کس کیری

کنار در ابخوری منتظر بودم ک با دیدنش بدنم لرزید
چشمای خیس و پف کردش و لباسای بهم ریخته
سمتش رفتم و بی هیچ حرفی کشیدمش سمت سرویس ته حیاط هلش دادم توی اخرین توالت ک پر از شلنگ و تی و… بود درو بستم و بدون مکث لبامو روی لبش فشار دادم
دستش رو کمرم نشست و مث همیشه همراهیم کرد خودمو بهش فشار میدادم سینهاشو میمالیدم

با صدای زنگ و صدای نکره معاون پرورشی ک اعلام میکرد وارد کلاس بشیم سرمو عقب کشیدم
اما لبای لرزونش با سرم جلو اومد و بعد چند لحظه جدا شد
زدیم بیرون و رفتیم تو کلاس
هنوز هیچ حرفی نزده بودیم
نشستم پیشش و روی نوت نوشتم “چیشده ک خانوم من این شکلیه؟”
سرشو ب سمتم خم کرد و لب زد
“خیسه خیسم:(”
سویشرتمو در اوردم روی پاش انداختم زیپ شلوارشو باز کرد و کمک کرد دستم روی کس تپلیش بشینه
کمی زبر بود ولی اونقدر خیس و لزج ک ناراحتی حس نمیکردم از زبری کسش
سرشو روی میز گذاشته بود و برا اینکه ناله نکنه لبشو گاز میگرفت
دستمو پس زد و یهو با گفتن با اجازه از کلاس زد بیرون
نمیتونستم بشینم و رفتن غیر عادیشو نگاه کنم بلند شدم و به معلم گفتم ک حالش بد شده و میرم دنبالش
رفتم تو سرویس و کوبیدم ب در تنها توالتی ک بسته بود
درو باز کرد و کشیدم داخل
شلوارش تا زانو پایین بود و کارو راحت میکرد
جلوی پاش نشستم و زانوهامو روی کفشاش گذاشتم و سرمو بردم لای پاش
دسشو رو دهنش فشار میداد ک صداش بالا نره
زانوهاش میلرزید و به سختی وایساده بود
چند دیقه بعد با لرزش بدنش طعم شوری رو تو دهنم حس کردم بلند شدم دهنمو تمیز کردم بغلم کرد و لبامو مکید
مشغول مرتب کردن لباسش شد ک دوباره ازش پرسیدم چت بود خانومم؟
چشاش لرزید و طفره رفت
اصرار کردم ک گفت:“من با شایان خوابیدم”
هیچ راهی واسه هضم حرفی ک زد پیدا نکردم پس بالا اوردم
کف توالت نشستم و عق زدم بخاطر خوردن کسی ک کیری بود
بعده اون هیچوقت نتونستم با کسی وارد رابطه بشم
بخاطر ترس از خیانت ترس از کنار گذاشته شدن
همه مردم اقلیتای جنسی رو مسخره میکنن و فک میکنن گرایششون مسخرست و …
ولی احساسی ک اونا توی رابطه هاشون میزارن خیلی پاک تر و عمیق تر از معمولیاست
:)
نوشته: Tani

دکمه بازگشت به بالا