کون زنم
اولین بار که معصومه رو تمام لخت کردم و کوس و کونش و راحت و تمام لخت دیدم و کردم و مالیدمش ۱ ماه بعد آشناییتون بود بعد از دیدن کون و سوراخ کونش و که گرچه تو همون یکماه آشنا چندین بار کرده بودمش ولی تمام لخت تو جای امن ازصبح تا عصر برای اولین بار که تو ویلای دوستش طالقان این کار انجام می شد و از همون روز من تازه کون و کوس و همه جای لخت زنم رو دقیق دیدم و بررسی کردم .واقعا خیلی از کونش خوشم میآمد و پستوناتم عالی و باب میل من هستن کوسش که دختر بود و بسته بود ولی شکلش معمولی و چاکش با لبه های بیرون زده یکم تیره تر از بدن تمام سفیدش بود و من چاک کوسش خوردم و حسابی کیرمو لای چاک کوس و سر کوسش مالیدم و فرو میکردم و معصومه ازبس شهوتی و حشری بود که هیچ مقاومت و اعتراضی که نمیکرد تازه کاملا خودش و در اختیار من گذاشته و حالشو میکرد از همون اول که رسیدم تو ویلا تمام لخت شدیم تا عصر معصومه لخت مادر زاد بود و منم همینطور فقط میکردم و میخوردمش ۳ بار ارضا شد و منم سه بار منتها خیلی کونش من و جذب کرده بود واقعا اگر خیلی صورت خوشگلی نداشت و صورتش معمولی بود ولی این کون و کپل هاش و پستوناش که ۸۵ خوش استیل هستن وبا نوک پستوناش قهوه ای کم رنگ و متوسط ،حسابی جبران صورت میکنن و مهمتر از همه این بود معصومه به من با عشق و علاقه میداد و سکس میکرد خیلی دوست داشت و ه جا و مهمه وقت از سکس استقبال میکرد و من با سکس اون روز و شدت حشریت و علاقه مصی به خودم و کون و پستون و هیکلش که در اختیارم بودن همه جوره ،تصمیم به ازدواج با هاش گرفتم که از اون روز به بعد حرف ازدواج که از اول از طرف معصومه مطرح بود ولی من میخواستم بکنم فقط و ازدواج بکن نبودم.جدی شد و تا عقد در چند ماه بعد و دیگه کردنمون راحت شده و قانونی ولی خونه و عروسی مونده برای ۶ ماه دیگه و ما خونه پدر زنم یا پدر خودم با هم شبها تو یه اتاق بودیم میشد یه سکس نه خیلی راحت ولی قانونی و زن و شوهری بکنیم که بازم به شدت به هردوتامون حال میداد ولی بازم یکم معصومه راحت نبود که بلند آه و اوه کنه و صداش بره بیرون اتاق ولی من کامل لختش میکردم و حسابی میکردمش و مخصوصا از جلو میخواستم پرده شو بزنم که کوس دادن و شروع کنیم ولی گ درخواست بجایی داشت که در یه جایی بزنم که یادگاری بمونه برامون و خیال راحت باشیم بتونیم سرو صدا کنیم و راحت باشیم و من هم قبول کردم و بیشتر میرفتم سراغ کونش و زنم هم چه کونی داره من دیونه شم چون هر چقدر سکس میکردیم و بهتر میشد سکسمون من از کون کردن بیشتر لذت میبردم و معصومه از کون میگفت خوشم نمیاد و درد داره و از این حرفها ولی واقعا تو سکس و حال شهوتی از کونم میکردمش حتی حالم میکرد و این تنها موردی نبود که این جوری بین حرف و گفته ها و عمل تفاوت و یکصد و هشتاد درجه ای داشت مثلا اوایل سکسمون میگفت از خوردن کوسش خوشش نمیاد و دوسم نداشت کیر من و بخوره و به فاصله کمی از خوردن کوسش از همه چی بیشتر لذت میبرد و کیر من هم قشنگ ساک میزد و هردوتا حال میکردیم .چون قلق زنم اینجوری بود که خیلی حشری و شهوتی بود ولی انگار فکر میکرد نباید من که شوهرم بفهمم حشری و تصور میکرد باید مخفی کنی شهوتشو حتی از من که شوهرم .