تجاوز به من و ارشیا
سلام به همه دوستان انجمن کیر تو کس
من اسمم آرشه تو یه شهره کوچیک زندگی میکنم اون زمان کلاس ششم بودم یادمه تو مدرسه یه پسره ای بود به اسم ارشیا خونش نزدیک خونه ما بود بنابراین وقتی از مدرسه برمیگشتیم سرویس مارو یه جا پیاده میکرد. اون کلاس پنجم بود و یکم چثه و قدش از من کوچک تر بود ما خیلی باهم دوست صمیمی نبودیم. یه روز از مدرسه برمیگشتیم که اون منو انگشت کرد منم اونو انگشت کردم کم کم عصبانی شدم و باهم دعوا کردیم چون من چثم از اون بزرگ تر بود انداختمش زمین و شلوارش رو کشیدم پایین و تا میتونستم انگشت کردم کونشو فرداش عذاب وجدان گرفتم و ازش عذر خواهی کردم کم کم باعث شد که یکم باهم دوستای صمیمی تری بشیم یه روز که از مدرسه برگشتیم قرار گذاشتیم بریم پشت یه خونه که یه زمین خاکی داشت من اون شلوارمنو کشیدیم پایین و هر کدوم به مدت ده تا تلمبه تو کون هم میکردیم اون زمان کیرمامون خیلی بزرگ نبود و آبمون هم در نمیومد ولی خب یکم لذت بخش بود.
دوباره فردا شد ما از مدرسه برگشتیم اون و قرار شد باهم دوباره کون همو بذاریم ولی ارشیا گفت
. اینجا خیلی امن نیست من جای بهتری سراغ دارم
من :کجا؟!
ارشیا :یه زمین خاکی هست خیلی سال پیش من اونجا فوتبال بازی میکردم یه چند کوچه اون طرف تر هستش
من :بریم اونجا خب.
ارشیا :بریم، البته قبلش بیا بریم خونه ما و دوچرخه منو برداریم و بریم
من :باشه
رسیدیم در خونه اونا گفت:
. خونه ما هم خالیه بیا داخل اینجا راحت تره
من:نه میترسم مامانت بیاد و مارو در اون وضع ببینه اون موقع هم برای من بد میشه هم برای تو
ارشیا :باشه پس بریم
من :بریم
راه افتادیم رسیدیم به اون زمین خاکی اما نصف زمین خاکی اسفالت شده بود و اصلا دیواری چیزی نداشت که ما بریم اون پشت و کارمون رو کنیم پس برگشتیم
. من:عصبانی شدم و سرش داد زدم گفتم احمق الان برم خونه مامان بابام میگن براچی انقدر دیر اومدی من میرم.
ارشیا : ببین این ساختمون کنارمون نیمه کاره اون پشت یه جای مناسب و عالی هست.
من :فقط خیلی سریع.
ما داشتیم میرفتیم اون بالا که من یه پسره ای رو دیدم که داره پشت سرمون که داره میره به طرف خونشون به نظر میمود که پسره کلاس دهم یازدهمه ما رفتیم اون پشت اون منو بغل کرد از و کیرامون رو بهم میمالوندیم که یه دفعه همون پسره جلو ما ظاهر شد
پسره:داشتین چیکار میکردین
ما:هیچکار
پسره رو به من گفت :داشتین چیکار میکردین
من :بی جواب
دوباره پسره داشتین چیکار میکردین
ما:بی جواب
پسره رو به من کیرتو ببینم
من :بی جواب
دوباره پسره کیرتو ببینم
من :شلوار مو کشیدم پایین و کیرمو بهش نشون دادم
پسره هم کیرمو گرفت تو دستش و به ارشیا گفت کیرتو ببینم اونم زود کیرشو نشون داد وبعدش گفت ببینین من پدر های شمارو میشناسم اگه به حرف های من گوش ندیدن به پدرهاتون خواهم گفت و اون موقع شما بدبختین به ارشیا گفت جلوی پای این زانو بزن اونم زانو زد و گفت براش ساک بزن اون گفت نه از ساک بدم میاد و دوباره به من گفت برا ارشیا ساک بزن منم گفتم بدم میاد نمیدونم برای چی به ما گفت براهم ساک بزنین من تو فکرم داشتم که حتما میخواد که ما همو بکنیم و اون شق کنه و اون مارو بکنه ولی خب ما باهم یه دایره زدیم پسره دستشو کرده بود تو شلوار ارشیا ارشیا هم دستشو کرده بود تو شلوار من و بعد از مدتی پسره به من گفت به کیرم دست بزن ولی از رو شلوار من این کارو کردم که یهو به ارشیا گفت برخونتون اونم زودی دوچرخشو برداشت و زد به چاک من موندم با یه کیره شق بزرگ یهو پسره گفت بلدی ساک بزنی هنوز جواب ندادم که گفت خب من بهت یاد میدم کیر من هنوز شق نشده بود کرد تو دهنم خیلی حسی خوبی نداشتم و اون زود گفت نوبت تو هستش منم گفتم من بدم میاد اینا که یهو شلوارشو پایین کشید یه کیر خیلی بزرگ که معلوم بود تازه شیو شده بود و موهاش تازه دراومده بود من تا نصف کیرش بیشتر نمی تونستم ساک بزنم و هی اوق اوق میکردم که اون منو بلند کرده و کیرشو گذاشت لای پام و شروع کرد به لاپای زدن بعد از یه مدت گفت برو انور و همه آبشو ریخت رو زمین من بهش گفتم اینا چیه گفت به اینا میگن آب و گفت میتونی بریم من زودی رفتم به من گفت اگه دوست داشتی فردا هم بیا منم زیر لب گفتم کص ننت و رفتم.
خب دوستان ممنون که داستان منو تا آخر خوندین به من تجاوز خیلی شده اگه میخواین براتون تعریف کنم اون داستانم اگه دوست داشتین این پایین به من بگین او داستان اسمش<<من و امیرعلی هست >> اگه خواستین اونم براتون میگم.
نوشته: آرش