کافی شاپ سکسی و میسترس اینستایی (۱)

سلام به بچه های گل انجمن کیر تو کس
امیدوارم با خوندن داستان سکسیم به اوج شهوت برسی و لذت ببری
من میلادم ۲۹ سالمه و کافه دارم سمت انقلاب …
یه کافه دنج و نقلی ۱۰۰ متری تو زیرزمین با فضای خاص و مشتری های معمولا ثابت.
یه روز جمعه عصر که معمولا ساعت ۳ باز میکنم یه خانوم امد تو …یه خانوم خوش اندام و خوش چهره ک بوی عطرش تا ۱ کیلومتر میرفت …رفتم سمتش واسه خوش امدگویی و گرفتن سفارش و یکم هیز بازی که سفارش اسپرسو داد و چون دستگاهو تازه روشن کرده بودم هنوز گرم نشده بود معطل شد و تو این مدت همش نگاهش میکردم اخه واقعا خاص بود …یا به مانتو جلو باز نسبتا بلند رنگ بنفش که یه تاپ چسبون زیرش بود کامل سینش مشخص بود با یه ساپورت و صندل پاشنه دار خیلی تیپش سکسی بود…بعد اینکه سفارشش اماده شد همراه با یه کیک واسش بدم…گفت ک من کیک نخاستم گفتم کیک مختص مشتری های خاصمونه و فری هست (فری یعنی رایگان) اونم یه لبخند زد و گفت خیلی زبون بازی ها منم گفتم اختیار دارین و این حرفا گفتم تازه کافه رو باز کردم خلوته و یکم کارارو انجام بدم اونم و رفتم …
تو مدتی ک داشتم تمیز کاری میکردم چون یه هفته بود کارگر نداشتم مجبور بودم خودم تمیز کنم …به عمد میزای نزدیکشو تمیز میکردم که نگاهش کنم که اونم متوجه شد و با لبخند گفت چیه خو مگه تاحالا خانوم ندیدی؟!گفتم دیدم ولی مثل شما ندیدم و جفتمون زدیم زید خنده و شروع کردم به لاسیدن چون چراغ سبز نشن داد …گفت بیا رو کاناپه بشین راحت تری با خنده خخخ …رفتم رو بروش اونم پاشو انداخت رو پاش جوری ک رونش میخاست ساپورتو جر بده با مهارت خواصی این کارو کرد و شروع کردیم به حرفیدن و این حرفا ازش پرسیدم مجردی یا متاهل ؟گفت ک سونیا هستش ۲۵ سالشه یکساله از شوهرش طلاق گرفته دلیلشو پرسیدم گفت بخاطر فوبیا از سکس و این چیزا ک فهمیدم شوهرش دست بزن داره و کلی ازیتش کرده منم شروع کردم ب مخ زنی ک اره همه مردا مثل هم نیستن خوب بد دارن و این حرفا که گفت خوب بلدی هااا با یه نگاه خاص که گفتم خانومی مثل تو خیلی با ارزشه واسم.بدون رودروایسی گفتم میخام باهم باشیم؟!گفت اخه اینجا ؟دوزاریم افتاد ک این فکر کرده پیشنهاد سکس بهش دادم منم گفتم اره الان در کافه رو میبندم بدون هیچ حرفی رفتم درو بستم و امدم .این سری دقیق کنارش نشستم اونم گفت ک اخه و این چیزا دستمو گزاشتم رو پاش گفتم نگران نباش.گفت خیلی وقته رابطه ندارم گفتم پس نیازاتو چیکار میکنی ؟؟؟گفت برده دارم و فقط با حس سادیسم ارضا میشم درجا فهمیدم از این خانومای میسترس اینستاس …خیلی کنجکاو شدم بقلش کردم گفتم نترس من ازیتت نمیکنم و اروم لباشو بوسیدم ممم لباش مزه خاصی داشتن اونم باهم راه میومد و میخورد …خیلی عالی بود واسم ناخوناش بلند با لاک تیره …گفتم پیج اینستا داری واسه میسترس بودن گفت اره.گفتم نشونم بده اونم دست کرد تو کیفش گوشیشو دراره منم تا فرصتو دیدم گفتم بزار مانتوتو درارم راحت باشی …مانتوشو دراوردم تاپ تنش بود با یه ساپورت و صندل لم داد تو بقلم و پیجشو نشونم داد …رفت تو دایرکتش ک کلی مسیج هست دارن التماسش میکنن که سگش باشن و این حرفا …صادقانه بگم خیلی لذت بردم …زنی ک این همه ام داره التماسش میکنه واسه پالیسی حالا لم داده بقل من ؟!