کون دادن من در سال آخر دانشگاه
من یک پسر همجنسگرام که تو سکس بیشتر ترجیح میدم مفعول باشم. داستانی که میخونید ماجرای من و حسینه که اولین و (تا امروز) تنها کسیه که بهش کون دادم.
من و حسین از دبستان همکلاس بودیم. حسین فرزند سوم از یک خانوادهٔ پرجمعیت عراقی بود که در زمان جنگ به ایران مهاجرت کرده بودن. حسین از من لاغرتر و کمی بلندتر از من بود. پوستش خیلی تیره بود بهطوری که من در مقابلش بلور حساب میشدم. ما تا اول دبیرستان همکلاس بودیم. بعدش اون رفت فنی و من ریاضیو انتخاب کردم. دوستی ما با صمیمیت زیادی شروع شد ولی هرچی بزرگتر میشدیم بیشتر بینمون فاصله میافتاد. تا جایی که در دورهٔ دانشگاه به ندرت همو میدیدیم و گاهی فاصلهٔ دیدارهامون به یک سال هم میرسید. ما از همون دورهٔ دبستان زمانی که خونهٔ همدیگه میرفتیم، با هم مسائل جنسی را کشف میکردیم. اوایل اندازهٔ کیرمونو با هم مقایسه میکردیم. کم کم سی دیهای پورن تماشا میکردیم (اون موقع من هنوز گرایش جنسیم را نپذیرفته بودم و من هم با حسین سکس زن و مردو تماشا میکردم) و فیلمهای صحنهدارمونو با هم تاخت میزدیم. کمی که بزرگتر شدیم و به سن بلوغ رسیدیم همیشه از خانجمن سکسی کیر تو کس آپارتمان حسین اینا استفاده میکردیم و توی راهرو یا تو پشت بوم، یا اگه خونهٔ خالی گیر میاوردیم، تو خونه، به اصطلاح با هم «حال میکردیم». البته هیچوقت سکس مقعدی نداشتیم. و حتی از لب گرفتن و ساک زدن هم خبری نبود. بیشتر حسین منو انگشت میکرد. کیرشو میذاشت لای پام و لای کونم و حال میکرد و البته به منم حال میداد.
یادمه اولین جلسهای که حسین بدنسازی رفته بود عضلههاش سفت شده بود و من مرتب سینهشو که کمی برجسته شده بود ماچ میکردم و لبمو میمالیدم به بازوش. اون موقعها به طور مرتب از این کارها میکردیم که همیشه آخرش با جق زدن به پایان میرسید. کیر من از کیر حسین کوتاهتر و کلفتتر بود. ولی خیلی لذت میبردم که کیر سیاه و دراز حسینو تو دستم بگیرم و باهاش بازی کنم. مخصوصاً وقتی اون وایساده و از جلو کیرشو میذاشت لای پام و همزمان انگشتم میکرد تمام بدنم غرق لذت میشد. حسین آبش زود میومد و خیلی وقتها من براش جق میزدم. ولی افسوس که با بزرگتر شدنمون این «حال کردن»ها هم قطع شد. و با دانشگاه رفتنمون دیگه حتی حرفشم نمیزدیم. واقعیت این بود که حسین استریت بود.
دو سال پیش بود که یکروز تو تعطیلات نوروز، خانواده تصمیم گرفتن برای دیدار با یکی از آشناهای قدیمیمون به کرج برن. اون موقع سال آخر دانشگاه بودم و تا فارغالتحصیلی ۱۵ واحد داشتم. من امتحانهای دانشگاه را بهانه کردم که خونه بمونم و اونها هم پذیرفتن. منم از این فرصت استفاده کردم و به برزو خبر دادم که بیاد خونهمون تا با هم سکس کنیم. برزو هم یکی از همکلاسیهای دوران مدرسهٔ من بود که نه قیافه داشت، نه هیکل و نه تمیز بود. ولی من از سر ناچاری باهاش سکس میکردم. چون کس دیگهایو نداشتم. قبلاً یکبار تو دوران مدرسه آورده بودمش خونهمون و کرده بودمش. یکبار هم دو سه سال پیش آوردمش خونهمون و با هم 69 زدیم. به برزو پیامک دادم ولی از شانسم تهران نبود. حالا تنها کسی که بهش امید داشتم حسین بود. به حسین پیامک دادم که «میتونی یه سر بیای خونهمون؟» اونم گفت: «چرا نریم بیرون قدم بزنیم؟». بالاخره با اصرار من راضی شد که یک ساعت دیگه بیاد. خانواده تازه رفته بودن و من هم سریع شروع کردم به آماده کردن خودم. اول اتاقمو مرتب کردم و بعدش هم به سر و وضع خودم رسیدم. خوشبختانه تو حافظهٔ رایانه فیلم پورن مرد و زن داشتم و میتونستم با کمکش حسینو بهراه بیارم. خانواده هم دستکم تا پنجشش ساعت نمیومدن و خیالم از هر جهت راحت بود.