ولی با شروع لب و آغاز سکس من نقاط حساسشو با خوردم و مالیدن تحریک میکردم و چند دقیقه بعد که شهوتش میزد بیرون دیگه نمیشد مخفی کنه حشریت و شهوت و منم هرکاری تو سکس میکنم به جفتمون حال میده و اصلا تا زنم رو به اوج و ارضا کامل نرسونم خودم ارضا نمیشدم و زنم بعد از شهوتی شدن دیگه فقط به حال کردن و لذت بردن زوم میشد و همه مدل و نوعی که من میخواستم حال میکردیم بدون هیچ مقاومت و مخالفتی از طرفش و این شدت لذت بردن از سکس مون به حدی بود که حتی پرده معصومه رو نزده بودم چنان سکس میکردیم که از لذت کوس دادن هیچی کم نداشتیم و بعد از ۴ ماه که تازه پرده رو زدم تو شمال تو هتل به خواست خودش و اولین بار کیرم تو کوس معصومه رفت و لذت کوس دادن و چشید چنان بمب شهوت و حشریت تو دلش ترکید که دیگه هم شروع کننده سکس میشد و هم حرف کردن و لذت شو بیان میکرد.و بعد از ارضا شدن چند دقیقه میرفت تو حالت خواب و چشمهاشو می بست و پشت به من چند دقیقه میرفت تو خودش (این حالت و عادتش بود بعد ارضا شدن )وبعدش بر خلاف اوایل که نمیتوانست و یا نمی خواست سکس کنه دوباره به من میگفت بیا و حال کن توام ارضا بشی و دوباره سکس میکردیم تا مدت زیادی هم ممکن بود طول میکشید. ولی حال میکردیم هردو و لباس سکسی برام میپوشید تا من بیشتر حشری و تحریک بشم بیشتر بکنمش…
اما من از روز طالقان که کون و کپل و لخت مصی رو کامل دیدم و حشری کونش شدم تا همون شب عروسی و رفتن به خونه خودمون پروژه از کون کردن مصی رو استارت زده بودم و اگر چه مصی خیلی مخالف بود و اصلا نمیگذاشت از کون بکنم کیرم تو سوراخ کونش…ولی من وقتی حشری میشد و حالش شهوتی بود سراغ سوراخ کونش هم میرفتم و اول انگشت میکردم و یکم بازی میکردم با انگشت تو کونش و از اینکار لذت میبرد و بیشتر آه و اووف میکرد منم با کیرم میکردم دم سوراخ کونش و اونقدر شهوتی و حشری میشد که نمیتوانست بروز نده و داد و ای و وای که از لذت زیاد بود از کون دادن رو هم دوست داشت و البته من خیلی خیلی دوست داشتم آنال بکنمش اون به اندازه من دوست نداشت ولی بدشم نمی اومد و حال میکرد ولی خوب تا قبل عروسی و خونه خودمون رفتن زیاد از کون موقعیت و شرایطش جور نبود که بکنم و از طرفی پرد مصی تازه خوردش من و مصی فقط از کوس سکس حال و هول میکردیم چون تازه افتتاح شده بود و کوس تازه کیر خورده مصی فقط کیرم و میخواست و تا ته کیرم توکوس مصی فرو میرفت فیکس تمام جای کوسشو پر میکردم و هر دوتامون از این حالت لذت میبردیم و اصلا سایز کیر وکوس ما انگار برای هم ساخته و سایزبندی شده بودن و کوس مصی واقعا حال میداد تنگ و گوشتی و اندازه کیر من که خودم بازش کرده بودم و مصی خیلی حال میکرد با کوس دادن و خوب ۴۰ سال دختر بود و کوسش پلمپ و کیر نخورده و بعد از خوردن کیر تازه مزه اصلی اومده بود زیر دندونش و میخواست به شدتم هم کیر میخواست ومنم که آماده و پایه کردن دیگه چقدر من مصی از کوس میکردم که بطور مثال توی یه ۲۴ ساعت که از پنجشنبه رفتیم شمال و تا یکشنبه که برگشتیم من ۲۴ بار از کوس ارضا کرده بودم مصی رو با خوردن ۸ بار و خوب کون