میخواستم فرشاد رو بکنم ولی کونیش شدم (۱)
سلام یه داستان خیلی باحال صد درصد واقعی از خودم ولی یکم طولانی
اسم من مهران پوست سبزه و استیل گوشتی خوبی دارم و این داستات برای سن ۲۰ سالگیمه و میخوام اینکه اصلا چیشد که من به گی علاقه پیدا کردم و وارد سکس کردن شدم رو براتون بگم.
تو محل ما ینفر بود اسمش فرشاد بود خیلی بچه خوشگلی بود همه تو وفش بودن و آمار داشتم با چند نفر حال کرده بود و بیشتر مفعول بود ، رفیق فابریکه منم اسمش حمیده و با فرشاد خیلی خوب بود ، حمید واقعا خوشگله امار داشتم که اینا با هم حال میکنن خلاصه یروز به حمید گفتم خونمون مکانه فرشادو بیار یجوری منم باهاش حال کنم ، فرشادم ظاهرا عاشق سکس با حمید بود خلاصه فرشادو اورد خونه و من تو اشپزخونه دیدم فرشاد انقد حشری شده داره دست حمید میخوره و حمیدم میخنده ، بعد چند دقیقه دیدم فرشاد چشماشو بسته و از حمید لب میگیره و حمیدم با چشم باز به من نگاه میکنه من گفتم باید بمنم حال بدید قبول نکردن ، گفتم پس برید تو اتاق ، فرشاد و حمید رفتن تو اتاق هرکاری کردن کلید ندادم ، قرار شد اخرش که کارشون تموم شد فرشاد به من لاپایی بده ، بعد از چند دقیقه یهو درو باز کردم رفتم دیدم وااای برخلاف تصورم حمید داره برای فرشاد ساک میزنه تا درو بلز کردم سریع خودشو کشوند رو لباش که مثلا دارم لب میگیرم ، اخه این فرشاد از اون کونیای پررو بود احتمالا گفته تو باید اول حال بدی بعد دوطرفه حال کنیم ، خلاصه بعد اومدم بیرون بعد دو دقیقه دیدم وسط کار فرشاد اومد بیرون و گفت من میرم ، نمیدونم شاید فکر کرده وسط دادن خودش یهو من درو باز کنم بد بشه براش ، نمیدونم خلاصه رفت و منم با حمید رودرواسی داشتم راستشو بخوای هرکار میکردم راه نمیداد حتی برای اینکه بهش بدم ، فکر میکرد اگه منو بکنه بعدش باید بهم بده خلاصه جور نمیشد ، اونروز جق زدیم و تموم شد ، بعد از یه مدت فرشاد تو ایستگاه اتوبوس دیدم گفتم بیا خونمون مشروب بخوریم چندوقت دیگه دو سه روز خالیه اونم چون سنش کم بود پول مشروب نداشت فوری قبول کرد ، شمارشو گرفتم وقتی خونه مکان شد گفتم اومد و مشروب خوردیم قبلشم به حمید پیام دادم بچرو اوردم امروز کارو تموم میکنم. وسطش سوپر گذاشتم تو تلویزیون پخش شد دیدم وسط قلیون کشیدن حشری شده ، گفتم یچیز میگم نه نگو ، بیا برا هم جق بزنیم ، مبخواستم راهشو باز کنم از طرفی رومم نمیشد ،گفت باشه اول تو بزن گفتم اگه تو نزدی چی ، گفت کصخل جق چیه اخه ،شورتشو دراورد واااای چه کیر سفیدی چه خوشگل ، از کیر من بزرگتر بود تعجب کردم یکمم انحراف به چپ داشت ، اصلا بجوری شدم دهنم اب افتاد اما میترسیدم تو محل پخش شه واسه همین بروم نیاوردم جق زدم ابشو اومد ریخت رو شکمش بعدش فوری شورتمو دراوردم گفتم بدو زیر حرفت نزن گفت باشه ، هرچی جق زد الم نیومد انگار استرس داشتم ، تنام پاهامو کونمو زده بودم که به هوای ماساژ دادن هوس کنه منو بکنه منم بعدش بکنمش خلاصه ابم نیومد تا برگشتم رو سینم خوابیدم گفتم خودم جق میزنم تو ماساژم بده ، فرشاد تا کون تمیز و گوشتیمو دید و یکم ماساژ داد دیدم کیرشو انداخت بیرون گفت دیگه طاقت ندارم میخوام بکنمت منم گفتم کل شلوارتو باید دربیاری گفت باشه ولی بعدش بهت نمیدما ، انقد حشری بودم نمیدونم چرا ناخوداگاه گفتم باشه یزره تف زد نامردی نکرد همون فشار اول همشو کرد تو دوتا فشار داد دادم دراومد از بس تنگ بود اولین باز بود از سوراخ میدادم ، نمیخواستم تابلو شه گفتم اول باید اب من بیاد اونم دراورد کیرشو یهو صدای اس ام اس گوشیم اومد گوشیمو نگاه کرد دید حمید نوشته بچرو زدی توش یا نه ، یهو اینم بهش برخورد گفت مگه من کونیم بلند شد قهر کرد رفت منم به حمید زنگ زدم تا میشد بهش فحش دادم که بخاطر پیامش کارم ناتموم موند از طرفی ترسیدم فرشاد به همه بگه فرو کرده تومن ، خلاصش کنم وگرنه از این بیشتر طولانی میشه، بعد از اون صدتا پیام خایمالی دادم به فرشاد که داداش اشتباه میکنی اصلا تو بیا منو بکن