گفت ازت جنده میسازم
سلام.میخوام یکی از خاطراتمو براتون تعریف کنم.با یه پسری به اسم سامان تازه تو مجازی آشنا شده بودم حدود یک ماه با هم صحبت کردیم و باهم رل زدیم بعد از اون سامان حرفای سکسی زیاد میزد و همش عکس میخواست.من اول حس خوبی نداشتم اما چون میترسیدم از دستش بدم شروع کردم به عکس و فیلم فرستادن.اونم همش میگفت از زاویه های مختلف از کص و کونت عکس بگیر.همینطور گذشت تا بهم پیشنهاد داد برم خونشون من قبول نکردم چون فعلا دلم سکس نمیخواست.خلاصه اینقدر اصرار کرد و بهم گفت این قرار برای آشناییه نه سکس و وقتی اینو گفت من خیالم راحت شد و رفتم خونش.وقتی رسیدم خیلی صمیمی باهام حرف زد از اینور اونور حرف میزدیم تا اینکه بهم گفت لباسامو در بیارم چرا با مانتو نشستی من ب حرفش گوش کردم و مانتو و شالمو در آوردم.زیر مانتو ی تاپ مشکی پوشیده بودم که سینه های بزرگم مشخص بود وقتی دید بهم گفت مشکی خیلی بهت میاد چون موهای خودتم مشکی و بلنده.بعدش رفت یکم خوراکی اینا آورد و بازم مشغول حرف زدن شدیم تا اینکه دیدم اومد کنارم نشست و دستمو نوازش میکرد گفت چقدر پوستت لطیفه منم با این حرفش تحریک شدم اما بهش گفتم که سکس نمیخوام اونم گفت کاری نمیکنم اما دلم میخواد ببوسمت و بدون اینکه ازم بپرسه شروع کرد ازم لب گرفتن منم همراهیش کردم بعد رفت سراغ گردنم گردنمو لیس میزد و میبوسید بعدش دیدم دستشو گذاشت رو سینه هام و میمالید.من ترسیدم و گفتم دیگه دلم نمیخواد ادامه بدیم چون من سکس نکردم تاحالا اونم گفت نمیخوام سکس کنم فقط میخوام سینه هاتو ببینم و ببوسم و بدون اینکه چیزی بگه تاپمو در آورد و سوتینمو باز کرد.سینه های گرد و درشتم افتاد بیرون.ی جوون کشدار گفت و شروع کرد ب خوردن سینه هام .لیسشون میزد میمالیدشون و نوکشو زبون میزد.حدود ی ربع این کارو انجام داد منم کصم خیس شده بود و نبض میزد بعدش دیدم اومد پایین تر و شکممو بوسيد و لیس زد تا اینجا که رسید بهش گفتم دیگه بسه میخوام برم.تا اینو گفتم عصبانی شد و گفت چقدر لوسی اصلا چرا اومدی اینجا نمیزاری آدم حال کنه اگه کاراییو که میگمو انجام ندی همینجوری لخت پرتت میکنم بیرون ببینم چ گوهی میخوای بخوری.من واقعا هم تعجب کرده بودم که چجوری یهو عوض شد و خیلیم ترسیده بودم اما زیاد نشون ندادم و بهش گفتم چ غلطی میخوای بکنی؟تا اومدم لباسمو بپوشم یهو اومد گلومو گرفت و منو کشون کشون تا دم در برد درو باز کرد و گفت اینجوری پرتت میکنم بیرون منم از ترس اینکه کسی ببینه گریم گرفت و گفتم تروخدا ولم کن یکی میبینه اونم گفت پس هرکاری گفتم میکنی.منم ب ناچار قبول کردم دوباره درو بست و رفتیم تو بهم گفت شورت و شلوارتو در بیار.منم با گریه درآوردم و کص و کونم افتاد بیرون.خیلی خجالت میکشیدم واسه همین دستمو جلوم نگه داشتم اونم گفت دستتو بردار .حالا چرخ بزن قشنگ کص و کونتو ببینم منم کاری که گفت رو کردم که دیدم گوشیشو درآورده داره ازم فیلم میگیره هر چی گفتم فیلم نگیر گوش نکرد و گفت نکنه میخوای پرتت کنم بیرون حتی اومد نزدیک از کص و کون و ممه هام فیلم گرفت و بعدش از صورتم.همونجوریم تعریف میکرد ازم میگفت جون چ کص تپلی چ کون گنده ایی داری چ پاهای پری.گفت عاشق شکم تختت شدم و هی دست میکشید روش بعد گوشیشو گذاشت کنار از پشت سینه هامو گرفت و مالید منم گریه میکردم که ولم کن تروخدا اونم کیرش از رو شلوار حسابی سیخ شده بود و رفته بود لا کونم.