مصی رو یکم کمتر میکردم ولی مصی کلا بعد از اپن شدن ۷ روز هم درد وکمی خونریزی داشت کوسش و به سختی چندبار کوس داد ولی بعد از ۷ روز من تند تند میکردمش از کوس تا جمع نشه کوسش چون کوس تازه اپل شده رو دیر به دیر بکنی هی جمع میشه و درد میکشم تا باز سه هر دوتا اذیت میشن تا حال کنم خصوصا زن اما اگر به مدت زمان کم بکنی تو ش کوس دیگه به این کلفتی کیر عادت میکنه و خیلی جمع نمیشه که اذیت بشه زن برای سکس …من که خیلی راضی بودم از مصی چون تازه داشت اون زنی میشد که من میخواستم همیشه شهوتی و حشری من باشه و آماده به دادن وخوب دورانی بود از شب عروسیمون شروع شد و تا یکسال ادامه داشت و اما وقتی مصی پریود میشد من میخواستم بکنمش و اونم حشری بود و چاره از کون دادن بود من هم برای یادآوری لذت کون دادن و لذت خودم مصی رو تو پریود بودن از کون به ارگاسم رسوندم و این دیگه کون دادن مصی رو به من برای همیشه تضمین کرد.چون از کون وقتی ارضا میشه زن یعنی لذت کامل مثل از کوس دادن و میبره و دیگه اون لذت یادش نمیره و مصی اون باراول که از کون دادن ارضا شد خودش اونقدر حال کرده بود که ۴ ساعت بعد شب موقع خواب دوباره کنار هم روی تخت خواب شروع کرد به بوس کردن و لب بازی و کیرمو مالیدن و بعد به سرعت کیرمو کرد تو دهنش و ساک خیلی حرفه ای میزد من راست کردم و گفتم عزیزم چیکار میخوای بکنی ؟؟امشب اینم راست کردی و شق گفت میشه خواهش کنم یکم سر کوسمو بخوری گفتم مگه پریود نیستی گفت بالای کوسم تمیزه نگاه کن خودت و راست میگفت شورتشو دادم پایین و نگاه کردم دیدم تمیزه و براش خوردم تاج چوچل کوسشو وای که چقدر حال کرد و تحریک شد قربونت صدقه ام میرفت میگفت خیلی خوب میخوری کوسمو من همیشه همه کوسهایی که مدت دار میکردمشون نه یکبار و دوبار کوسشمون و جوری میخوردم که عاشق خوردن من میشدم و همیشه به من میدادن چون حال میکردن در خور که تا ابد یادشون نمیرفت.در حالیکه خوردن کوس برای من خیلی لذت بخش نبود ولی چون زنم خیلی دوست داشت در حدی که با خوردن کوسش اونقدر حال میکرد که خودش به من میگفت تو تا زبان میزنم به چاک کوسم من -ب از کوسم راه می افته و اگر ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بخوری من ارگاسم میشم و هیچ حالی مثل خوردن به من شهوت و حشریت به این مقدار نمیده و اینم من کشف کرده بودم تو مصی که با خوردن خیلی حال میکنه حتی بیشتر از کوس دادن و فیورت معصومه خوردن بود و البته خردن سر پستوناشم دومین فیورتش بود و با خوردن و مالیدن پستوناش من خودم خیلی حال میکردم و زنم هم حشری میشد و اونم حال میکرد من یکبار پریود بود گفتم حشریم بهم حال بده گفت از کون نمیشه چون خون ریزی دارم و لی از پستونام و دهنم میخورم برات تا ارضا بشی من گفتم باشه و بالا تنه رو درآوردم و پستوناش و مالیدن و میخوردم از شدت شهوت ولی زنم اصلا حشری نبود و میخواست من و ارضا کنه …که من اینقدر پستوناش و خوردم و مالیدن که اونم هم حشری شد و حالت شهوتی و حشریتش تابلو برای من کلا دیونه وار که شهوتی میشه و خیلی کم اینجوری میشه اولین نشانه اش اینه آب شدید از کوسش راه میافته و پستوناش سیخ و شق می ایسته و خودشم که اصلا زیاد اهل حرف زدن در هنگام سکس نیست حرفهای سکسی با حالت شهوتی میزنم و صورت من و لیس میزد و این زمان اوج شهوت و حشریت زنم هست که من فقط چندبار دیدم اینجوری شده و بین ۵ تا ۱۰ دقیقه بعدشم آبش میاد و قبل از اومدن آبش من همیشه میگفتم عزیزم من یه چیزی بخوام انجام میدی برام اونم فقط تو این حالت میگفت اره عزیزم هر چی باشه میگفتم کون بهم ندادی هوس کردم یه حال توپ از کون بکنیم.