنت اونو قبول کنه اون وقت با کونت کنار میاد .. منو به یاد پیوند اعضای بدن انداخته بود … دوست داشتم بهش بگم  کون آتنا از بس کیر خورده که خیلی زود با هر کیری عادت می کنه . سیستم ایمنی کون آتنا گیرنده خوبی داره .. ولی نخواستم پیش این دختر خودمو زیاد پر کار نشون بدم . جبار انگشتشو که از کونم در آورد چند بار اونو فرو کرد توی دهنش و ملچ ملوچ می داد ..
-آخخخخخخ آتنا چقدر خوشمزه و با حاله . چه کیفی داره !
-نوش جونت . حالشو ببر .. حقته .. خیلی آقایی . کون من لیس زدن سوراخش حق مسلم توست .
 چند بار دیگه هم این کارو کرد . یه بار انگشتشوجلوی چشام گرفت نخواست بگه که مثلا اونو فرو کن توی دهنت می خواست لذت خودشو نشون بده .. من بی اراده و سر شار از هوس اون انگشتو گذاشتم توی دهنم و میکش زدم . طعم و بوی کونمو به خوبی حس می کردم . درسته نظافتو رعایت کرده بودم ولی اون تا ته انگشتشو کرده بود توی کونم .  این کار من اون قدر بهش لذت داد و حشرشو برد بالا که دیگه ندونست داره چیکار می کنه .. کف دستشو چند بار مالوند به کونم و بعد اونو گذاشت روی کسم و با قاچای کونم   ور رفت ..
 -آخخخخخخخخ .. جبار جبار کسسسسم کسسسسسسم .. کووووووونم کووووووونم .
کس من حسابی چرب و چیلی شده بود کف دستشو طوری روی کسم می کشید که دو تا لبه های کس در یه حالت موجی شکل و چین خوردگی حرکت کرده و کل بدن منو زیر پوشش حشر و شهوتی عجیب قرار داده بودند . برای لحظاتی حس کردم که یه چیز سنگینی افتاده رو من . کیرشو چند بار محکم به دو طرف کونم زد .  کپلامو لرزوند و می دونم که داشت با لرزش اونا حال می کرد ..
-واااااااییییییی نههههههههه
-آماده باش . نزدیکه .. جبار سینگ وارد می شود ..
 -جبار کس من اون جوری نیستا که تو خودت درسته با هیکلت وارد شی ..
-کیر منو هر کی که تحمل کنه تا آخر عمرم نوکرش میشم و هواشو دارم ..
-ولی یادت باشه جبار خان من دوست ندارم واسه من شریک بیاری . بری یه دوست دختر دیگه بیاری ..
اونم در شرایطی بود که اگه جونش هم می خواستم بهم می داد . این دیگه کف دستش نبود که به کسم فشار می آورد . کیر مثل یک گوی سنگی ولی استوانه ای بود که روی کسم نشسته بود .. لبه های کسمو به دو طرف باز کرد . کسم از قسمت بالا و پایین هم یه تکونی خورد و حس کردم که اون استوانه پهن حرکتشو شروع کرده . شعله ای از هوس دور و بر کس من در حال پخش شدن بود که داشت کون منو هم می سوزوند ….. ادامه دارد …. نویسنده …. ایرانی

دکمه بازگشت به بالا