بعد شروع کرد ب مالیدن کونم یهو دیدم سرشو برد لای کونم و شروع کرد ب خوردن کص و کونم از کص تا سوراخ کونمو لیس زد و میخورد.منم یهو تحریک شدم و یه آه از دهنم خارج شد کصمم حسابی خیس شد اینقدر این کارو ادامه داد تا حسابی تحریک شدم بهم گفت دیدی خوشت اومد؟بعد دیدم بلند شد رفت تو اتاق با ی بسته کاندوم و وازلین اومد بیرون من دوباره ترسیدم گفتم چیکار داری میکنی گفت دهنتو ببند دوباره شروع نکن بزار حال کنیم.دیدم کیرشو کاندوم کشید انگشت فاکشو وازلین زد و یهو کرد تو کونم و عقب جلو کرد واقعا خیلی لذت داشت منم ب جای گریه گذاشتم ب کارش ادامه بده یکم که شد دومین انگشتشم فرو کرد تو کونم بعد اینکه جا باز کرد انگشتاشو آورد بیرون کیرش دراز و کلفت بود .سر کیرشو گذاشت رو سوراخ کونم از پشت سینه هامم گرفت تو دستش همزمان کیرشو لای کونم میمالید و سینه هامم میمالید.بعد دیدم کیرشو فشار داد و کم کم کرد تو کونم من از درد آه بلند کشیدم که جلو دهنمو گرفت و کیرشو تا خایه فرو کرد تو کونم.یکم موند بعد عقب جلو کرد یکم که شد دردم از بین رفت و دیدم حس خوبی داره داگی منو نگه داشت و شروع کرد به گاییدن کونم منم آروم ناله میکردم اونم میزد رو کونم میگفت دیدی گفتم خوشت میاد.تو جنده منی.بعدش کیرشو در آورد کاندومشو درآورد گفت میخام بکنم تو کصت.سر این یکی دلم ریخت قشنگ.داد زدم گفتم ولم کن دیگه عوضي بسه.این یکیو نمیخوام اون ولی دوباره گلومو گرفت برد دم در گفت پرتت کنم بیرون یا کص میدی.دیگه پی
برده بودم که از دستش نمیتونم خلاص شم واسه همین چیزی نگفتم فقط آروم گریه میکردم.منو دوباره داگی گذاشت شروع کرد ب خوردن و مالیدن کصم حسم با لذت و ترس و اضطراب قاطی شده بود بعد اینکه کصمو حسابی خیس کرد کیرشو مالید به کصم حس دیوونه کننده ایی داشت اینقدر این کارو کرد که حسابی غرق لذت شدم و آه و ناله میکردم که دیدم کیرشو برد دم سوراخ کصم و آروم واردم کرد.یهو ی درد وحشتناک کل وجودمو گرفت و ی جیغ بلند زدم که دهنمو گرفت گفت خفه شو.یکم نگه داشت بعد شروع کرد به تلمبه زدن سینه هامم میمالید. تلمبه هاشو تند تر کرد و صدای برخورد تخماش با کصم کل خونرو پر کرده بود ی حس دیوونه کننده منو گرفت یهو واقعا ی لذت عالی بود بعدش دیگه بجای گریه آه و ناله میکردم و اونم میگفت ازت ی جنده میسازم تو جنده منی و هی تند تر تلمبه میزد.بعدش گفت بیا یکم تنوع بدیم منم که از لذت دهنم باز بود گفتم فقط بکن منو.دیدم دستامو از پشت گرفت بهم قفل کرد یهو کیرشو کرد تو کونم آورد بیرون کرد تو کصم یکی در میون تو کص و کونم تلمبه میزد منم از لذت زیاد آه میکشیدم داشتم دیوونه میشدم نزدیک بود ارضا بشم که دستشو کرد تو کصم و خیلیی تند تلمبه میزد با دستش و کصم شلپ شلپ صدا میخورد و یهو آبم پاشید بیرون .چنان ناله ایی از لذت کردم و کص و کونم نبض میزد که هیچ وقت یادم نمیره.اونم دوباره کیرشو یکی در میون میکرد تو کص و کونم تا اینکه ارضا شد آبشو ریخت تو کونم.بعد اینکه یکم گذشت تازه فهمیدم که چ اتفاقی افتاده و دیگه باکره نیستم اما یکم که فکر کردم دیدم لذت سکس ی چیز دیگست و بقیه چیزا مهم نیست.و برای بار دوم از سامان خواستم منو بکنه.بعد اون روز من ب ی جنده تبدیل شدم و اگه بخواین از بقیه سکس هام براتون مینویسم.
نوشته: یارا