و زنم بدون شک جوابش مثبت بود و قول میداد که بزار بکنم از کون و من هم اون بار دیدم اونجوری شد گفتم از کون حال کنیم یکم گفت بکنیم تو دوست داری میدونم ولی به شرط اینکه یکم کوسم و بخوری چون منم خوردن کوس مو دوست دارم .راست میگفت اون کوس خوردن میخواست من کون کردن من کوسش با ولع و دقت خاصی خوردم و از بس حال کرد داشت من با فشار دوتا پاهاش به سرم که روی کوسش بود به ام میکرد و تا نزدیک ارگاسم خوردم کوسشو اما یهو استوپ کردم و گفتم عزیزم بیا لب بده بهم و رفتم روش و لب تو لب شدم و میخواستم قبل از اینکه ارضا بشه از کون بکنمش چون الان که اینجوری شهوتی بود کون میداد یه چیز دیگه بود تا ارگاسم میشد بعدش میخواست کون بده خوب حشریت الان که نداشت ، لب و داده من بلند شدم از روش برگردوندمش قنبل کرد لبه تخت کونش به سمت من منم ایستاده کنار تخت مسلط به کونش و چقدر این کوس و کونش از این حالت زیبان من از اول نکردم تو کونش اول از عقب دادم تو کوسش و یکم تلمبه زدم دیدم پرآب شد فهمیدم خیلی حشریه و هر لحظه ممکنه آبش بیاد پس در آوردم از کوسش و کرم زدم به سوراخ کونش و سر کیرم و دادم تو سوراخ کون خوشگلش یه ها کوچک دادم راحت کله کیرم رفت توش زنم یه آه جوووون ازش در اومد و دیدم برعکس دفعات قبل ها میدم کیرم میره توش و زنم هی غرغر و نچ نچ درد داره نمیکنه و برعکس تا نصف کیرم تو کونش رفته و داره میگه کوسمو بمال و من با یه دست کوسشومالیدمم و کیرم تو کونش هی جا می دادم توش که با مالش کوسش و فشار کیرم تو کونش منم داشتم دیونه میشدم و از حالت کیرم توکونش میرفت میآمد خیلی خوشم میآمد معصومه هم خیلی داشت حال میکرد با کون دادن و من دیگه مسلما فهمیدم زنم از کون دادن خوشش هم میاد و تظاهر به بدش اومدن میکنه ولی چرا شو نمیدونستم .خلاصه من تو کونش تلمبه میزدم و کوسشو میمالیدم با دست که یکهو با آه و اووفف معصومه کشید و گفت بزن تندتر بزن -بم داره میاد بزن من تلمبه توکونشو تند کردم و از تنگی کون و خوشگلی کپل هاش داشتم آب میدادم و لی میخواستم مصی اول بشه منم همزمان باهاش که در لحظه آخری من کیرم تا تقریبا تهش تو کون مصی میرفت و میآمد و مصی میلرزید وآه و ناله کنان آبش آمد منم در جا آبمو توکونش خالی کردم…برام جالب بود این کون تنگ چقدر بازشد و کیرمو جا داد و بعدشم زنم
که از کون ارضا شد پس چرا کون نمیده و چرا با وجود لذت زیادی که از کون دادن میبره اون انکار میکنه و میگه بدم میاد…؟؟؟
واما من خیلی کنجکاو شدم که این دوگانگی زنم رودلیلش روکشف کنم