حس غرور امد سمتم و شروع کردم ب خوردن لباش مممم خیلی خوش مزه بود قربونش بردم دستمو گزاشتم رو سینش ک داشت تاپشو جر میداد شروع کردم ب مالیدنش ک دادش درامد …نمیدونم چرا ولی حس سادیسم سرتاپامو گرفته بود دوس داشتم باهاش خشن باشم و ازیتش کنم …دیت کردم زیر تاپش جوری دراوردمش ک موهاش بهم ریخت گفت چته وحشی نکن خو …منم با یه بوس حرفو رد کردم و بقلش کردم گفتم چه اندامی داری هااا گفت کلی ورزش میکنم و این چیزا ک من سرمو گزاشتم لا سینش ممم و شروع کردم ب لیسیدن دستاشو دور سینم حلقه کرد و منو ب خودش فشار میداد و منم واسش میخوردم و یهو تملی سینشو گاز گرفتم ک اه بلندی کشید و با صدای خماری گفت نکن اه منم فهمیدم خوشش امده و شروع کردم‌ب گاز گرفتن ممم نوک سینش و تپلی سینش و زیر سینش …کل سینش از گازایی ک‌گرفتم کبود شد …خودش هم از رفتار خشنم خوشش امده بود …خوابوندمش رو کاناپه ۳ نفره گوشه کافه شروع کردم ب باز کردن صندلش اونم زل زده بود تو چشام نگام مبکرد دستشو گزاشت رو کسش ک ساپورتشو در نیارم…گفت قول بده اروم بکنی خواهش میکنم و منم الکی گفتم باشه چون میتونستم تربیت معکوسسسه…وقتی کامل لختش کردم تازه فهمیدم چه کسی بقلم ممم اندام تراشیده بدون یزره مو با کس ناز ک فقط رو چوچولش تیره بود دستمو گزاشتم رو کسش و شروع کردم ب مالیدن ممم خیلی حال میداد جیغش درامده بود دستمو برداشتم و شلوارمو دراوردم با شرتم کیرم افتاد بیرون …۱۹ سانته وقتی دیدیش یه اووف کشید ک جیگرم حال امد فهمیدم خوشش امده گفتم واسم خیسش کن گفت نمیتونم و بدم میاد و از این حرفا …روش خوابیدم لباشو بوسیدم اروم میگفت توروخدا فقط فقط اروم …منم کیرمو درز کسش تنظیم کردم و با یه فشار کوچیک تا خایه فشار دادم ک جیغش دارمد ممممم تو بقلم له له میزد ک از زیرم دراد منم روش بودم مثل یه بره زیرم خوابیده بود دستاش دو طرف صورتش گرفتم و نگاش میکردم و شروع کردم ب تلمبه زدن با التماس میگفت اردم منم خشن تر میکردمش جودی ک اه و جیغش قاطی شده بود ایقد کردمش ک شروع کردن ب قربون صدقه رفتنم فهمیدم ک ارضا شده ممم خیلی حس خوبی بود دستاشو ول گردنم حلقه کردم دور گردنم گفت تاحالا اینجوری ارضا نشده بودم منم گفتم پس خشن دوس داری اره ?گفت اگه ب کسی نگی اره و خندید منم همینجور روش خوابیده بودم گفتم میخام جلو بردت بکنمت ؟چشاش ۴ تاشد و گفت تو واقعا خوشت میاد ؟گفتم اهم خیلی و کیرمو از کسش دراوردم گفتم رو پهلو بخاب گفت نه توروخدا الان از کون نمیتونم گفتم نترس میخام کونتو بکنم .کیرمو گزاشتم تو کسش دستم رو کونش بود و نگا صورت سکسیش میکردم دست کرد گوشیشو برداشت و زنگ زد ب یکی وقتی جواب داد شروع کرد ب فحش دادن و بدو بیراه گفتن منم فهمیدم یارو بردشو شروع کردم مثل سگ گایدنش اونم جیغ میزد و ناله میکرد و بهش میگفت دارم کس میدمم امشب باید بیای جای کیر عشقمو بلیسی و ابشو از توش بخوری و منم با شنیدن این حرفا ته کسش فشار دادمو ابمو ته کسش ریختم افتادم روش ممممم همینجور بقل هم بودیم که صدا پارس کردن بردش متوجه شم …خیلی حال کردم و بوسش کردم گوشی رو ازش گرفتم و با بردش یکم حرف زدم و تحقیرش کردم واقعا از این کار لذت میبردممممم …بعد چند مین از روش بلند شدم و شروع کردبم لباس پوشیدن باهم حرف میزدیم میگفت ازت خوشم امده خیلی وقته سکس خفن اینجوری نداشتم تاحالا کسی نتونسته بود اینجور منو تصاحب کنه ک بخاد خشن بکنتم ؟!!!با این حرفاش قند تو دلم اب شد و غرور خاصی گرفتم …بعد اینکه خودشو مرتب کرد امد پشت بار پیشم گفت دوس دختر داری ؟گفتم تا دلت بخاد اونم خندید و دستشو گزاشت رو کیرم گفت فقط باید منو خشن بکنی مممم منم همونجا بوسیدمش گفتم شک نکن … تلفن رد و بدل کردم و این حرفا و خدافظی و رفت …
ادامه داستان خفن تره امیدوارم خوشتون امده باشه