خواهرزاده خواستنی

این داستان واقعی از سری سکس های من و خواهر زاده هست .
اختلاف سنی من با الا،اسم مستعار، حدود پنج سال هست، من سال سوم متوسطه بودم و همیشه برای رفع اشکال درسهای الا میرفتم خونه خواهرم، از اونجایی هم که بچه مثبتی هستم هیچ کس به من شکی نداشت و همیشه با دخترای خواهرم تنها میشدم ، خلاصه یه روز که برای رفع اشکال عربی خونه شون بودم و کنار الا خودم رو بهش چسبانده بودم و آروم پشت دستهایم رو به پشت ران پاهاش می‌کشیدم ،بدنم داشت از حرارت آتیش میگرفت، احساس میکردم که اونم بدنش گرم شده، چند دقیقه ای دستمالی رو ادامه دادم و کم کم دستم رو کردم توی شلوارش و بردم سمت کسش که حسابی خیس شده بود.
اون شب به همین مقدار اکتفا کردم و با یه جلق جلوش خودم رو راحت کردم ،بعد از اون داستانهای سکسی انجمن کیر تو کس رو میدادم بهش که بخونه و اونم حسابی مشتاق داستانها شده بود و خودش نیومد برا داستانها بهم میگفت
گذشت تا اینکه یه شب که اونجا خوابیده بودم ،صبح که پا شدم دیدم همه رفتن بیرون و فقط الا خونه مونده ،یه روز پاییزی سرد بود و من به الا گفتم عزیزم میای یه کم پاهام رو ماساژ بدی ،اونم گفت چشم و اومد و شروع کرد از ساق پا ماساژ دادن تا ته رونم رو ماساژ میداد و واقعا هم استاد بود . همیشه این کار رو برام انجام میداد، من پاهام رو کامل باز کردم و هی با تکان دادن خودم ،کیرم رو که کامل خبردار شده بود رو نشون میدادم ،دیگه صبر نداشتم و دستاش رو گرفتم و گذاشتم رو کیرم . اونم شروع کرد باهاش بازی و بعد از شلواربیرون کشید و حسابی براندازی کرد ،مثل آدمهای ندید و بدید هم جور کیر منو میچرخوند و وارسی میکرد.
پاشدم و بغلش کردم و خابوندمش توی تخت خواب و شروع کردم به بوسیدنش و لب گرفتن و بعد آروم رفتم سراغ سینه های اناری و کوچولوش.
بگم که الا قدش حدود 175 هست و باسنهای کامل تراشیده وقلمبه ای داره و پوست سفید و برفی ،باسنش با راه رفتن کامل با آدم حرف میزنند و خلاصه بدن واقعا سکسی و پورن استاری داره، اما اون وقت سینه ش خیلی بزرگ نبود ،البته حالا دیگه حسابی سایز سایز شده، سینه های رو حسابی زبون زدن و مکیدن و از همونجا شروع کردم به مکیدن تا رسیدم به کسش که هنوز توی شورت صورتی رنگش بود و از زیر شورتش حسابی ورقلمبیده بود. شورتش رو کنار زدم و شروع کردم بوسیدن و زبون زدن خوردن کسش. کس تنگی داشت که باور نمی‌کردم اصلا سر کیرم داخل این کس بتونه بشه.
حسابی که باهاش ور رفتم بهش گفتم بیا بشین رو کیرم ولی قبول نکرد و من همون جور که خوابیده بود کیرم رو انداختم لای پاهاش و شروع به لاپایی زدن.
بعد از چند دقیقه کم کم دیونه شده بود و دوباره که گفتم بیا روی کیرم پاشد اما نمیدونست باید چیکارکنه ، کیرم روخابوندم رو شکم و لای کسش رو باز کردم و گفتم روش سر بخور و جلو عقب بشه ،چنددقیقه ای که جلو عقب شد صدای ناله ش بلند شد و تند تند جوری نفس می‌کشید که گفتم الان دیگه از نفس میوفته و با پنجه های سینه م رو فشار میداد یهو بدنش لرزید و خوابید توی بغلم و شروع کردن بوسیدن و جوری منو فشار میداد که واقعا جای پنجه های رو بازوهام موند.
فهمیدم که ارگاسم شده، حالا نوبت من بود و خوابوندمش و بعد بوس و کس لیسی شروع کردم آروم آروم کیرم رو توی کسش جا کردن، بگم که من بخاطر رابطه با دخترای کم سن و دبیرستانی که داستانش رو بعد میگم، حسابی حرفه ای بودم که مقداری کیرم رو داخل کنم که پرده ش مشکلی پیش نیاد. خلاصه سر کیرم رو آروم توی کس ابدارش که خیلی خیلی تنگ و گرم شده بود کردم و روش خوابیدم و شروع به عقب و جلو کردم، چند دقیقه ای کیرم تو کسش بود و واقعا دلم میخواست تا ته کنم تو چون فشار تنگی دهنه کسش رو دور کمر کیرم حسابی حس میکردم.
آبم داشت میومد که بهش گفتم آبش رو چیکار کنم ،گفت نمیدونم هرکاری دوست داری انجام بده.
کیرم رو بیرون کشیدم و آبش روی لبه های کسش ریختم و با دستم دورکسش چرخوندم و ماساژ دادم.
بغلش کردم و بوسیدمش که گفت میشه دوباره برام با زبون ببوسی، گفتم چرا که نهعزیزم. شروع کردم خوردن کسش و چند دقیقه ای لیسیدم که یهو دیدم مثل چوب خشک شد و رنگ زرد شد، پنجه های دستش به یه حالت عجیبی خشک شده بود ،
واقعا ترسیدم و دویدم و آب قند براش آوردم و شروع کردم تمام بدنش و سرشونه هاش رو ماساژ دادن تا اینکه نفسش به حالت طبیعی برگشت.
بعد از این قضیه به مدت ده سال هرهفته چند بار با هم سکس داریم و دیگه پرده رو هم تا ته رد کردیم و الان که ازدواج کرده هم بعضی اوقات با هم هستیم که داستان‌اش رو کم کم تعریف میکنم.
ممنون میشم نظراتدوستان رو بخونم

نوشته: مملی

دکمه بازگشت به بالا