دل تو دلم نبود و منتظر حسین بودم. خوشبختانه به موقع خودشو رسوند. بعد از احوالپرسی و صحبتهای معمول، بهش گفتم که یه فیلم پورن توپ بهم رسیده که خیلی خفنه. فیلمو گذاشتم و دوتایی مشغول تماشا شدیم. من شروع کردم به مالیدن کیر خودم و کیرمو درآوردم تا حسین هم همینکارو کنه. ولی اون همینطور تماشا میکرد. بعدش من شروع کردم کیرشو از روی شلوار جین مالیدن. اولش میخواست نذاره و زمزمه کرد نکن. اما هیچ مانع کارم نشد. من دیگه فیلمو نگاه نمیکردم و تمام توجهم به مالیدن کیر حسین بود. ولی اینکار از روی شلوار جین سخت بود. بخاطر همین تلاش کردم دستمو بکنم تو شلوارش که البته آسون نبود. حسین که اینطور دید دکمهٔ شلوارشو باز کرد و نیشخندی زد. منم از خدا خواسته دستمو کردم تو شورتش و کیرشو درآوردم. سر کیرش خیس بود و شورتش هم کمی نمور شده بود. من دیگه شلوارمو کامل درآوردم و بعد خواستم همین کارو برای حسین هم بکنم ولی اون ترسید و نذاشت. گفت که یکهو خانواده میرسن. منم بهش گفتم که خیالش راحت باشه. حتی پشت درو کلید انداخته بودم و خونه امنِ امن بود. خلاصه با اصرار شلوارشو درآوردم. بعد بهش گفتم «میخوای کیرتو برات بخورم؟» میدونستم که خیلی دوست داره. اونم گفت آره. بهش گفتم به شرطی میخورم که بریم کیرشو بشوریم و اون هم قبول کرد. کیرشو براش با صابون شستم و با حولهٔ صورت خودم خشکش کردم. وقتی برگشتیم تو اتاق کیرش شل شده بود. اولش یکم باهاش ور رفتم و وقتی دوباره بیدار شد شروع کردم به ساک زدن. نمیتونستم زیاد بکنمش تو دهنم چون حالمو بد میکرد. ولی مشخص بود که حسین همینم خیلی دوست داره. چشاشو بسته بود و سرمو با دستش نگه داشته بود و میگفت: «آفرین. بخورش». میدونستم که آبش زود مییاد و نمیخواستم این اتفاق بیفته. بخاطر همین زیاد براش ساک نزدم. با اصرار من پیراهنشو درآورد. حالا دیگه هر دومون لخت لخت بودیم. حسین یکم شکمش جلو اومده بود ولی هنوز هم هیکلش بد نبود. هنوز هم یک پسر لاغر حساب میشد. موی سینهاش را اصلاح کرده بود ولی دوباره درومده بود و من خیلی دوست داشتم. پایین نافش هم کمی مو داشت که خیلی سکسی بود. نوک سینههاش رشد کرده بود و بزرگتر شده بود. من مثل قدیمها لبهامو با نوک سینهاش تماس دادم که حالا سینهٔ یه مرد جوون بود. اونم انگشتشو تفی کرد و شروع کرد به انگشت کردن من. ناخنش کمی بلند بود و اذیتم میکرد. ولی بازم خوب بود. در همین حال به فیلم پرن هم نگاه میکرد. من فیلمو قطع کردم و گفتم باید همهٔ حواست به من باشه. همینطور که روی حسین خوابیده بودم و انگشتم میکرد، در گوشش گفتم: «میخوای کیرتو بکنی توم؟». اونم با صدایی بم گفت: «آرهههههه». رفتم وازلینو آوردم. حسین پاشد و کیرشو وازلینی کرد. یه ذره هم مالید به سوراخ من. بعدش رفت پشتم. با وجودی که ازش خواسته بودمو یکدفعه نکنه تو. اما کیرشو خیلی سریع کرد تو. دردش غیر قابل تحمل بود. من از جا در رفتم و از شدت درد نزدیک بود گریهام بگیره. احساس کردم الآنه که از کونم خون بیاد. وقتی دست کشیدم اثری از خون نبود و خیالم راحت شد. به حسین گفتم: «اینجوری نمیشه تو بخواب من آروم آروم کیرتو میکنم توم». حسین به پشت خوابید و من دوباره به کیرش وازلین زدم.