گی در مسجد
با سلام خدمت دوستان جقی
این چیزی که می نویسم حقیقته دوست دارین باور کنین دوس ندارین نکنید
در ضمن اسامی مستعاره
اسم من علی ۱۵ تو تهران و با ماردم زندگی می کنم سالمه هیکل خوبی دارم
توی مدرسمون یه پسره خیلی سکسی یکم تپل و خیلی سفید بود اسمش امیر بود که با هم رفیق صمیمی بودیم و مدام با هم شوخی می کردیمتو مدرسه تمام بچه های کلاس تو کف کون امیر بودن
یه روز وقتی مدرسه تعطیل شد تو راه به من یه لگد زد و خورد توی تخمام و خیلی دردم گرفت اونم برای این که دردم کم شه شروع کرد به مالیدن تخمام تا رسیدیم به یه مسجد که خلوت بود بهش کفتم دم در وایسا من برم بشاشم بیام گفت باشه منم شاش دارم وقتی به دسشویی رسیدیم من رفتم تو دسشویی اول اومدم درو ببندم یهو اومد تو و شلوارشو داد پایین و شروع کرد به شاشیدن وقتی اون صحنه رو دیدم داشتم از حشر می مردم چه کیر خوشگل و سفیدی داشت که پشماشم زده بود یهو گفت چته مگه شاش نداشتی جوابشو ندادم که شلوارم رو داد پایین منم شروع کزدم به شاشیدم بعد از شاش گفت بذار ببینم تخمات خوبه که شروع
کرد به مالیدن تخمام دیگه درد رو حس نمی کردم انگار تو اسمون بودم همزمان منم شروع کردم به مالیدن کیر خوشگلش بعد از پنج دقیقه گفتم برش گردوندم گفتم می خوام لاپایی بزنم گفت باشه شروع کردم کیرمو لاپاش عقب جلو کردم و همزمان با یه دست براش جق می زدم وقتی کاملا حشری شد اولش با یه انگشت بعد با سه انگشت کردم تو کونش تازه فهمیدم که بله آقا قبلا داده یه ذره تف انداختم رو کیر شق شدم و اروم کردم تو کونش توی اون لحظه تنها چیزی که از خدا می خواستم این بود که تا ابد توی اون دسشویی بمونم توی این فکرا بودم که ابم اومد و همش خالی شد تو کونش و امیر خیلی عصبانی شد که داد زد در
ش بیار کونی منم خیلی ترسیدم که الان صداشو می شنون به گای سگ می ریم
بعد از این که ساکتش کردم برای این که از دلش در بیارم یه ساک خوشگل برای اون کیر سفیدش زدم بعدش خودمونو جمع و جور کردیم رفتیم خونه
الان از اون روز یک سال میگذره و ما هنوزم هفته ای دو بار گی می کنیم
اگر طولانی بود ببخشید
نوشته: Ali