تا یه مدت بعد همه خواهر و برادرهایش ویلا پدرزنم جمع بودیم و من در بعد اظهر تابستان خردادماه متوجه شدم مصی چند دقیقه هست نیست و همین جور این ور و اون ور سرک کشیدم و دیدم نیست و رفتم تو باغ و ته باغ انباری وجود داره که خیلی دنج و پرت هست من همینجوری بدون دلیل رفتم سمت انباری که از راه اصلی و روبرویش نرفتم دور زدمواز پشت انباری بهش نزدیک شدم و نزدیک دیوار و پنجره پشتی انباری بودم که یه صدای ضعیفی به گوشم خورد و حدس زدم از تو انباریه و رفتم از پنجره کوچک پشت انباری تو رو نگاه کنم که با زحمت تو معلوم بود تاریک و بدون نور هست انباری و پنجره بسیار کوچک حالت هواکش داره و به سختی تو رو میشد دید تا چشم به تاریکی عادت کنه مقداری زمان برد و دیدم بهتر شد و بازم صدای شبیه ناله شنیدم که مطمین شدم از تو انباریه و خودمو بالاکشیدن چون پنجره ارتفاع داشت و بالا که رفتم بهتر میدیدم و در کنار صندوق و میز و صندلی کهنه و انبار شده در گوشه چپ انباری صحنه ای دیدم که تمام زندگیمو زیر و رو کرد محسن برادر زنم که از همه کوچکتره زنم داره معصومه زنم من و خواهر خودش و داشت میکرد و زنم هم ایستاده و نیم خم شده به سمت جلو از پشت شلوار و شورتش پایین بود و محسن هم شلوار و شورت داده بود پایین و داشت از پشت میکرد تو کوس خواهرش یا کونش معلوم نبود ولی کردنش معلوم بود و من کاملا هنگ و قفل بودم نمیدونستم چه کنم و اصلا چه کاری باید کرد در این حالت و بعد از گیجی و شوک این موضوع به سمت درب انباری دفترم و دیدم در از داخل قفله و در زدم گفتم کی تو انباریه در و باز کن و منتظر شدم کسی جواب نمیداد و پس مدتی با درزدن زنهای من و سر رو صدا دیدم محسن در باز کرد گفتم من تو انباریم چیزی شده گفتم نه و اومدم داخل محسن که نمی خواست من بیام تو رو به کناری هلش دادم واومدم دیدم زنم لباس پوشید و ته انباری نشسته و من که دید با ترس و اضطراب گفت عزیزم ما اینجا دنبال یه قلیان میگشتیم ولی پیدا نکردیم من گفتم عجب چرا در و قفل کرده بودید ؟؟ به پت پت افتاد و محسن اومد توضیح بده پریدم یقه اشو گرفتم دو دستی چسبوندم به دیوار و گفتم خفه شو من دیدم داشتید چیکار میکردی؟خواستم بزنم چندتا مشت تو صورتش ونزدم ولش کردم و به زنم گفتم بیا بریم و دنبالم اومد و گفتم برو جمع کن لوازمات و بریم تهران وکلمه ای هم به احدی حرفی بزنی منم دهنم باز میکنم میگم چه هرچی نباید بگم و فیلم دارم…البته فیلم نداشتم ولی معصومه ترسیده بود و سریع جمع کرد و نشست تو ماشین آتش کردم اومدیم خونه از شدت خشم حرف هم نمی زدم با زنم تا خونه رسیدیم ومن رفتم تو اتاق و در فکر فرو رفتم
معصومه رو صدا کردم گفتم بیا کارت دارم .اومد با ترس ولرز تواتاق گفتم بشین و بعد گفتم چرا به من خیانت کردی من کم و کاست چی گذاشتم که تو بری به محسن بدی؟؟ اومد انکار کنه گفتم من دست رو تو بلند نکردم و نمی خواهم بکنم مجبورم نکن بزنمت بعد همین سوال درست جواب بدی
زنم فهمید میدونم و حاشا نمیتونه بکنه گفت من مجبور بودم وگرنه بدم میاد وتورو دوست دارم و خیانت به خواست من نبود مجبور بودم گفتم می مجبورند کرده برای چی؟؟
که چون دروغ میگفت مجبور شدم دوباره دروغی کنده تری گفت ومن دیدم این راست نمیگه و چون نمیخواد کسی محاکمه بشه و محکوم که خودشو داداش محسن هستند …
نوشته: کامی