کاندوم توت فرنگی
با این وجود که میدونست همیشه کرم میریزم و بیدارش میکنم ولی عادت داشت که دمر روی تخت بخوابه.
بدون اینکه از روی تخت بلند بشم، خودم رو به کشوی میز کنار تخت رسوندم و یه کاندوم توت فرنگی از توی کشو برداشتم؛ بازش کردم و روی کیر شق شدم کشیدم.
لبام رو خیس کردم و به سمت لبای آلاله بردم. یه بوس ریز کافی بود که صورتش رو به سمت مخالف بچرخونه و با دست راستش چشم هاش رو بماله. ولی باز هم به خوابش ادامه داد. شنیده بودم اگر وقتی خانمها خوابن به سمتشون بریم و آروم آروم بوسشون کنیم و بدنشون رو نوازش کنیم، خیلی زود حشری میشن و میوفتن توی تلهی ما آقایون. پس همین کار رو کردم. سرم رو از روی بالشت برداشتم و آروم به گوشاش رسوندم. زبونم رو از توی دهنم درآوردم و شروع کردم به نوازش گوشاش با زبونم. یکی از دستام رو به سمت سینههاش بردم. نوک سینه راستش رو آروم مالیدم. دست آزادم رو بین پاهاش بردم و شلوار و شورتش رو کنار زدم و انگشت شستم رو روی شیار کسش کشیدم. همهی این کارها فقط سه چهار دقیقه طول کشید. چشمای آلاله آروم باز شد. همزمان با اینکه خواست سرش رو برگردونه تا موقعیت رو بفهمه، لبام رو از روی گوشاش برداشتم و وقتی برگشت روی لباش گذاشتم. حس کردم که حشری شده و اونم از ادامه دادن ماجرا ناراحت نمیشه! پس ادامه دادم. زیر گوشش زمزمه کردم:
+مروارید من، قشنگ من.
چشمای خمارش توی دریای چشام غرق شد. حس کردم که منتظر ادامهی حرفامه، پس بازم زمزمهوار زیر گوشش گفتم:
+عروسکم، ملوسکم، دخترکم.
اونقدر آروم زمزمه کردم که خودمم به زور میشنیدم ولی آب از لب و لوچهی آلاله آویزون شده بود.
لبام رو روی لباش گذاشتم و طعم بهشتی لباش رو چشیدم؛ همچنان دستم رو روی شیار کسش میکشیدم.
لبامون رو جدا کردیم و این بار لباسش رو آروم از تنش در آوردم. یکم روغن روی بدنش ریختم و شروع کردم ماساژش بدم. بدون فکر کردن به زمان و مکان، ماساژ رو ادامه دادم تا به باسنش رسیدم. قبل از اینکه کار روی باسنش رو شروع کنم؛ زبونم رو روی سوراخ کونش کشیدم و آروم آروم لیس زدم. برخلاف من که عاشق آنال بودم اون از آنال بدش میومد. وقتی داشتم سوراخ کونش رو لیس میزدم کونش رو سفت کرد و اجازه ادامه دادن بهم نداد. با این حال برش گردوندم و با ولع به سینههاش حمله کردم. روی سینهی چپش از آب دهنم ریختم؛ با دستم نوکش رو گرفتم باهاش و بازی کردم. سینهی راستش رو هم با زبونم نوازش میکردم.
سرم رو از روی سینه نازش برداشتم و به لباش حمله کردم. لباش رو میمکیدم و زبونش رو با ولع میخوردم. پاهاش رو روی کمرم قفل کرد. سرم رو نزدیک گوشش بردم و نفس کشیدم.
+این یعنی داری لذت میبری و باید ادامه بدم؟
با ته صدای لرزونی که از شهوت میلریزید با حرص گفت:
-اوم!
+من قربون اون اوم گفتن با حرص و ولعت برم آروم جونم.
پشت چشمی نازک کرد و منم گوشش رو به دندون گرفتم.
دستام رو از روی سینههاش برداشتم و اونم پاهای قفل شدهاش رو باز کرد.
