کون های سفید در سنگر
این خاطره مال چند سال پیشه.
دور و بر واحد مسکونی ما چند تا سنگر کنده شده از قدیم مونده و شده محل بازی و مخفی شدن و اینا. بعضی از اونا هم با باران و برف تخریب شده. من ۱۶ سالم بود و ممد ۱۹ سال. ما آخر هفته ها که بیکار می شدیم با دوچرخه می رفتیم سمت این سنگرها و یه بازی هایی می کردیم. یه روز که ممد نبود خودم داشتم همین جوری اون ورا دوچرخه سواری می کردم که دیدم تو یکی از این سنگرها دو نفر هستن. کنجکاو شدم و آروم که نفهمن رفتم کنار سنگر. یکی دیگه از بچه ها به اسم تیرداد که ۱۵ ساله بود رو دیدم و البته دوستم ممد!!!
به نظر می رسید هر دو تا پایین تنه رو لخت کرده باشن و در حال حال کردن. رفتم جلو و جوری که نترسند گفتم بچه ها من سیروسم، نامردا حال کردن بدون من؟ ممد جا خورد و با اعتراض گفت: آخه هر وقت میخوام بکنمت یه بهونه میاری. آره راست می گفت چون من بازی می کردم ولی کون نمیدادم.گفتم اینجا تنگه و تمیز نیست، بریم یه جای دیگه. ممد گفت نه بیا پایین این بچه خوشگل رو خم نگهدار. اولین دفعه شه، کیرم نمیره تو کونش. منم دور و بر رو نگاه کردم. هوا گرگ و میش بود و کسی اون ورا نبود. رفتم داخل و به زور اونجا ایستادم. شلوارم رو کمی کشیدم پایین و کیرم رو گذاشتم تو دهن تیرداد. با تلمبه های ممد تو کونش، کیر منم میرفت تو دهنش. از اون طرف هم کون من می خورد به ته سنگر. چون کیر من کوچیکه، تیرداد اصلا اذیت نمی شد و تازه خوشش هم اومده بود. از شدت تلمبه ها فهمیدم که ممد داره ارضا میشه. ولی من کیرش رو می خواستم، اینه که گفتم ممد تلمبه های آخرت رو برا من نگهدار. گفت بدبخت تا حالا بدن اینقدر سفید دیدی؟ راست میگفت تیرداد خیلی سفید بود. گفتم این بچه اولین بارشه، اذیت می شه. ممد راضی شد و پوزیشن رو عوض کردیم. اینقدر هر سه تحریک بودیم که حواسمون نبود که شورت و شلوارامون پایین داره تو خاک می غلته! من خم شدم و خایه ها و کیر نرم تیرداد رو گرفتم و شروع به مالش و لیسیدن کردم. ممد از پشت ممد چند تف انداخت رو سوراخم و نوک کیرش هم خیس بود. باسنم رو باز کرد و با فشار کیرش رو کرد تو کونم. داد زدم آرووم حیوون! همه حشری شده بودیم و چیزی نمی فهمیدیم. کلفتی کیرش تو کونم گیر کرده بود و درد داشت و اونم با چرخش و فشار ذره ذره واردش می کرد. کیر سفید تیرداد تو دستم داشت سیخ می شد و خیلی ناز بود. کیرش کوچیک بود ولی کله کیرش درشت. ممد داد زد: تیرداد این بچه خوشگل رو محکم تر بگیر. تیرداد واسه اینکه نیفته به پشت سنگر تکیه داد و موقعیت خودش رو تثبیت کرد. با کم شدن فشار از کونم فهمیدم که بالاخره ممد کلفتی کیرش رو از سوراخ کونم رد کرده. ممد داشت تلمبه ش رو می زد و منم کیر تیرداد رو می خوردم. تا اون موقع از دو طرف نداده بودم. خایه های ممد با هر تلمبه به باسنم می خورد. بعد از چند دقیقه ممد با یه فشار شدید آبشو تو ته کونم خالی کرد و کیرش رو در آورد. گفت زود تمیزش کن. ممد و تیرداد جاشون رو عوض کردن و من مشغول خوردن کیر ممد بودم که یه چیزی تو کونم رفت. گفتم تیرداد انگشت نکن! گفت نه نمی کنم، این که انگشتم نیست. بله اونم فرست رو گیر آورده بود و از پشت داشت منو می گایید. آب کیر ممد اینقدر زیاد داخل و بیرون سوراخم بود که با دو حرکت کیرش تا ته رفت. ممد گفت: سیروس بی آبرو، حتی یه بچه خوشگل هم تو کونت گذاشت. داشتم کیر ممد رو لیس می زدم و گفتم به تیرداد همینطور که تلمبه می زنی، خم شو و خایه هام رو بگیر. دستای لطیف تیرداد که با کیرم و خایه هام بازی می کرد، باعث می شد که تحریک شم. وقتی ممد دوباره کیرش رو کرد تو دهنم، من ارضا شدم و آبم ریخت رو شلوارهای که پایین افتاده بودن. یه صدایی اومد و ما با عجله خودمون رو جمع کردیم ولی ظاهری خیلی درب و داغون داشتیم. شورت ها رو تو جیبمون گذاشتیم و شلوارها رو تکوندیم. اون شب خونه برای دعوا کردن و دیر خونه اومدن تنبیه شدم. آخه لباس خاکی یعنی دعوا با بچه ها!!!
نوشته: سیروس