و از این حرفا بلخره یروز راضی شد بشینیم مشروب بخوریم یکم که گذشت رو تخت دراز کشیده بود رفتم با کیرش بازی کردم شلوارشو دراوردم یه شورت پرچم امریکا پوشیده بود از رو شورت براش خوردم شورتشو دراوردم لبمو بردم نزدیک اما نخوردم گفتم دوسداری بخورم گفت اره خیلی گفتم بعدشم تو میخوریا گفت نه هرکار کردم گفت نه منم دیدم اگه فقط من بخورم تو محل بره بگه تابلو میشم آبروم میره اونجا دوباره برا هم جق زدیم و رفت خونشون ، بعد مثل سگ پشیمون بودمبعد از چندوقت پیام دادم خونتون اگه مکان شد بگو یه مشروب بخوریم یهو نوشت امشب خالیه منم از خدا خواسته رفتم حموم همه بدنمو زدم رفتم تو دلم گفتم اندفعه اگه دوطرفه حال داد که هیچ وگرنه بهش میدم دیگه طاقت ندارم، رفتیم خونشون چند پیک خوردیم یهو گفتم ماساژم میدی گفت برگرد ، برگشتم یکم ماساژ داد گفت جووون گفتم بخواب شیکمتو ماساژ بدم خوابید یکم وررفتم دیدم سیخ کرده شورتشو دراوردم طبق معمول اوندم تف بزنم جق بزنم گفت جق و تف اصلا ، هیچیم نگفت که بخورش منم انقد حشری بودم اصلا برام مهم نبود که دوطرفه میزاره یا نه چون دوسداشتم برا اولین بار طعم کیرو بچشم، یهو سرمو بردم کیرشو کردم تو دهنم واااای عجب حسی بود یهو گازش گرفتم هیچی نمیگفت دیدم چشماش کامل بستس دهنش بازه داره ناله میکنه ته ته خوردمش بعد تخماشو کردم دهنم کلی لیس زدم دستشو کرد تو موهام گفت جوووون بلخره خوردیشااا ، خجالت کشیدم هیچی نگفتم شیکمشو خوردم رفتم رو سینش که سینه و لبشو بخورم گفت نه فقط شیکم و کیر خایه ، اونجا فهمیدم رفته تو پاچم و عمرا برام نمیخوره اما دیگه بگا رفته بودم گفتم بزار تا تهش برم چند دقیقه خوردم بعد نشستم رو کیرش تنگ بود نمیرفت تو ، برم گردوند تف زد بزور یزره از کیر کجش رفت تو ، گفتم لامایی بزن یکم زد گفت حال نمیده بزار بکنم گفتم درد داره گف پس ساک بزن ابم بیاد اندفعه زانو زدم جلوش سرمو گرفت براش خوردن واااای چه حالی میداد گفتم بخواب فقط ابت اومد بگو گفت باشه، خوردم یهو گفت داره میاد سرمو دراوردم خودش کیرشو گرفت ابشو ریخت رو شیکمش صدای اه و اوهش هنوز تو گوشمه ، بعد که خودشو تمیز کردم با اینکه میدونستم نمیخوره اما گفتم حال نوبت توعه گفت من فقط جق میزنم مگه مثل تو کونیم ، خیلی بهم برخورد اما چاره ای نداشتم جق زد همزمان انگشتم میکرد تا ابم اومد ریختم رو شیکمم . بعد یچیزی خوردیم از خجالت باهاش حرف نمیزدم همونجوری خوابیدیم ، بعد یساعت دوباره زدم بالا گفتم تو که دادی حداقل قشنگ حال کن ، جالب بود اومدم بکنمش اما شدم چاقال فرشاد ، همینجور که بغلم دراز کشیده بود کونمو مالوندم به کیرش دیدم سیخ کرد شورتمو دراوردم کامل دراز کشیدم ، خوابید روم تف زد بازم نرفت تو، گفتم بخواب ، پر تف ساک زدم برگشتم کرد تو خیلی اولش درد داشت ولی تحمل کردم چنتا تلمبه زد واقعا حشری شده بودم ابم داشت میومد کامل دراز کشید روم موهامو گرفت تو دستش اون دستشم زیر گردنم حلقه زد واااای چه حالی بود ، ابم داشت میومد گفتم بکن اره بکن تا ته بکن داره میاااد آه آه اومد اومد . ابمو اومد چند ثانیه بعدم اون ابشو ریخت رو لپ کونم یه چک سکسیم زد گفت کونی خودم شدی دیگه منم خوشم اومده بود از طرفیم میترسیدم ابروم بره گفتم توروخدا به کسی نگی گفت مگه کصخلم میخوام حالا حالاها بکنمت خوابیدیم صبح پاشدم میخواستم براش ساک بزنم نزاشت گفت بسه منم بهم برخورد حالت ناراحتی رفتم خونمون. بعد یماه خانوادم رفتن مسافرت من به بهانه دانشگاه موندم خونه ، دوباره کل بدنمو زدم و چنتا عکس سکسی از کونم گرفتم ،با یه خط دیگم تو وایبر براش عکس فرستادم نوشتم چطوره نوشت عالیه ولی شما؟؟ گفتم حدس بزن ، اسم چنتا از دوستاشو گفت که منم میشناختم فهمیدم با اونام رابطه داره دیوس 😂 نوشتم همون که از رو شورت برات خورد ، یهو نوشت مهران 😍 گفتم اره میای خونمون گفت اره کی بیام … دیگه بقیشو حال ندارم دوسداشتید بگید بنویسم بعد از اون دوسال باهم حال کردیم…
ادامه…
نوشته: مهران