آروم از روش بلند شدم و سرم رو روی شکمش گذاشتم. توی چشاش نگاه کردم:
+من میمیرم برای اون چشای مثل ماهت.
-منم میمیرم برای نگاهت.
انگشتام رو از روی شکمش تا شیار کسش کشیدم. سرم رو بین پاهاش جا دادم و با نگاه کردن توی چشاش شروع به لیس زدن کسش کردم. انگشت وسط و اشارهام رو به هم چسبوندم؛ با آبی که از دهنم میریخت روی کسش انگشتام رو خیس کردم و بعدم آروم آروم فرو کردم توی بهشتش. همزمان با لیس زدن و مکیدنش با انگشتام براش تلمبه میزدم و اونم با صدای لرزونش آه و ناله میکرد.
-متین میشه بیای روم و وقتی داری برام میخوری، منم برات ساک بزنم؟
منتظر همین حرفش بودم. همون جوری که سرم روی کسش بود؛ انگشتام رو از سوراخش بیرون آوردم. کاندوم رو از روی کیرم درآوردم و انداختم کنارمون و روی بدنش رفتم و کیرم رو به لباش رسوندم. دستاش رو دور کیرم حلقه کرد و سر کیرم رو با لباش بوسید.
زبونش رو روی کیرم میکشید. لباش رو دور کیرم آورد و کل نوزده سانتش رو توی دهنش جا داد. بدون اینکه دندون بزنه برام ساک میزد. لباش رو کلاهک کیرم بود؛ با زبونش سوراخ کلاهک کیرم رو لیس میزد و با انگشتاش با تخمهام بازی میکرد.
نزدیک ارضا شدنش که شد، از روش بلند شدم. پاهاش رو بالا دادم و شروع کردم به مالیدن شیار کسش با انگشتام. با زبونم رونهاش رو لیس میزدم و گاهی هم چندتا بوسه کوچولو روی رون سفیدش جا میذاشتم.
انقدر این کار رو کردم که با لرزش خیلی کم ارضا شد.
کاندوم رو برداشتم و روی کیرم کشیدم. کیرم رو روی خیسی کسش کشیدم و توی کسش فرو کردم.
جیغ نسبتاً بلندی کشید که روی بدنش خیمه زدم و لبام رو به گوشاش رسوندم.
+چه کس گرم و نرمی داری؛ چرا انقدر تنگه این لامصب.
-لعنتی کیر تو زیادی کلفته! وگرنه من اصلا تنگ نیستم.
با این جملهاش جون تازهای گرفتم. از اینکه از کیرم تعریف میکرد خوشم میومد؛ خودش هم این رو میدونست و ادامه داد.
-دارم زیر کیر سیخ و دراز و کلفتت جر میخورم.
+میدونم حشری من.
دستام رو از کنارش برداشتم و نوک سینههاش رو توی انگشت شست و اشارم گرفتم و آروم فشار دادم.
-این یعنی نوبت اینه که نوک سینههای کوچولوت رو بمالم؟
سری تکون دادم و اونم با سر انگشتاش سینهام رو مالید.
-اونوری بشم؟ چیز… یعنی داگی بشم؟
+اوف! جون؛ کیه که داگی شدن این بدن رو دوست نداشته باشه.
وقتی کیرم رو در آوردم، اونم داگی شد. دوباره کیرم و توی کسش جا دادم. با تلمبه زدن کیرم توی کسش؛ کل بدنش میلرزید. روی لمبرهای کونش ضربه میزدم و با صدای بلند میگفتم:
+جون، چه کونی داری تو…
زیرم نفس نفس میزد و میگفت:
-تند تر بکن… تند تر! دارم ارضا میشم.
روش خم شدم و دوباره سینههاش رو از زیر گرفتم و فشار دادم. جون کشداری گفت و بعد از دو ثانیه که ضربه هام رو تندتر کردم بازم ارضا شد. بعد از اونم من با فریاد نسبتا بلندی ارضا شدم.
حالا کاندوم توت فرنگی پر شده بود از آب سفید و غلیظ من…
نوشته: •ماه تابانم•