فتیش جوراب سفید
سلام
من حمیدم ۱۸ سالمه این داستان هم برمیگرده ۱۶ سالگیم.
از بچگی عاشق جوراب سفید بودم در حدی که همیشه جوراب سفید پام بود بیشتر شب ها هم با جوراب میخوابیدم،وقتی به سن بلوغ رسیدم فهمیدم که جوراب یه جور نشاط سکسی برام داره بدجور حشریم میکنه همیشه فانتزیم این بود موقعه سکس هم من هم طرف مقابلم جوراب سفید پامون باشه،موقعه سکس جوراب هامون به هم بمالیم.
من یک دوستی داشتم به نام اشکان که همسایهمون هم بود پسر خیلی با ادب و خوش اخلاقی بود ولی حالت حرف زدنش کمی شبیه دخترا بود و همیشه به ظاهرش خیلی اهمیت میداد،بعدا گذشت یک مدت من با اشکان صمیمی شدم که بیشتر وقت ها با هم میگشتیم چند وقتی بود راجب گرایش های جنسی و معنای ایموجی ها(مثلا توضیح میداد ایموجی قلب بنفش به این معنای که قصد رابطه جنسی داره طرف مقابل و….) صحبت میکرد باهام و همینطور انواع فتیش ها ولی تا حالا راجب فتیش جوراب با هم حرف نزده بودیم و این که من هم همیشه از این که فتیش جوراب سفید دارم خجالت میکشم میترسیم بقیه بفهمن.
یه چند وقتی بود میرفتیم خونه هم دیگه،اشکان هم همیشه تو خونه جوراب پاش بود یه چند وقتی بود روش حس پیدا کرده بودم و اون هم روش باز شده بود و باهام شوخی میکرد و لحنه حرف زدنش حشری کننده بود،همیشه هم جوراب پاش بود مثل خودم با جورابی که پاش بود میخوابید.
تقریبا اولای اسفند بود که قرار شد خونه ما چند روز خالی بشه بعد از این که خونهمون خالی شد زنگ زدم اشکان بیاد بمونه پیشم چند روز که تنها نباشم وقتی اشکان امد کفشاشو دراورد دیدم جوراب سفید تمیز و نو پاشه وقتی دیدم بدجور حشری شدم،امد خونه بعد مدتی شروع کرد به شوخی کردن من هم رفتم بهش چسبیدم بغلش کردنم شروع کردم بدنش مالوندن بعد گذشت چند لحظه اشکان نه اعتراضی و نه مقاومتی کرد بعد جوراب هاشو میمالوند به جوراب های من که برا منی که فتیش جوراب دارم خیلی حشری کننده بود و حال میداد بعد شروع کردم به بوس کردنش و ازش لب گرفتن،تقریبا کف خونه تو این حالت بودیم که گفت میخوام یه حال اساسی بهت بدم من هم تو اون لحظه بدجور هیجان داشتم بعد تی شرتشو دارورد بعد هم شلوار و شورتشو من هم با خودم هیی میگفتم امیدوارم جورابشو درنیار چون خیلی فانتزیشو داشتم بعد دیدم جوراباشو درنیاورده و پاشه خیلی هیجان داشتم قلبم تند تند میزد من هم لخت شدم جوراب هامو درنیاوردم باهم رفتیم تو اتاق اول شروع کردم ازش لب گرفتن حین لب گرفتن جوراب هامون به هم میمالیدیم بعد شروع کردم به کردنش بدنش سفید و خوب بود و همینطور خیلی کون قمبول توپولی داشت،نه چاق بود نه خیلی لاغر بعد از این که کردمش بعد چند دیقه امد کیرم باز راست کرد شروع کرد به ساک زدن واقعا سکس لذتبخشی بود چون فانتزیم بود این مدل سکس،بعد تو تخت همو بغل کرده بودیم داشتیم پاهامون به هم میمالیدیم که اشکان گفت تو فتیش جوراب داری؟
من اولش خجالت کشیدم چون اصلا دوست نداشتم کسی متوجه این موضع بشه ولی بهش گفت اره فتیش جوراب دارم و راجب این که همیشه دوست دارم جوراب پام باشه مخصوصا رنگ سفید بعد این که موقعه سکس هم دوست دارم خودم و هم طرف مقابلم جوراب پاشون باشه بدجور حشریم میکنه
سجاد خندید گفت من هم فتیش جوراب دارم تقریبا مثل تو به همه این چیزی های که گفتی علاقه دارم بعد گفت بهت شک کرده بودم که تو هم فتیش جوراب داری چون یه موقعه های که جوراب پام بود بهشون خیره میشدی.
اشکان میگفت این قضیه براش سخت بود که بقیه بفهمن همیشه دوست داشت به کسی این بگه که خودش هم فتیش جوراب داشته باشه تا این فتیش برا طرف مقابل مسخره بنظر بیاد.
نوشته: حمید