گی در آجودانیه
حسابی حشری شده بودم و میخواستم دست به کاری بزنم.دنبال یه تاپ بدرد بخور میگشتم تویهورنت و گروهای تلگرامی و انجمن کیر تو کس.سه روز بود کارم شده بود گوشی دست گرفتن و آگهی زدن وپست های تکراری منتشر کردن که دنبال کیر میگردم.شاید بگید این همه کیر …آره زیاد هست ولی تجربه چهار پنج بار ساک های توماشین میگفت نمیشه بهر کسی کون داد.حموم رفته بودم و موهاشو تمیز کرده بودم.ببشتر موهای بدنمم زده بودم سفید و هلو و دخترونه نیستم ولی موهای بدنمو که کوتاه کنم سفیدش قابل قبول میشه.با این کون قلمبه و بدن سفید واقعا مدتها بود کیر واقعی دلم میخواست و گیرنمیاوردم.نمیخواستمم با جق زدن ارضا بشمباید هرطور شده کیر شکار میکردم این دفه.باورکنید پیدا کردن یه تاپادم حسابی و بی حاشیه از پیدا کردن ببر مازندران توی تهران سختتره.روز سوم طرفای عصر تویمترو بودم که از هورنت پیام اومد برام .یه پسره که نوشته بود مفعوله و ازمپرسیده بود میام دوطرفه هموبکنیم یا نه.منم دلم با این کار نیست.توگفتگوهامون گفت یه نفرومیشناسه ولی نتونسته بهش اعتماد کنه و خواست منم برم از دور سر قرار مراقبش باشم.چون بقول خودش طرف خیلی مشکوک بود.پس باهم قرار گذاشتیم همو ببینیم و موقع قرار باش باشم.فردا که روز جمعه بود همدیگرو توی مترو اقدسیه دیدیم و رفتیم توی آجودانیه توی یکی از کوچه های خلوت شرقی.کسایی که رفته باشن میدونن کوچههای خلوت و سرسبزی داره خلاصه جای قشنگیه تا رسیدیم به خونه مورد نظر.این دوستمون که میگفت اسم سپهره تماسی با آقای فاعل گرفتورفت داخل و قرار شد اوکی بود همه چیز بمنهم زنگ بزنه در غیر این صورت من بعد از ۱۵ دقیقه زنگساختمون بزنم تا بکشونمش پایین.دقیقا بعد از ۱۰ دقیقه تماس گرفت که بیا بالا.در بدو ورود آقای فاعل که اسمش هادی بود یکمی هنگ کرده بود و شاید ترسیده بود ولی سپهر بهش گفته بود داستان چیه و کم کم باورکرده بود موردی نیست.خلاصه نشستیم و مشغول صحبت بودیم و کسی کاری نمیکرد و چون واقعا وقتی در عمل قرار بگیری نمیشه تندی بپری لخت شی وکون بدی یا بکنی.اما کیر هر سه تامون شقبود و از روی شلوار دیده می شد بخصوص کیر آقا هادی که شلوار خونگی داشت بود .آقا هادی با اون کیرقلمبه پاشد که بره چیزیبیاره برای خوردن و در این حین سپهر بمن اشاره کرد که شلوارتو در بیار.منم هی اشاره میکردم خودت چرا لخت نمیشی.خلاصه به تفاهم نرسیدیم تا آقاهادی اومد.راستی طبق معمول داستان های سکس باید از بدن هامونم بگم.من لاغر و قد بلند تقریبا.سپهر از من کوتاه تر و لاغر.که بهش میاد.یعنی لاغر محسوب نمیشه .و آقا هادی هم قد من و یکمی تپل تر.البته شکم دار .منم همیشه دوست داشتم با یه مرد که یکم شکم داره سنگین باشه سکسکنم.
