کص دادنم تو 14 سالگی

سلام
خیلیاتون خواسته بودید داستان اپن شدنم تو 14 سالگیو بگم پس میگم
من کلا تو یه خونواده ای بزرگ شدم که مهر و عاطفه ای از پدر مادرم ندیدم همش بحث سر جنده بازیای مادرم بود با 30 سال سن میرفت به پسرای 20 ساله میداد پدرمم هرکاری میکرد جنده بازیاش تمومی نداشت خلاصه که همیشه جنگ و دعوا بود و من محبتی ندیدم تو زندگیم
یه دوستی داشتم که اسمش زینب بود 3 سال ازم بزرگتر بود من 12 اون 15 توی کلاس زبان باهاش اشنا شده بودم رفیق خوبی بود برام ولی کاراش و قیافه و هیکلش زیاد پسر پسند نبود
یه روز بعد از کلاس گفت با یه پسری اشنا شدم اسمش سجاده 23 سالشه خیلی پسر خوبیه باهاش قرار دارم باید تا سر خیابون برم اونجاس باهام میای؟
منم که همیشه به این که دورش پر از پسر بود حسادت میکردم گفتم برم منم یه پسریو ببینم باش حرف بزنم
رفتیم و من فقط با پسره سلام احوال پرسی کردم و دوستم تو ماشینش نشست و رفتن منم رفتم خونه
یکی دو روز بعدش دیدم یکی تو واتساپ پیامم دادم گفتم شما؟ گفت سجادم سریع شناختمش سلام احوال پرسی و اینا گفتم شمارمو از کجا اوردی گفت گوشی زینب یکمی دیگه حرفای معمولی زدیم تا گفت میخام درد و دل کنم برات گفتم بگو گفت زینب هیکلش داغونه چاقه اخلاقاش مزخرفه خوشگلم نیس زیاد گفتم ولی دختر خوبیه گفت کافی نیست برای من دختر خوبی نیست گفتم خب دختر خوب چجوریه گفت هیکلش مثل تو ریزه و تو بغلی باشه [من قدم از همون موقع 160 بود وزنمم حدود 40 الان هیکلم زنونه تر شده 50 کیلوام] اخلاق مث تو مودب باشه اروم باشه چهرش دلنشین باشه خلاصه منو خر کرد گفتم خب میخای چکار کنی گفت من دوست دارم بیا با من باش برات کم نمیزارم منم که عقده محبت داشتم و کم سن بودم قبول کردم اونم با دوستم کات کردن خلاصه کلاس زبان هفته ای 1 روز بود من میگفتم 3 روزه و اون 2 روزو با سجاد بودم تا یه سال اول رابطمون در حد پارک و کافه رفتن و بغل و لب بود بعد کم کم شرو کرد به مالوندنم سینه هامو میخورد واسش ساک میزدم ولی راضی نمیشدم بهش بدم اونم اسرار نمیکرد که منو از دست نده یروز بهم گفت بیا بریم خونه رفیقم راحت باشیم تو بغل هم دراز بکشیم منم قبول کردم رفتیم و بعد یکم گفت بیا برات یه فیلم بزارم برام یه پورن گذاشت منم که دفعه اولم بود میدیدم حسابی حشری شدم تاحالام ارضا نشده بودم شروع کرد از رو شلوار کصمو مالوند کم کم دستشو برد تو شلوار و کص خیسمو میمالوند برام بعد یکم وقت گفت شلوارتو درار راحت باشم شلوارمو دراورد و کصمو میمالوند منم اه و نالم بلند شده بود که منو خابوند شروع کرد خوردن کصم وای وای دیوونه کننده بود انقدر ماهرانه زبون میزد مک میزد میبوسید روشو تا یهو ارضا شدم حس عجیبی بود دفعه اولم بود خیلی بم حال داد بغلم کرد 5 دیقه ای تو بغلش بودم که گفت ببین پسر منم بیدار شده شلوارشو دراورد دیدم اره شقه یه کیر 15.16 سانتی داشت خواستم مثل قبل بخورمش تا ارضا شه گفت نه امروز باید بکنمت ترسیدم کلی گفتم نه گفت از پشت بکنم گفتم نه نه اخه شنیده بودم خیلی درد داره که گفت از جلو میکنم دردش کمتره بعدم تو که عروس خودم میشی مهم نیست منم احمق قبول کردم میدونست یه دختر 14 ساله خیلی تنگه از قبل ژل روان کننده اورده بود به کیرش و کصم مالید و کیرشو رو کصم مالوند یکم بعد گذاشت دم سوراخم اروم فشارش داد نمیرفت یکم باهاش بازی کرد منم چون میترسیدم خودم تنگ کرده بودم تو نمیرفت بهم گفت داگی بشم داگی که شدم تو یه لحظه سرمو به بالشت فشار داد که صدام درنیاد و کیرشو محکم فرو کرد خیلی دردم گرفت جیغ زدم ولی صداش تو بالشت خفه شد همینجور گریه میکردم کیرشو دراورد خونی بود با دستمال پاکش کرد داد بهم گفت دیگه خانوم من شدی دوباره کیرشو کرد تو کصم دیگه درد نداشت محکم تلمبه میزد و منم براش ناله میکردم 7.8 دیقه ای زد تا ابش خواست بیاد کیرشو دراورد و ابشو رو کونم ریخت با دسمال پاکش کرد کیرش هنوز شق بود منو برگردوند کیرشو کرد تو کصم و خودشو روم انداخت کم کم کیرش شل شد از کصم دراومد بلندم کرد لباسامو پوشیدم و منو رسوند خونه بعد اونم میگفت تو زن منی زن هرروز باید به شوهرش بده منو مجبور میکرد بپیجونم برم بهش بدم تقریبا هرروز منو میکرد دیگه نه بیرون میرفتیم نه کادو میخرید نه هیچی ابراز علاقه هاشم اوایل وسط سکس بود بعدش وسط سکسم تحقیرم میکرد میگفت یه جنده بی ارزشی فقط به درد دادن میخوری باید تشکر کنی که میکنمت حتی مجبورم میکرد هرروز زنگ بزنم التماس کنم بگم منو بکن منم خسته شدم و باهاش کات کردم وقتی این کارو کردم از حرصش گفت خاهش میکنم یبار دیگه بیا بکنمت دفعه اخر شه دیگه منم رفتم همونجا رو تخت دست و پامو بست و همینجوری کیرشو فشار میداد به سوراخ کونم هرچی گریه کردم که کونم نه فایده نداشت اخرش بزور تا ته تو کونم کرد زار میزدم کونم میسوخت تند تند تو کونم تلمبه میزد تا ابش اومد تو کونم خالی کرد بعدم دست و پامو باز کرد گفت برگشتم اینحا باشی باز جرت میدم و از خونه رفت بیرون منم با کون گشاد شده سریع لباسامو پوشیدم و از خونش زدم بیرون بعد اونم جندگی زیاد کردم اگه خواستید بگید براتون تعریف کنم
بوس به کیرای قشنگتون

نوشته: مبی جنده

دکمه بازگشت به بالا