اونم کیرشو تفی کرد تا راحت بره تو. من روی زانوهام بودم و کیر حسینو گرفته بودم. اولش کمی سخت بود اما هرجوری بود روی کیرش نشستم و کیر خودمم میمالیدم تا راحتتر بتونم دردو تحمل کنم. یه ذره که گرم شدم دیگه دردیو احساس نمیکردم. در عوض انگار هربار که کیرمو میمالیدم لذت چندبرابر بود. حسین سبیل و ته ریش داشت که خیلی سکسی بود. روش خم شدم و تلاش کردم ازش لب بگیرم ولی اجازه نداد و گفت: «این مال زنمه»! منم شروع کردم به بوسیدن صورت و گردنش. ته ریشش تیز و زبر بود و توی گردنم فرو میرفت. آخ که چقدر درد خوشایند کیرش و زبری تهریشش لذت داشت. من از خود بیخود شده بودم و روی کیرش قر میدادم. تمام وزنمو به کیرش میدادم و تلاش میکردم تمام کیرش فرو کنم توم چون هرچی بیشتر تو میرفت بیشتر حال میداد. میدونستم الآنه که آبم بیاد. چون پشابم راه افتاده بود. حسین که نگران بود گفت: «نریزیش رو من». البته دیگه کاری از من ساخته نبود و همینطور که رو کیرش قِر میدادم، آبم اومد و ریخت روی شکم و سینهٔ حسین. من تمام بدنم شل شده بود و دیگه نا نداشتم. به ناچار رفتم دستمال آوردم و آب کیرمو از سینهٔ حسین بیچاره پاک کردم. ولی حسین هنوز آبش نیومده بود. پاشد و منو خم کرد و از پشت کیرشو کرد توم. همینجوری تند تند میکرد و من صدای نفس زدنشو از پشت میشنیدم. با دستم مراقب بودم که زیاد کیرشو تو نکنه. چون واقعاً دیگه نا نداشتم. حسین هم با سرعت تمام کارو به پایان برد و آبشو کامل ریخت توم. بعدش سریع رفتم دستشویی و آبشو ریختم بیرون. خیلی خوشحال بودم. اولین بار بود که یه سکس کاملو تجربه کرده بودم. حسین به همهٔ این چیزها میخندید و میگفت: «خدا بگم چیکارت نکنه. ببین منو به چه کارهایی واداشتی.» زود لباسامونو پوشیدیم و حسینو تا دم در بدرقه کردم. بعد اون شب تا مدتها همدیگرو ندیدیم. تا اینکه یک بار دیگه که خونه خالی شده بود، باز هم به حسین گفتم که بیاد. اولش ناز کرد و گفت: «نمیام» و «بیخیال شو» و از این حرفها. ولی من انقدر اصرار کردم که اومد. اینبار دیگه از درد خبری نبود. ولی حسین دیگه نذاشت آبمو بریزم روش و مجبورم کرد دستمال بیارم. این دومین و آخرین باری بود که به حسین دادم.
چند وقت پیش هرچی اصرار کردم نیومد و منو توی خماری گذاشت. من حدس زدم که حس وفاداری به دوست دخترش و احساس گناه باعث شد که نیاد. و دیگه باهاش تماس نگرفتم. تا مدتی واقعاً به حسین حس داشتم و به یادش خودمو انگشت میکردم. حس ریش زبرش و کیرش که تا ته توم رفته بود هنوز هم برام خوشاینده.
نوشته: همجنسگرا از تهران