برگردیم به ادامه ماجرا.اقا هادی با سه تا قهوه اومد و نشست و گفت چون فهمیدم شما خیلی حساسید پس من قهوه هارو میذارم هرکدومو خواستید بخورید خودتون انتخاب کنید.ماهم یکمی خندیدم و قهوه رو برداشتیم .بعدشم خودش اولی رو خورد و گفت خیالتون راحت باشه .مشغول حرف زدن بودیم که من تصمیم گرفتم دیگه کاروشروع کنم چون از یکساعت گذشته بود که اومده بودیم و کاری نکرده بودیم.رفتم و نزدیک تر شدم بهش و خودمو کشوندم سمتش و همینطور که داشت با سپهر حرفمیزد ونگاهشاونور بود دستمو گذاشتم روی شلوارش و رسوندم به کیرش.کیر حسابی شق شده بود و توی شلوار جاش نمیشد و حسابی تحت فشار.من دیگه وارد بحث نشدم و فقطکیرشو می مالوندم اونم دیگه تمرکزش رو از دست داده بود و خیلی حواسش پیش حرفاش نبود.بعد از چند دقیقه زیپ شلوار خونگی که پاش بود رو باز کردم و کیرشو تونستم بزور در بیارم.کیر خوب و روفرمی داشت.برای من اندازه طول و قطر کیر مهم نیست فقط دوست دارم تمیز و خوشگل باشه که واقعا هم بود.دیگه سپهر هم آروم آروم دستشو گذاشته بود روی کیر خودشو و داشت می مالوند.موقعیت هارو اگه بگم شاید بهتر درک کنید تلویزیون رو روبرو در نظر بگیرید که البته کل این مدت روشن بود.و مبل های L که هادی روبرو تلویزیون بود.من روی همون مبل در سمت چپش و سپهر در ضلع دیگره مبل ها و سمت راستش بود.یعنی فاصله دار بود.تصمیم گرفتمبرممرحله بعده دلبری.روی مبل دراز کشیدم و سرمو گذاشتم روی پاهاش.حالا من بودم و یه کیر شق که از شلوار درمورده و روبروی صورتمه.اروم آروم با لیس زدن شروع کردم.همین موقع هادی ام دستشو کشوندروی بدنم و رسید به کونم و میمالوند.دیگه اینجا به بعد حرفاشون خیلی خیلی کم شده بود و چیزی نمیکفتن تقریبا خونه هم کمی تاریک شده بود و فقط تلویزیون داشت بی خودی اخبار پخش میکرد.سپهرم شلوار شو کشیده بود پایین و داشت از روی شرت کیرشو میمالوند .آقا هادی ام کاملا ولو شده بود دیگه.دستش روکمرمن بازی میکرد.با اشاره دست آقا هادی سپهر اومد جلو و شرتشو در آورد و رفت کنار مبل آقا هادی کیرشوبراش می مالوند گ با تخماش ورمیرفت.به دستشم روی کمر من بود.من شلوارشو یکم کشیدم پایین که فهمید میخوام درش بیارم وخودش کمک کرد درش آورد.بدنش تمیز و کم بود بود وکیرشتازه خودنمایی میکرد.خیلی بزرگ نبود ولی کوچیکم نبود تو همین حین که من سرمو از روی پاس ورداشته بودم تا شلوارشو در بیاره سپهر نشست روبرو مبل و وسطپاهاش و معلوم بود اومده ساک بزنه.هادوتاشون کامل لخت شده بودن و فقط من لباس تنم بود . من دلم میخواد توی سکس لختم کنن و ترجیح میدم مثل زن ها لباس از تنم دربیاره واسه همین لخت نمیشدم.دیگه سپهر داشت ساک میزد و من بیکار بودم.واقعا هم حرفه ای ساک میزد و راحت کیر روتا ته میخورد.اپا هادی هم با دستاش سرشو گرفته بود همراهی میکرد.بعد از چند دقیقه آقا هادی گفت بریم رو تخت و بمن گفت چرا لخت نشدی که گفتم میشم بریمتواتاق.اول من رفتم داخل و بعد اونا لخت و با کیر های آویزون اومدن.لامپ رو هم آقا هادی روشن کرد که من ازش خواستم خاموش کنه و اونمخاموش کرد و لامپ کوچیک خواب رو روشن کرد و فضا قشنگ تر شد.دیگه سپهر دراز کشید و هادی پاشو گذاشت روی شونش آروم با کونش ور میرفت.من که دیدم خبری از لخت کردن نیست گفتم میشه ازین کشو لباس وردارم.نکاهی به کشوکرد وگفت اون مال سپیده ست.سپیده زنش بود.من نگاش کردم اون نگاه کرد و فهمید داستان چیه.بعد مشغول ور رفتن با سپهر شد داشت با کرم کونشو باز میکرد.من کشو رو باز کردم دیدم همش سوتینه.رفتم سراغ کشوی بعد و ته کشو دیدم جوراب ها وبادی ها اونجان.یه یه تاپ نیمتنه سفید جذب و یه شرت گیپور طوسی و یه جوراب شلواری زنبوری مشکی ورداشتم و تا اون دوتا مشغول کاراشون بودن و پشتشون بمن بود لخت شدن و پوشیدمشون.دیگه آقا هادی ام کیرشو بزور کرده بود توی سپهر و داشت میکردش.ولی تنگ بود و هردو اذیت بودن.دیگه من اومدم روی تخت و رفت نشستم روی سپهر یعنی دراز کشیدم رو سینهش و پشتمو قمبل کردم برای هادی .اونم معلوم بود کف ازش پریده دست انداخت کونمو گرفت و میمالوند.چند دقیقه مالوند و سپهر اینکه من روش بودم اذیت شده بود گفت بسه بسه اذیت شدم.رفت کنار و من موندم و هادی.منم به پشت دراز کشیدم و یکمی شکممو دادم بالا و قمبل زدم بیرون برای هادی.هادی حسابی از کونم تعریف کرد و گفت تو واقعا یه دختری حیف تو نمیشه حامله کرد.بعدشم آروم جوراب توری رو دراورد تا سر زانوم.دوتا اسپنک محکمزد به کونم و شرت رو هم کشید پایین.کرم رواز کنار تخت داد بهش و حسابی ازشروی چاککونم خالی کرد.اروم کیرشو مالوند روی سوراخم ولی من سفت کرده بود و نمیذاشتم کاری کنه.گفت شلکن.گفتم کاندوم نداری.که اونم ورداشتو کشید رو کیرش.چون سپهرو کرده بود دوست نداشتم بدون کاندوم منمبکنه.سپهر دراز کشیده بود وجلق میزد.هادی امکون منو فتح کرده بود اونم خیلی راحت چون من بخاطر این سه چهار روز حشریت حسابی خودمو انگشت کرده بودم و کونم آماده به کار بود.بعد از چند دقیقه که حسابی تلمبه زده بود و روی خوابیده بود ازش خواستم بلند شه.نشست و تکیه داد و منم سرپا شدم.دورکونم حسابی خیس بود و آب و تف و کرم همه چی قاطی شده بود.سپهر هم ابشاومده بود و بیخیال افتاده بود نگاه میکرد.منم نشستم بغل آقا هادی.کیرش نرفت دااخل و همینطور موند زیر کونم ولی بلندم کرد و تنظیمش کرد و منم نشستم روش وتا ته جاشکرد توی کونم.همونطوری سفت منوکرفت و منم خودمو بالا پایین میکردم بعد از چندتا بالا پایین محکمکه کیرش تا ته کونم جا شده بود منومحکم گرفت نذاشت بلند شم و از ضربه های کیرش فهمیدم ارضا شد.همونطوری توی همون حالت موندیم تا دیگه آروم شدیم بعدش بلند شدم و با دستمال کاغذی خودمو تمیز کردم و هادی ام کاندومو درآورد و خودشو تمیز کرد.اما من هنوز ارضا نشده بودم بچههایی که کون دادن میدونن اگه کامل ارضا نشی تخم درد بدی میگیری.نمیتونستم بهش بگم ارضا نشدم سه تایی دراز کشیده بودیم روی تخت ولو شده بودیم و من دستمو رسوندم به کیر هادی که خواب بود.میمالوندم.هادی گفت دوباره زدی بالا انگار گفتم من اصن ارضا نشدم.کهگفت ااا راست میگی.دستشو آورد جلووبرام جق میزد که گفتم ولش کن.فهمید خوشم نیومده.گفت الان دوباره راستش میکنم برات جیگر.من پاشدم و لباسا رو دوباره پوشیدم و دراز کشیدم رو تخت.سپهر پاشد رفت جلو تلویزیون و هادی گفت برم دوش بگیرم سرحال میشم میام.منم تنها تو اتاق بودم .بعدش دیدم تنها موندن فایده ندارد رفتم سر کشوخانومش و یه جوراب ساق بلند مشکی ورداشتم پوشیدم.تا نزدیکی کونم دادمش بالا و یه کاندوم ورداشتمو با همون شرت گیپور در حموم رو زدم و وارد شدم.چشمش به جورابا افتاد کیرش یه تکونی خورد و حسابی حال اومد.بغلم کرد وکونمو مالوند و گفت توواقعا یه لیدی واقعی هستی.رفتمپایین و یکمی براش ساک زدم و بلند شدم پشت کردم بهش و کاندوم روکشید سر کیرش و با یکمی تف و شامپو بدن کیرشووارد کرد.منمچون سرپا بودم یکمی درد داشتم ولی بهترین حالت برای پروستات همین سرپایی که کیرقشنکبتونه بزنه بهش بدنو نوازش کنه.خلاصه تو همین مدل بالاخره تونستم ارضا بشم .بچههایی که کون دادن یا کردن میدونن وقتی ارضا میشی سوراخ کونت هی تنگ و با ضربان کیر بسته میشه و چون کیر داخلشه فشار میاد به سوراخ که هم درد داره هماوج لذت همونجاست.خلاصه سکستموم شد و از حموم اومدیم بیرون که دیدیم سپهر هم نیستش.با تلفن من بهش زنگ زدیم که خاموش بود.گفتمبرو ببین چیزیبلند نکرده باشه. یه دوری زد و گفت نمیدونم.فکرنکنم.اگرم باشه نمیدونم فعلا.حالا من نگران بودم که نکنه فکرکنه من میشناسمش و بهش گفتم ما اشنماییمون دو روزه و من حتی اسمشم مطمئنم نیستم.بعد خودش گفت اصلا چیز با ارزشی دم دست نذاشته فقط موبایلا بودن و اوناهم سر جاشون بودن.بعدش لباس پوشیدیم و یه قهوه دیگه خوردیم و .موقع خدافزی کلی کونمو ناز کرد و مالوند وگفت اگه دوباره دلت خواست من هستم دیگه.شمارشم گرفتم و موقع پوشیدن کفش هم که خم شدم کمرمو گرفت و کلی تلمبه زد دوباره.و البته من با ایشون دوبار دیگه سکس داشتم که اوناروهم مینویسم.
دوستان این ماجرا واقعی بود و اولین چیزی بود من نوشتم اگه کمکسری داره یا مشکلی هست بگید در داستان بعدی رعایت کنم.
زیر این پست همه چی آزاده اینجا آزادی بیان بی حد و مرز داره
نوشته. مهران
نوشته: Mehran_g75